پس از انتشار مقالهای از سوی نشریه بریتانیایی «اکونومیست» در ۲۸ ژوئیه با این عنوان که «چرا در جهان عرب، زنان چاقتر از مردان هستند»، غوغایی در کشورهای عربی به پا شد.
در صدر این مقاله نیز عکسی از ایناس طالب، چهره تلویزیونی مشهور عراقی منتشر شده بود که باعث گردید او از این نشریه شکایت کند.
در این مقاله، نویسنده «اکونومیست» سعی کرده بود دلایل ایجاد یک شکاف چاقی ۱۰ درصدی بین مردان و زنان خاورمیانه را توضیح دهد و استدلال کرده بود که «مطلوبیت» زنان چاق در خاورمیانه باعث وقوع پدیدۀ «انفجار چاقی» شده است.
او در ادامه نیز ادعا کرده بود که به همین دلیل از نظر بسیاری از عراقیها، اندام خانم ایناس طالب، یک اندام زیبا و ایده ال است.
بیشترین انتقادات به این مقاله را میتوان در شبکههای اجتماعی یافت؛ جایی که بسیاری از کاربران، این مقاله را «زن ستیزانه» توصیف کردهاند و بطور ویژه به عبارات به کار برده شده در آن اعتراض دارند. از جمله استفاده مکرر از واژه «چاق»؛ چراکه در حالی که این کلمه در بسیاری از رسانههای غربی یک تابو محسوب میشود، در این مقالۀ بریتانیایی شش بار از آن استفاده شده است.
از نظر منتقدانی که از کلیشههای تحقیرآمیز این مقاله برای توصیف زنان عرب متحیر شدهاند، نویسنده به این موضوع توجه نداشته که در بسیاری از کشورهای این منطقه، چاق بودن نه به دلیل استقبال از زنان گوشتی، بلکه به این دلیل است که برای قرنها «چاق بودن» نماد ثروت و باروی بوده است.
همچنین این موضوع که بطور کلی در جهان عرب یک «اپیدمی چاقی» وجود دارد، مورد تایید بسیاری از کارشناسان است اما به گفتۀ منتقدان، دلیل وقوع آن را باید در وجود مشکلاتی همچون فقر و تبعیض جنسیتی نیز جستجو کرد.
دیگر دلیل جنجالی شدن این مقاله، نور افکندن آن بر موضوعی تحت عنوان «شرم از بدن» است که در خاورمیانه (در مقایسه با کشورهای غربی) ریشههای بسیار عمیقتری دارد و باعث شده به ندرت بتوان دربارۀ آن سخن گفت. این مشکل باعث شده است که اظهار نظرهای عمومی درباره زنان و بدنشان در بسیاری از این کشورها ممکن نباشد و به تبع آن، راههای افزایش آگاهیهای زنان برای مقابله با پدیدۀ چاقی نیز بسته شود.
علاوه بر این، اگر در کشورهای غربی این میزان از چاقی در زنان دیده نمیشود، به دلیل جهانی شدن «زیبایی غربی» بویژه از طریق برندسازیها و تبلیغات در شبکههای تلویزیونی و رسانههای اجتماعی است که باعث شده برای بدن انسان استانداردهایی «غیرواقعی» تعریف شود. این استانداردها بسیار دیرتر وارد جوامع عربی شدند و در حال حاضر عمدتا در میان نسل جدید جوانان عرب رایج هستند.
منتقدان مقالۀ «اکونومیست» همچنین با اتکا به آمارها، با استدلالات نویسنده درباره گرایش بیشتر به «زنان چاق» در جهان عرب مخالفند. آنها بطور مثال به لبنان اشاره دارند که آمارهای آن حاکی از افزایش تقاضاها برای جراحی زیبایی است. بر اساس مطالعهای که در سال ۲۰۱۰ میلادی در دبی انجام شد نیز، حدود ۷۵ درصد از دانشجویان دختر اماراتی از بدن خود راضی نیستند و ۲۵ درصد آنها دچار انواع اختلالات خوردن هستند.
بسیاری از مدافعان حقوق زنان در کشورهای اسلامی، اگرچه این مقاله را مملو از دیدگاههای جنسیتزده میدانند، اما همزمان بر این باورند که انتشار چنین مطلبی باعث شده که یک «گفتمان جمعی» در میان آنها بوجود آید تا نه تنها با هرگونه رفتار مبتنی بر تبعیض جنسی و چاقهراسی مقابله کنند، بلکه برنامههایی را برای افزایش آگاهیهای زنان با هدف تقویت اعتماد به نفس و عزت نفس در آنها به اجرا بگذارند.