همزمان با اوج گیری تغییرات اقلیمی و تشدید بحران آب، تحلیلها نسبت به انتقال آب خلیج فارس و دریای عمان به برخی از استانهایی که با بحران کم آبی مواجه هستند، رنگ جدیدی گرفته و کارشناسان مخالف اجرای این پروژه از رازهای سر به مهری پرده برداشتهاند که اجرایی شدن این طرح را با اما و اگرهایی همراه کرده است.
استفاده از تکنولوژی شیرینسازی آب دریا و انتقال آب خلیج فارس و دریای عمان به فلات مرکزی یا شهرهایی مانند اصفهان و کرمان به عنوان نخستین راهکارهایی بود که از سوی مسئولان وقت مطرح شد اما این پروژه از همان ابتدا با واکنشهای مختلفی از سوی طرفداران محیط زیست و فعالان صنعتی مواجه شد. طرفداران محیط زیست بر این باورند که این طرح برابر با برهم زدن موازنههای اکولوژیک طبیعت است و در برابر الزامات توسعه صنعتی در دنیای کنونی استقرار صنایع آب بَر در کنار آبِ دریاها و دیگر منابع آبی، راهکاری مناسبتر از انتقال آب دریا وجود دارد همچنین دیگر کارشناسان اقتصادی معتقدند که این طرح بسیار هزینهبر است و اعتبارات مالی زیادی را به هدر میدهد که تامین مالی آن از جیب بیتالمال آن هم به بهای پرکردن جیب مافیای آب است و سود سرشاری را نصیب آنان میکند.
هشدار زیست محیطی به مسئولان
محمدرضا محبوبفر کارشناس انرژیهای محیطی در گفتوگو با «آرمان ملی» گفت: انتقال آب خلیج فارس و دریای عمان به فلات مرکزی برخلاف شاخصهای توسعه پایدار است و در حال حاضر انتقال آب بین حوضهای بهطور کلی مغایر با اصول محیط زیست و توسعه پایدار است و این امر با وجود تغییرات اقلیمی مسلما هم در مبدا و هم در مقصد با آسیبهای فراوانی به محیط زیست و اکوزیست منطقه وارد خواهد کرد.
این کارشناس ضمن اشاره به اینکه پروژه انتقال آب خلیج فارس و دریای عمان با وجود مخالفتهای فراوان در حال حاضر در مرحله اجرا و احداث تونل و خط لولهگذاری قرار دارد گفت: عملیات اجرایی این پروژه آغاز شده و ما باید در انتظار عواقب ناخوشایند آن باشیم و شرایط نامساعد و بحرانی آب، شاید ما را نیز همچون برخی از کشورهای دیگر ناچار به انتقال آب دریاها کند، اما در مورد ایران، اگر انتقال آب به شهرهای همجوار مانند سیستان و بلوچستان و یا خوزستان باشد قابل توجیه است، اما انتقال آب خلیج فارس به فلات مرکزی و شهرهایی مانند کرمان و اصفهان با هزینه کردهای بسیار زیاد اصلا منطقی نیست و این امر علاوه بر اینکه اعتبار مالی بسیاری را به هدر میدهد، باعث تخریب محیط زیست نیز در آیندهای نه چندان دور خواهد شد.
محبوب فر افزود: بررسی این اقدام جز خطای انسانی نتیجهای ندارد که بیشتر به آن انتقال آب حوضهای گفته میشود که امری ممنوع تلقی میگردد و با حمایت برخی از نهادها در حال اجراست و اجرای این پروژه تنها بارِ مالی فراوانی بر دوش مردم است که مسلما تامین مالی آن از جیبِ بیت المال است. وی تنها پیامد اجرای این پروژه را تخریبِ زیست محیطی دانست که هم مبداء را و هم مقصد را نابود خواهد کرد. او اظهار داشت: بحران کم آبی استانهای فلات مرکزی را باید با ارائه راهکارهای منطقی و اصولی حل کرد نه با انجام پروژههایی که از ابتدا تا انتها ضرر و زیان مالی و تخریب محیط زیست را بههمراه دارد. محبوب فر انتقال صنایع آب بر به نزدیک منابع آبی همچون دریای عمان و خلیج فارس، اصلاح سیستم کشاورزی و حذف کاشت محصولات آب بَر را از جمله راهکارهای موجود در مواجهه با کم آبی در فلات مرکزی خواند و گفت: فعالیت واحدهای اقتصادی و برخی از اقدامات در بخش کشاورزی باید از حالت افسارگسیخته خارج شود تا بتوان با اصلاح مطلوب در این حوزه نتایج خوبی را نیز شاهد باشیم. او همچنین جایگزین کردن فعالیتهای گردشگری در منطقه فلات مرکزی با توجه به پتانسیل خوب این مناطق را از جمله دیگر راهکارهای مناسب با بحران کم آبی در این مناطق اعلام کرد.
موافقان چه میگویند؟
روی دیگر سکه موافقان این طرح هستند که معتقدند اَبَر پروژه انتقال آب خلیج فارس گامی بزرگ در مسیر مقابله با بحران کمی آبی با پراکندگی جغرافیایی بسیار زیاد است و با وجود اختلاف نظرهای موجود اولین پروسه انتقال آب در سال 91 به کویر کلید خورد که بر اساس پیش بینیهای صورت گرفته در این طرح 500 میلیون متر مکعب آب در سال از دریای خزر و یک میلیون متر مکعب آب از دریای عمان و خلیج فارس در راستای اجرای این فرآیند انتقال خواهد داد و مشکل کم آبی این استانها را رفع خواهد کرد.
عطارزاده معاون وزیر نیرو دراین خصوص معتقد است: اجرای این طرح در تضاد با مسائل زیست محیطی، اجتماعی نیست و هزینه آب استحصالی بین 15 تا 25 هزار ریال در هر متر مکعب برآورده شده و امید میرود که که بر اساس برنامههای پیش بینی شده این طرح اجرایی شود این درحالی است که انتقال آب خلیج فارس نیز با تمرکز بر سه بخش طرحهای برداشت و استفاده از آب دریا بدون نمکزدایی در استانهای ساحلی برای مصارف آبزیپروری و خنک کردن برجهای نیروگاهها، طرحهای برداشت آب از دریا و نمکزدایی آن برای مصرف در استانهای ساحلی و طرحهای برداشت آب از دریا و نمکزدایی آن برای انتقال به استانهای غیرساحلی اجرایی میشود و با توجه به قرار گرفتن ایران در منطقهای خشک و نیمه خشک و پراکندگی جغرافیایی و جمعیتی نامتوازن ناچار به اجرای انتقال آب دریا از مناطق پربهره به مناطق کمبرخوردار کرده است.
از سوی دیگر تکنولوژیهای نوین و قرار گرفتن کشورمان در مسیر صنعتی شدن و الزام بر رفع نیازهای داخلی و حضور در بازارهای صادراتی به منظور رفع نیازهای داخلی و همچنین برقراری تعاملات جهانی و بهرهوری بهینه از منابع داخلی در حوزه صنعت، استفاده معقولانه از منابع آبی داخلی کشور را برای ایران ضروری ساخته است.