چند می‌گیری مستاجر بیرون کنی؟

پنجشنبه، ۲۰ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۸:۳۳:۴۸
کدخبر:۹۸۹۶۲

انتشار تصاویری از تبلیغ بی‌محابای «شرخر»هایی که مدعی هستند، می‌توانند در ازای دریافت مبلغی مستاجران را به سرعت از ملک تخلیه کنند، بهانه‌ای شد برای سرزبان افتادن دوباره واژه قدیمی «شرخر»! پدیده‌ای که قدمتش به چند صد سال قبل می‌رسد.

روزنامه اعتماد نوشت: استخدام یک نفر برای گرفتن پول و طلب به هر قیمتی. حالا اما فضای مجازی پر شده است از انواع آگهی‌های تبلیغاتی شرخرهایی که به نظر می‌رسد دیگر ترسی از هیچ کس حتی قانون و پلیس ندارند و فقط به فکر جذب مشتری و پول هستند. تبلیغات این شرخرها نیز در نوع خود جالب است. در بنر تبلیغاتی یکی از این گروه‌ها نوشته شده است: شر شما را خریداریم، کاملا محرمانه، صددرصد تضمینی!

این صفحه ولی تنها یک پست و پیام دارد که در آن آمده است: سرعت ما بیشتر از قانون است! گروهی که بیش از 142 هزار دنبال شونده دارد.  یکی دیگر از این شرخرها که گویا اهل تبریز است و حدود 4 هزار نفر وی را دنبال می‌کنند نیز مدعی شده که قادر به وصول هر نوع چک و طلبی است. 

برخی حتی پا را از این هم فراتر گذاشته و عکس‌هایی با اسلحه و سلاح‌های سرد از خودشان در فضای مجازی منتشر می‌کنند تا جذاب‌تر باشند و مشتری بیشتری جذب کنند.  شنیدن شیوه‌های کاری این شرخرها نیز به نوبه خود جالب است. یکی از این شرخرها که به قول خودش فقط در تهران و کرج کار می‌کند در یک گفت‌وگو و چت اینترنتی در مورد شیوه کارش به خبرنگار اعتماد می‌گوید: بستگی به سوژه دارد.

اینکه موضوع چک باشد یا مزاحمت یا ادب کردن یک فرد دیگر.  او که خودش را مرتضی معرفی می‌کند و مدعی است که 8- 7 سال است در این حرفه مشغول به کار است در مورد هزینه‌های کارش می‌گوید: اگر چک باشد، 10 درصد مبلغ و اگر ادب کردن و کم کردن شر مزاحم باشد، بسته به سوژه 3 تا 5 میلیون می‌گیریم.

اما سوژه چه تاثیری در تعیین قیمت دارد؟ سوالی که شرخر مخاطب ما در مورد آن می‌گوید: خب بعضی وقت‌ها خود طرف آدم شر و بزن‌بهادری است، معلوم است که ادب کردن او سخت‌تر و بالطبع قیمتش هم بالاتر باشد. حتی بعضی وقت‌ها مجبوریم از چند نفر دیگر از بچه‌ها نیز کمک بگیریم! او در پاسخ به این سوال که آیا مستاجر هم بیرون می‌کند یا نه؟ جواب می‌دهد: راستش زیاد تمایلی به این کار ندارم. البته تاکنون موردی هم به تورم نخورده است. ولی بعضی از بچه‌ها، اهلش هستند. او در مورد اینکه چطور مستاجران را مجبور به تخلیه خانه می‌کنند؟ نیز می‌گوید: هر کاری که بشود می‌کنیم. می‌رویم در خانه او یا محل کارش و داد و بیداد راه می‌اندازیم. تهدیدش می‌کنیم و اگر باز هم راه نیامد، کمی ! گوشمالی‌اش می‌دهیم. و اینکه چند روزه مستاجر را مجبور به تخلیه می‌کنند؟ مرتضی در این خصوص هم می‌گوید: همان‌طور که گفتم من تاکنون از این کارها نکرده‌ام، ولی تا جایی که می‌دانم، بچه‌ها نهایتا یک هفته‌ای خانه را به مالک تحویل می‌دهند. به گفته این شرخر، هزینه تخلیه مستاجر برای مالک 10 تا 20 میلیون تومان آب می‌خورد... نکته بعدی حفظ اسرار مشتری است. اینکه اگر شرخر گیر قانون بیفتد، چقدر احتمال دارد که مشتری هم درگیر این پرونده شود؟

سوال مهمی که به نظر می‌رسد چندان به مذاق مرتضی خوش نمی‌آید، چراکه در جواب آن می‌گوید: این حرف‌ها چیه؟ اگر مشکلی پیش بیاید، اصلا اسمی از شما به عنوان مشتری برده نمی‌شود. برای ما افت دارد که بخواهیم مشتری را لو بدهیم. کمااینکه یکی، دوبار چنین اتفاقی افتاده اما، ما چیزی بروز نداده‌ایم. 

انگار نکته تازه‌ای یادش آمده باشد، ادامه می‌دهد: اصلا اگر قرار باشد مشتری را لو بدهیم که دیگر کسی به ما کار نمی‌دهد و بازارمان کساد می‌شود! در حالی که سعی می‌کنم تا عصبانی‌اش نکنم، می‌پرسم: اما وزیر راه تهدید کرده بود که با شرخرهایی که بخواهند مستاجران را مجبور به تخلیه خانه کنند، برخورد می‌کند. شما نمی‌ترسید از این تهدید یا گرفتار شدن توسط نیروی انتظامی؟ او ولی گویا این سوال برایش نه تنها ناراحت‌کننده نیست که جذاب هم هست، چراکه با لحنی تمسخرآمیز می‌گوید: وزیر راه؟ کی هست این وزیر راه؟ اسمش چیه؟ پلیس هم که دیگه عادی شده برای ما. اصلا افت داره برای شرخری که گیر پلیس و زندان نیفتاده باشد.

مرتضی همچنین در جواب این سوال که به‌طور متوسط چند مشتری دارد؟ می‌گوید: در این یکی، دو ساله وضعیت کار و بار ما خدا را شکر، روز به روز بهتر می‌شود!  و این‌بار او سوالی را مطرح می‌کند و می‌پرسد: می‌دانید چرا؟ و خودش بلافاصله جواب می‌دهد: برای اینکه مردم از پروسه‌های طولانی و وقت‌گیر رسیدگی به پرونده‌های خود در دادگاه‌ها ناامید می‌شوند و برای گرفتن حق و حقو‌ق‌شان دست به دامان ما می‌شوند.  این شرایط باعث شده تا به گفته مرتضی، او در هفته 4-3 «پروژه» مختلف داشته باشد. از گوشمالی یک نفر تا ادب کردن دامادهای مزاحم و نقد کردن چک‌های برگشتی و ترساندن بدهکاران و البته تخلیه خانه مالکان از مستاجران (که البته مرتضی تاکنون چنین پرونده‌هایی را نداشته است).  از او می‌پرسم: اگر پروژه‌ای در مورد تخلیه خانه به شما پیشنهاد شود، قبول می‌کنید؟ چند ثانیه‌ای مکث می‌کند. انگار در حال سبک سنگین کردن افکارش است. بالاخره در صفحه چتی که داریم، می‌نویسد: نمی‌دانم. راستش خودم خوشم نمی‌آید.

ولی خب پولش بد نیست! تا الان به این مورد فکر نکردم. باید در شرایطش قرار بگیرم تا آن وقت تصمیم بگیرم. اما نحوه پرداخت پول هم به شرخرها در نوع خود جالب است. مرتضی در این زمینه می‌گوید: بستگی به نوع کار دارد. من خودم همان اول کار بخشی از پول را می‌گیرم و بقیه را بعد از انجام پروژه تسویه می‌کنم  اما بعضی از همکاران، همه پول را اول می‌گیرند یا برعکس، ممکن است حتی همه پول را آخر بگیرند.  او در مورد اینکه آیا تاکنون دچار عذاب وجدان شده یا خیر؟ می‌گوید: صادقانه بگویم... نه!

چون بعد از مدتی این کار هم مثل بقیه کارها برایت عادی می‌شود.به هرحال ما هم باید پول دربیاوریم دیگر! در واقع ما داریم کار دولت را راحت می‌کنیم، هم پرونده‌های دادگاه‌ها را کم کرده و هم برای خودمان کارآفرینی می‌کنیم!  گفته می‌شود کار این شرخرها به حدی گرفته است که برخی نهادهای دولتی هم دست به دامن آنها می‌شوند. موضوعی که مرتضی با تایید آن می‌گوید: پارسال یک نفر به من مراجعه کرد تا چند تا چک برگشتی را برایش پاس کنم. بعدا فهمیدم که او در واقع نماینده یکی از بانک‌هاست و خانه‌ها نیز متعلق به همان بانک است. برای دوستانم نیز بارها چنین مواردی پیش آمده است!

و در نهایت جمله آشنایی را می‌گوید که قبل از آن هم در صفحات مجازی بسیاری از شرخرها دیده‌ام، می‌نویسد: ما حق شما را زودتر از قانون و دادگاه می‌گیریم!