زوجی جوان به خاطر هدیهای که آقا برای خانم خریده بود به دادگاه خانواده رفتند. خانم معتقد است که آقا عطری قلابی خریده و به خاطر دروغگویی خواستار جدایی است.
این زن وقتی در برابر قاضی دادگاه خانواده قرار گرفت، درباره ماجرای زندگیاش گفت: دعوای من و طاها درست بعد از هدیهای که او برای من خرید، شروع شد. مدتها بود میخواستم عطر مورد علاقهام را بخرم. ولی گرانقیمت بود و هربار منصرف میشدم. حتی چند بار خود طاها به من گفت اگر تا این اندازه آن را دوست داری برو و عطر را بخر. ولی باز منصرف میشدم. چون باید پول زیادی میپرداختیم. چند شب قبل طاها به خانه آمد و یک هدیه به من داد. وقتی کادو را باز کردم شوکه شدم، او عطر گرانقیمت و مورد علاقهام را برایم خریده بود. از خوشحالی نمیدانستم باید چه بگویم. تا چند روز دلم نمیآمد از آن استفاده کنم. چند شب قبل به یک مهمانی رسمی دعوت شدیم. من از همان عطر استفاده کردم. ولی در کمال تعجب وقتی هنوز در راه بودیم، بوی آن پرید. به طاها گفتم، او گفت اشتباه میکنی. هنوز بوی عطر روی لباست هست. ولی اصلا نبود. چند بار دیگر از آن عطر استفاده کردم و در نهایت فهمیدم که عطر تقلبی است. خیلی تعجب کردم. طاها برایم عطر تقلبی خریده بود.
به او موضوع را گفتم، ولی باز هم انکار کرد. مسأله هدیه نیست. من خودم بارها به او گفتم چون این عطر گرانقیمت است، لازم نیست، آن را بخریم. مسأله دروغگویی این مرد است. چون مشخص است که این عطر تقلبی است و با قیمت بسیار پایینی خریداری شده است. حتی برای اینکه به او ثابت کنم، عطر را به مغازه عطرفروشی معتبر بردم آنها به محض مشاهده آن فهمیدند که تقلبی است. ولی باز هم انکار میکند.
به او گفتم که از کدام مغازه خریدی، بیا برویم و آن را پس بدهیم. کلی پول این عطر است، اگر به عنوان عطر اصل آن را خریدی. ولی باز هم طفره میرود. دو هفته است که سر این موضوع با هم دعوا داریم، در نهایت طاها کلی به من توهین کرد و این دعوا شدید شد. حالا هم من دیگر نمیخواهم در کنار این مرد دروغگو زندگی کنم.
پشیمانی به خاطر خرید هدیه
در ادامه شوهر این زن نیز به قاضی گفت: آقای قاضی من برای همسرم هدیه خریدم، آن هم بدون مناسبت. مدتها بود که دلش میخواست آن عطر را داشته باشد. من هم آن را برایش خریدم اما او اصرار دارد که این عطر تقلبی است. در صورتی که من عطر اصل خریدم و کلی پولش را دادم.
دلیلی ندارد که بخواهم دروغ بگویم. ولی او گوشش به این حرفها بدهکار نیست و حرف خودش را میزند. مرا متهم به دروغگویی کرده است. اصرار دارد ثابت کنم عطر اصل خریدهام. من هم وقتی دیدم او به من و حرفهایم اعتماد ندارد و بهخاطر یک هدیه اینطور رفتار میکند، از کوره در رفتم. او به جای تشکر مدتهاست که جنگ راه انداخته و مرا از کارم پشیمان کرده است.
در پایان قاضی سعی کرد این زوج را از جدایی منصرف کند ولی وقتی اصرار آنها را دید رسیدگی به این پرونده را به جلسه آینده موکول کرد.
منبع: رکنا