بعد از اعمال تحریمهای بینالمللی علیه روسیه فرصت خوبی برای ایران به عنوان رقیب این کشور به دست ایران آمد تا بتواند بازار انرژی اروپا را در دست بگیرد اما روسها بیکار ننشسته و بازار آسیا را از آن خود کردند و بسیاری از مشتریان قدیمی نفت ایران مانند چین را قبضه کردند تا فشارهای اخیر تحریمها را با در دست گرفتن بازارهای آسیایی به حداقل ممکن برساند از طرف دیگر با ارائه تخفیفهای وسوسهکننده به چینیها باعث شدند تا چینیها ترجیحا معامله با روسها را در اولویت خود قرار دهند این درحالی است که با به نتیجه نرسیدن مذاکرات میان ایران و غرب بلیت برنده نصیب روسها شد و آنها که ترس جانشینی ایران را در شرایط تحریمی روسیه داشتند نفس راحتی کشیدند همچنین با بستن تفاهم نامه ۴۰ میلیارد دلاری با ایران برای کمک به صنعت نفت ایران این سوال پیش میآید که اولا تفاهم نامه چقدر ضمانت اجرایی دارد و اگر مطابق دیگر تفاهم نامههای منعقد شده در سالهای قبل روسها به تعهدات خود پایبند نباشند چه اتفاقی میافتد؟ ثانیا با شرایطی که در بازار انرژی دنیا حکمفرما شده و اروپا به دلیل تامین امنیت انرژی خود مجبور به عقبنشینی از تحریمها علیه روسها شده است احتمال این میرود که روسها به تعهدات خود نسبت به ایران پایبند نباشند و مانند دهههای گذشته از مواضع خود عقب نشینی کنند همچنین باید توجه کرد که در توضیح این تفاهم نامه از سوی شرکت گازپروم هیچ رقمی قید نشده البته که تفاهم نامهها نه ضمانت اجرایی دارد و نه اصلا در معادلات و معاملات بینالمللی دارای اهمیت خاصی است و ارقام زمانی محاسبه میشود که تفاهم نامه در هر بخش تبدیل به قرارداد مجزا شود حال با این توصیفات سوالی که به وجود میآید این است که آیا بنا به ادعای وزارت نفت ایران این تفاهم نامه واقعا بزرگترین سرمایهگذاری خارجی تاریخ صنعت نفت ایران است؟
روسها به دنبال افزايش بهرهوري
محسن داوری ،کارشناس صنعت نفت و گاز در این خصوص معتقد است به نظر نمیرسد شرکتهای روسی تمایل چندانی برای سرمایهگذاری در خارج از کشور خود بهخصوص در شرایط جنگ با اوکراین داشته باشند و در حال حاضر هم در بازار نفت و هم گاز طبیعی روسها باید روزانه برای میلیونها بشکه نفت و صدها میلیون مترمکعب گاز خود بازار جدیدی پیدا کنند و عملا در این شرایط که شرکتهای دولتی نفت و گاز روسیه با مشکلات کمبود سرمایهگذاری و تکنولوژی مواجه هستند، ورود آنها به ایران و سرمایهگذاری دهها میلیارد دلاری برای تولید نفت و گاز و فروش آن اندکی با واقعیات بازار ناهمخوان است و به نظر میرسد روسها بیشتر به دنبال افزایش بهرهوری خود، یافتن بازارهای جدید و بازارسازی از طریق خرید سهام پالایشگاهها در چین و هند هستند.
او معتقد است: شرکتهای روسی بهرغم قراردادهایی که با ونزوئلا هم داشتند عملا کمکی به آنها در چند سال اخیر نکردند همچنین در این تفاهمنامه بحث همکاری با گازپروم در زمینه گاز طبیعی مایع شناور (FLNG) آورده شده در حالی که فناوری و توان ساخت آن در روسیه وجود ندارد و تماما غربی است علاوه بر این مشخص نیست خط لولهای که بهطور کلی اعلام شده چه مقصدی خواهد داشت.
ضمانت اجرايي تفاهم نامه ايران و روسيه
دراینجا باید متذکر شد که تفاهمنامه اعتباری مانند یک یادداشت دارد که در آن قید شده باشد چه کارهایی میخواهیم انجام دهیم بنابراین تفاهمنامه همچنین الزامآور هم نیست یعنی این احتمال وجود دارد که یکی از طرفین حتی برای مذاکره و مطالعه پروژه یا نهایتا عقد قرارداد، اقدام نکند برای نمونه آقای خجستهمهر در اظهارات خود از امضای تفاهمنامه با شرکت گازپروم بر سر میادین گازی کیش و پارس شمالی خبر داده و مدعی شده که ارزش این تفاهمنامه ۱۰ میلیارد دلار است که شاید هزینه لازم برای توسعه این میادین ۱۰ میلیارد دلار باشد، اما تفاهمنامه تنها به معنی اظهار تمایل گازپروم برای مذاکره پیرامون این دو میدان گازی ایران است، نه تعهد به سرمایهگذاری ۱۰ میلیارد دلاری.
همچنین حتی اگر در آینده قرارداد توسعه این میدان نیز امضا شود شاید گازپروم تنها متعهد شود که سهمی ۲۰ درصدی در پروژه داشته باشد و یک پنجم سرمایه را بیاورد یا اصلا سرمایه از طرف شرکت ملی نفت ایران یا نهادی ثالث تامین شود و گازپروم تنها پیمانکار پروژه باشد این شرایط در حالی است که بسیاری از رسانهها تفاهمنامه ایران با شرکت گازپروم روسیه را دستاوردی بزرگ اقتصادی- سیاسی عنوان میکنند و بهطور مداوم بر روی یک تفاهم نامه که به زعم آنان بدون استفاده از برجام و حل مساله FATF بسته شده مانور میدهند درحالیکه در مقابل منتقدان نیز میگویند که ارزش حقوقی این تفاهمنامه بسیار کمتر از چیزی است که د گفته میشود و یکی از دلایل مطرح شده توسط منتقدان این است که این شرکت روسی ۶ سال پیش نیز بر سر هر دو میدان گازی یادشده با ایران تفاهمنامه امضا کرده بود، اما هرگز اقدامی نکرد هم چنین در تفاهمنامه جدید، قید شده است که درباره توسعه میادین نفتی چنگوله، منصوری، آبتیمور و... نیز مذاکره خواهد شد و حتی خجستهمهر در بخش دیگری از سخنان خود تفاهمنامه یادشده را بزرگترین سرمایهگذاری خارجی تاریخ صنعت نفت ایران عنوان کرد در حالی که بعد از برجام و در سالهای ۱۳۹۵ و ۱۳۹۶ شرکت لوکاویل روسیه تفاهمنامه مشابهی با ایران بر سر میدانهای منصوری و آبتیمور امضا کرده بود و شرکت زاروبژنفت روسیه نیز در کنار چنگوله، چندین تفاهمنامه نفتی دیگر با ایران امضا کرده بود بنابراین باید توجه کرد که ایران پیش از تحریمها حداقل ۹ قرارداد و تفاهم نامه به شرح زیر با روسیه امضا کرده است که هیچ کدام به نتیجه نرسیده است./ آرمان ملی