شبکه حقانی که خود را بخشی از گروه طالبان میداند ولی در اصل نیروی مستقل از این گروه است، در تلاش برای قدرت گرفتن بیشتر در افغانستان است. در حال حاضر، این شبکه تقریبا توانسته است مجراهای منتهی به قدرت را در دست داشته باشد، اما برای گسترش قدرت این شبکه به ثروت نیز نیاز دارد. به همین دلیل، شبکه حقانی میخواهد تا کنترل معادن در افغانستان را نیز در دست داشته باشد.
فارن پالیسی در مطلب تازهای به قلم لین اودانیل، از کارشناسان مسائل افغانستان، در مورد تلاش شبکه حقانی برای تسلط بیشتر بر معادن افغانستان خبر داد.
به نوشته فارن پالیسی، مردم افغانستان سالها است که متوجه شدهاند زیر پایشان، جریان پرشتابی از ثروت در حال حرکت است که با استخراج آن، این کشور میتواند به اوج رفاه و ثبات برسد.
افغانستان روی ذخایر عظیم مس، آهن، مرمر، تالک، زغال سنگ، لیتیوم، کرومیت، کبالت، طلا، لاجورد، سنگهای قیمتی و غیره قرار دارد که این کشور را به یکی از غنیترین کشورهای جهان بر روی کاغذ تبدیل کرده است. اما بخش دشوار، همانطور که در طول دو دهه گذشته بوده است، تبدیل این ظرفیت به واقعیت عینی است.
بخش معدن در ۲۰ سال گذشته، بهدلیل ناامنیها فزاینده در افغانستان رشد نکرد و دولتهای سابق نتوانستند از این ظرفیت اقتصادی استفاده کنند. حالا هم که طالبان قدرت را به دست آوردند، این ظرفیت به معنای واقعی آن مورد استفاده قرار نگرفته، بلکه ذخایر زیرزمینی تنها توانسته است باعث افزایش ثروت کسانی شود که بر معادن استیلا دارند، نه این که به رشد اقتصادی افغانستان کمکی بکند.
اما شبکه حقانی بهخوبی میداند که معادن افغانستان چه نقشی را میتواند در رشد اقتصادی این کشور بازی کند.
سراج الدین حقانی که میخواهد به یک قدرت مطلق و بیرقیب تبدیل شود، به خوبی از جایگاه ذخایر زیرزمینی افغانستان در حیات اقتصادی خبر دارد. او سالیان دراز بر بخش عمدهای از استخراج کرومیت که از اطراف کابل تا داخل خاک پاکستان امتداد دارد، کنترل داشته و از آن استفاده کرده است. جاوید نورانی که از کارشناسان معدن در افغانستان است، گفت شبکه حقانی در حال تشدید کنترل خود بر معادن در افغانستان است، زیرا با توجه به شکلگیری تنشهای درونی میان طالبان، حقانی بهخوبی میداند که استخراج معادن قدرت را تامین میکند.
او افزود شبکه حقانی یک بازیگر حاشیهای در درون طالبان بود، اما از زمانیکه کنترل کامل بخش معدن را در دست گرفت، به صحنه مرکزی قدرت نزدیک شده است. نورانی گفت در حال حاضر شبکه حقانی در حال جمعآوری درآمدهای معادن است. به احتمال زیاد، این درآمدها به سوی کشورهای حاشیه خلیج سرازیر میشود. اما به نظر میرسد اختلافها و جنگ قدرت برای کنترل بیشتر بر معادن میان طالبان آغاز شده است.
هرکس تلاش میکند تا بخش بیشتری از معادن را تحت کنترل داشته باشد. البته درگیری برای کنترل معادن از گذشته وجود داشت. حالا نیز در شمال افغانستان، بهخصوص در مورد معادن زغال سنگ، تنش و درگیری میان فرماندهان قدرتمند محلی همچنان ادامه دارد.
گروه طالبان تلاش میکنند از یک سو، کنترل معادن زغال سنگ را در اختیار داشته باشند و از سوی دیگر، نمیتوانند فرماندهان محلی این گروه در مناطق معدنی را هم از معادن دور کنند.
ذخایر زیرزمینی افغانستان تقریبا تثبیت شده است. روسها در دهه ۷۰ و ۸۰ میلادی تا حد زیادی معادن افغانستان را ثبت کردند. پس از آن، در ۲۰ سال گذشته نیز آمریکا کارهایی را برای تثبیت معادن افغانستان انجام داد، اما دولتهای گذشته نتوانستند از این ظرفیتها بهصورت درست استفاده کنند. به طور مثال، با یک کنسرسیوم چینی برای معدن مس عینک در استان لوگر قراردادی به ارزش ۳ میلیارد دلار بسته شد. اما با کشته شدن تعدادی از کارگران چینی به دست طالبان، تمام این پروژه به حالت تعلیق درآمد.
از سوی دیگر، نه دولت ظرفیت لازم برای استخراج معادن را داشت و نه امنیت بهطور کامل برقرار بود. فساد در حدی بود که هیچ شرکتی جرات نمیکرد به حوزه معادن افغانستان وارد شود و کسی میل آنچنانی برای سرمایهگذاری در بخش معدن را نداشت. به همین دلیل، روزبهروز درآمد حاصل از استخراج معادن کاهش یافت. چنانچه در آخرین بررسی وزارت معدن، چند روز قبل از سقوط، مشخص شد که درآمد سالانه از درک استخراج معادن از ۳۰ میلیون دلار به ۳ میلیون دلار رسیده است.
حالا که جنگ نیست و طالبان هم مدعی مهار فساد شدهاند، استخراج معادن به اولویت طالبان تبدیل شده است. شهابالدین دلار، وزیر معادن طالبان، گفت آغاز فعالیت در معادن هزاران شغل ایجاد کرده است. ذبیح الله مجاهد، سخنگوی طالبان، گفت تنها در یک هفته، ۴ میلیون دلار از طریق استخراج معادن به خزانه طالبان افزود شده است.
با این حال هیچکس نمیتواند این ادعا را بهصورت مستقل تایید کند.
طالبان بیشتر روی معادن متمرکزند که قراردادهای آن در زمان دولتهای پیشین تنظیم شده است، زیرا آنها دانش کافی برای تهیه قرارداد خطهای معادن را ندارند. این به معنای آن است که طالبان نمیتوانند سرمایهگذاریهای جدیدی را جذب کنند.
طالبان هم تلاش میکنند شریکهای تجاری تازهای را برای استخراج معادن پیدا کنند. مقامهای وزارت معدن طالبان بارها با شرکتهای بزرگ چینی دیدار کردند و در مورد بازگشت این شرکتها به معدن مس عینک گفتوگو کردند. یک تیم چینی هم به استان هلمند رفت تا زمینههای استخراج از یک معدن اورانیوم در هلمند را بررسی کند. مقامهای چینی با این که گفتوگوها با شبکه حقانی را افزایش دادهاند، اما تلاش میکنند خود را مشتاق به استخراج از معادن افغانستان نشان ندهند.
آینده فعالیت روی معادن افغانستان با وضعیت سیاسی این کشور ارتباط مستقیم دارد. حالا که طالبان میدانند معادن میتواند همزمان هم قدرت و هم ثروت کافی را برای آنها فراهم کند، وارد فاز تنشهای قدرتطلبی شدهاند. این مسئله میتواند در آینده بهصورت فاجعه باری رخ دهد و درگیریهای شدیدی را میان بخشهای مختلف گروه طالبان به وجود بیاورد. اما هر کسی که قدرت خود را در افغانستان گسترش دهد، مانند ماری روی گنجهای دستنخورده افغانستان چنبره خواهد زد.