ماجرای افزایش سگهای ولگرد و یا خانگی و موضوع نگهداری، برخورد و یا حمایت از آنها تا همین چند وقت قبل بیشتر در حد یک دغدغه حاشیهای برای برخی افراد بهشمار میرفت. اما این روزها با افزایش وقوع حوادثی از قبیل حمله سگهای ولگرد به زنان و کودکان در شهرها، شیوع برخی بیماریهای نادر که از حیوانات به انسان منتقل میشود و ایجاد ترس و دلهره بین خانوادهها کم کم این ماجرا به معضلی جدی تبدیل شده است که نیازمند بررسی و چارهاندیشی دقیقتری است.
کمتر کسی است که بخواهد معضل حضور سگهای ولگرد در شهرها را کتمان کند. اگر تا چند سال قبل سگهای ولگرد فقط در بیابانها و حاشیه شهرهای کوچک و روستاها دیده میشدند اما حالا میبینیم که رفته رفته این حیوانات که به وفا و محبت مشهور هستند بنا به دلایلی که شاید عمده آن گرسنگی باشد با هجوم به شهرها به دنبال یافتن طعمه حتی به کودکان بیپناه هم رحم نمیکنند و این بار خوی درندگی و وحشیگری آنها بیشتر از قبل نمایان شده است.
همین چند روز قبل در استان البرز دختربچه 3 سالهای که در آغوش مادرش بود در یک چشم برهم زدن از سوی سگهای ولگرد ربوده شد و در حالی که در یک قدمی مرگ قرار داشت، با کمک مردم از زیر چنگال و دندانهای تیز سگها بیرون کشیده شد. دو هفته قبلتر پسر 12 سالهای در استان فارس به همین سرنوشت دچار شده بود. دی ماه سال قبل در خراسان جنوبی دختربچه 5 سالهای از سوی سگهای ولگرد دریده شد و بعد از آن پسربچهای 6 ساله در خراسان رضوی و پسری 3 ساله در اصفهان و... هرچند این کودکان از مرگ حتمی نجات یافتند اما آسیب روحی و جسمی وارده به آنها شاید تا ماهها و سالها بهبود و التیام پیدا نکند. اما غمگینترین داستان در مورد حمله سگها شاید مربوط به خانم استاد دانشگاه اهواز باشد که وقتی با حمله سگها روبهرو شد، از ترس به جاده دوید و بر اثر برخورد یک خودرو جان باخت.
و در نهایت فوت یاسین 4 ساله در روستای امیرآباد بیرجند که همه اینها فقط بخشی از حوادث هولناکی است که سگهای ولگرد برای انسانها به وجود آوردهاند.
یک نگاه آماری به موضوع افزایش جمعیت سگها نشان میدهد در یک بازه 3 ساله تعداد این حیوانات بشدت افزایش یافته و همین تعدد بالطبع باعث افزایش خطرها، آسیبها و بیماریهای مرتبط با آن برای یکایک افراد جامعه میشود.
بهطوری که به گفته سید محمد علوی رئیس مرکز بهداشت خوزستان سالانه هفت هزار مورد سگ گزیدگی فقط در یک استان رخ داده است و بر اساس آمار اعلام شده در ۱۰ ماه سال، بیش از یک هزار و ۸۶۷ حیوان گزیدگی در شهر اهواز به وقوع پیوسته است. دکتر قربانی معاون بهداشت دانشگاه علوم پزشکی آبادان نیز آمار شش ماه نخست سال 1400 را بیش از ۴۲۹ مورد حیوان گزیدگی اعلام کرده است.
موضوع سگهای ولگرد مربوط به دیروز و امروز نیست اما این موضوع از چند زاویه قابل بررسی است:
نخست، بیماریهایی که سگهای ولگرد میتوانند به انسانها منتقل و آسیب جدی وارد کنند. بیماریهایی نظیر هاری، کیست هیداتیک، سالک، لاروهای مهاجر احشایی بروسلوز و لپتوسپیروز یا همان تب شالیزار که اگر بموقع مورد درمان قرار نگیرد سلامت فرد مبتلا را به مخاطره میاندازد.
دومین مورد گزش سگهای ولگرد است که حتی میتواند بدون انتقال بیماری منتج به مرگ فرد گزیده شده بخصوص کودکان شود.
مورد سوم به ترس شدید از حیوانات و بویژه سگهای ولگرد که بیشترین گونه حیوانات ولگرد در کشورمان است، اختصاص دارد. این هراس یکی از انواع فوبیاهای خاص است که فرد ترس و هراس شدید و غیر معقولی را به واسطه تصور ذهنی یا مواجهه واقعی با حیوان تجربه میکند. در برخی موارد، فوبیای حیوانات ممکن است با حملات وحشتزدگی یا پانیک همراه شود و مشکلات شدیدی از جمله سکته قلبی را برای فرد به وجود آورد. ترس غیرمنطقی از حیوانات سیری مزمن دارد و در صورتی که اقدامات درمانی صورت نگیرد، ممکن است روابط بین فردی، عملکرد شغلی و اجتماعیتان را بهطور کلی مختل کند.
چهارمین مورد بحث ترس از ازدیاد جمعیت سگهای ولگرد است. چراکه سگهای ولگرد به دلیل پتانسیل بالا برای تولید مثل میتوانند با گذر زمان رشد فزاینده و کنترلناپذیرتری داشته باشند.
هزینههای درمانی ناشی از بیماریها و آسیبهای سگها بحث دیگری است که به سبب بیماریهای منتقل شده از سوی سگها و حیوانات یا گزیدگی از سوی سگها به ما تحمیل میکند. طبق گفته رئیس مرکز بهداشت خوزستان برای گزیده شدن هر فرد رقمی بالغ بر 4 میلیون تومان هزینه میشود که با تجمیع آمار هر استان و کشور هزینه سنگینی خواهد بود.
با جمعبندی این موضوع درمییابیم که وقتی از هر زاویهای به این موضوع نگاه کنیم نکته مثبتی برای بیتوجهی و تعلل در پایان دادن به این آزادی بیحد و حصر سگهای ولگرد وجود ندارد.
بی تردید تعلل در تحقق رفع این معضل میتواند تبعات جبران ناپذیری را در بر داشته باشد.