ملیحه محمودخواه – جامعهشناسان و آسیبشناسان اجتماعی بر این باورند که کرونا سبب شده است که کودکان راحتتر به اینترنت دسترسی پیدا کنند و این سبب میشود که به سایتها و شبکههای مختلف دسترسی پیدا کنند و نتیجه آن هم این میشود دچار بلوغ زودرس میشوند. این بلوغ زودرس مهمترین عامل کنترل ناهنجاریهایی است که در دوران بلوغ بهوجود میآید.
کودک را در معرض تحریک قرار ندهیم
مسائل مختلف دستدردست هم میدهند تا فرد به بلوغ زودرس برسد. این را زهره احمدی، روانشناس کودک با «شهروندآنلاین» مطرح میکند و معتقد است که میتوان این موضوع را از جوانب مختلف مورد بررسی قرار داد؛ از تغذیه گرفته تا فیلمها و بازیهای کامپیوتری همهوهمه در این مسأله دخیل هستند و گستره بلوغ جنسی را به سنین پایینتر کشانده است که در مواردی خطرناک است اما همیشه این موضوع بهصورت منفی در نظر گرفته نمیشود زیرا گاهی میتوان از آن بهعنوان شروع رشد فکری در نوجوان نیز یاد کرد.
او به مسائل دیگری چون تغذیه نیز اشاره میکند و میگوید: «برخی از مواردی که باعث کاهش سن بلوغ میشوند از ابزار ضروری جامعه است. برخی رژیمهای غذایی، کامپیوتر و شبکههای تلویزیونی همهوهمه از مواردی است که گاهی نمیتوان از تاثیرات آنها اجتناب کرد.
اما نکتهای که جلبتوجه میکند این است که برخی از این دلایل چندان خوشایند نیستند. مواجهه گسترده کودکان با صحنههای مستهجن از جمله مسائلی است که باعث کاهش سن بلوغ جنسی شدهاند.»
این روانشناس کودک با تاکید بر اینکه این روزها بهدلیل مجازی بودن کلاسها دسترسی بچهها به فضای مجازی با بسیاری از مسائل بیش از زمانی که باید نسبت به آن آگاه شوند آشنا میشوند و این یکی از دلایل بلوغ زودرس در نوجوانان بهشمار میرود.
اما نکتهای که بسیار موردتوجه است عدم آگاهی والدین به مسائل و علم روز است. بسیاری از والدین برای آنکه خودشان سریالهای ماهواره را دنبال کنند بدون توجه به عواقبی که این شبکهها میتواند برای کودکانشان داشته باشند این برنامهها را با کودکان خود مشاهده و از سوی دیگر فکر میکنند که بسیاری از سایتهای غیراخلاقی فیلتر است و با همین اطمینان جستوجوی کودکان خود در کامپیوتر را کنترل نمیکنند. این در حالی است که فیلترشکنهایی در اختیار برخی افراد سودجو قرار دارد که باعث انتقال فیلمها و برنامههای غیراخلاقی به افراد کماطلاع میشود.
خانوادهها متضرر اصلی از بلوغ جنسی کودکان
این روانشناس بر این باور است که این خانوادهها و والدین هستند که گاهی از بلوغ زودرس جنسی فرزندان دچار ضرروزیان و مشکلات عدیده میشوند. آنها در درجه نخست باید مانع از تاثیر عوامل غیرمعمول، نظیر دیدن محتواهای مجازی نامناسب برای کودکان شوند و در درجه بعدی نیز باید از سن مناسب ارایه تعلیمات جنسی به کودکان آگاه باشند. در سطح بعدی نیز نهادهای آموزش عمومی باید تعلیمات لازم را در این خصوص به والدین بدهند.
او با اشاره به اینکه آموزش مهمترین راهکار برای پیشگیری ناهنجاریهای این پدیده است، میگوید: «حل این معضل پیش از هرچیز مستلزم تغییر نوع نگاه به مسأله بلوغ جنسی است. نوجوانان با رسیدن به بلوغ نیازمند دریافت آموزشهای لازم و تربیت مناسب برای برخورد با این پدیده هستند.»
او ادامه میدهد: «جامعه ما یک جامعه مذهبی است که روابط خارج از عرف و کنترلنشده در آن با قوانین دینیوشرعیواجتماعی آن همخوانی ندارد اما راه کنترل این است که باورها و ارزشهای جامعه بهطور صحیح به نوجوان آموزش داده شود و اولین قدم در این راه نیز آموزش است. در ابتدا باید نوجوان خود و سیستم بدنی خود را بشناسد و مشکلات دوران بلوغ پیش از زمان بلوغشدن به آنها آموزش داده شود.
در واقع نباید خانوادهها منتظر بمانند تا نوجوان آنها دچار بلوغ شوند بعد مسائل این دوره را به آنها گوشزد کنند، زیرا احتمال دارد نوجوان بهخاطر سردرگمی یا خجالت برای پاسخ سوالات خود به سراغ گروه همسالان برود که این مسأله باعث میشود گهگاه اطلاعات غلطی را دریافت کند و این شروع انحطاط در برخی از افراد میشود.»
فستفود بلوغ را جلو میاندازد
دکتر مجید ابهری، آسیبشناس اجتماعی نیز معتقد است که دوران کرونا تا حدود زیادی بلوغ جنسی را جلو میاندازد که باید به این موضوع توجه ویژه داشت. در چنین شرایطی بسیاری از موارد از نوع غذا تا شبکههایی که برای دیدن انتخاب میکنیم باید کنترل شده باشند.
او میگوید: «انسان در مسیر رشد و تکامل جسمیوروحی به مرحلهای میرسد که از آن به بعد توقعات جامعه و انتظارات اطرافیان از فرد بیشتر میشود که این مرحله بلوغ نام دارد و در مرد و زن دارای نشانههایی است که با مشاهده آن، فرد را بالغ قلمداد میکنند. علائم رشد و بلوغ از آن جهت دارای اهمیت است که با مشاهده آنها تکلیف توقعات، مسئولیتها و مرزبندیهای فرهنگی، اجتماعی، شرعی و قانونی مشخص میشود. در دوران بلوغ، دختر یا پسر از مرز کودکی عبور کردهاند و ضمن داشتن شرایط جسمیوروحی به مرحله بلوغ رسیدهاند مسیر عادی بلوغ شرعی و اندازه سن تعیینشده برای آن در دختران 9 سال و در پسران 15 سال تمام است. این سنین تکلیف عبادت و مسئولیتهای شرعی افراد را مشخص میکند، اما سن قانونی برای انجام بعضی از امور 18 سال تمام است.»
تغییر سبک زندگی و تاثیر آن در بلوغ جنسی کودکان
ابهری در ادامه میگوید: «متاسفانه امروزه بهخاطر تغییر سبک زندگی، در دسترس بودن اینترنت برای همه گروههای سنی و حتی روش غذا خوردن و نوع آن مثلا استفاده از فستفودها در این سنین تغییر کرده است. تمایل به خوردن غذاهایی که مملو از چربیهای اشباع نشده است، میتواند در جلو انداختن بلوغ جنسی تاثیرگذار باشد، اما بازیهای رایانهای، تماشای فیلمهای هیجانانگیز از نظر روانی و فکری باعث جلوتر افتادن بلوغ جنسی میشود. در پارهای از موارد برخی از دختران در سن دبستان و پسران در سنین راهنمایی به بلوغ جنسی میرسند. تماشای فیلمهای تحریککننده جنسی بهدلیل عدم کنترل والدین بر جستوجوهای گوگل در نوجوانان باعث تحریک زودرس غدههای جنسی میشود و در پارهای از موارد پوشش پدر و مادر در خانه جلوی فرزندان نیز به این فرآیند کمک میکند. ورود بیمحدودیت فرزندان به اینترنت، تماشای فیلمها و عکسهای تحریککننده جنسی و حتی فناوریهای جدید مانند تلفن همراه را میتوان از اصلیترین عوامل کاهش سن بلوغ در نوجوانان عنوان کرد.»
او با اشاره به عوارض و ناهنجاریهای ناشی از این دگرگونی معتقد است: «این مسائل مشکلات زیادی را با خود به همراه دارد که میتوان به بروز روابط جنسی در کودکان، همجنسگرایی، خود ارضایی و انحرافات جنسی اشاره کرد.
تغییر سبک غذایی، بازگشت به سبک ایرانی و اسلامی، جلوگیری از مشاهده فیلمهای تحریککننده و جلوگیری از بازیهای هیجانانگیز توسط والدین و درست کردن سبک زندگی خانوادهها میتواند در کاهش این مسأله تاثیرگذار باشد.»
کنترل شده عمل نمیکنیم
دکتر ابولقاسم پوررضا، جامعهشناس و استاد دانشگاه در این زمینه معتقد است: «بلوغ زودرس از جهاتی خوب است و از جهاتی بد. یکی از مهمترین عوامل، آموزش است. در جوامعی که آموزش، همگانی میشود بلوغ جنسی پایین میآید اما این مسأله تنها عامل نیست. گسترش زندگی شهری، افزایش وسایل ارتباط جمعی، ماهوارهها و رسانههای مختلف میتواند نقش بهسزایی در گسترش این پدیده داشته باشد. حضور افراد در جمعهای مختلف و گروههای متفاوت، دوستان، همدانشگاهیان، همباشگاهیها و شبکههای اجتماعی به نحوی که روابط اجتماعی را گسترش دهد به اضافه اینکه نوع تغذیه و افزایش رفاه اجتماعی نیز در بروز بلوغ زودرس جنسی بیتاثیر نیست.»
او در ادامه میگوید: «اما گروهی از محققان، بلوغ زودرس را کامل منفی نمیدانند با این استدلال که اصولا فاصله سنی میان دختر و پسر برای ازدواج 5 سال تخمین زده میشود، زیرا دخترها زودتر از پسرها بالغ میشوند. در واقع معتقدند که این فاصله سنی، فاصله بلوغ فکری است.
اما مشکل ما در سیاستهای اجتماعی است. ما در واقع دربخش آموزش مشکل داریم و در تامین نیازهای نسل جوان کوتاهی میکنیم. فرض کنید سن ایدهآل ازدواج در 25 سالگی را مثال بزنیم. فردی را درنظر میگیریم که شرایط ازدواج برای او در 25 سالگی فراهم باشد، اما او در شرایط عادی در سن 15 سالگی جنس مخالف خود را شناخته است و در واقع فاصلهای که بتواند نیازهای مشروع خود را برآورده کند 10 سال است. حال برای این فاصله 10 سال چه برنامهای قرار داده شده است. آیا همه افراد میتوانند این نیاز را سرکوب کنند یا اینکه با خویشتنداری آن را به کنترل خود دربیاورند؟ یا اینکه بر برخی از آنها برچسب لاابالی، عیاش و ناهنجار خورده میشود؟ در واقع این ناهنجاریها یک مسأله اجتماعی است و راهکار اجتماعی میخواهد و موضوع و مسأله کمی نیز نیست زیرا با کاهش سن بلوغ و از سوی دیگر افزایش سن ازدواج این فاصله بیشتر شده و رفتارهای ضداجتماعی، کشور را بیشتر تهدید میکند اما این وظیفه مسئولان حوزه سلامت، وزارت ارشاد و خانوادههاست که در یک حرکت و اندیشه جمعی فکری برای این بحران اندیشیده شود.»
عوارض مخرب بلوغ زودرس
او با اشاره به عوارض مخربی که بلوغ زودرس به جامعه تحمیل میکند، میگوید: «بلوغ زودرس جنسی نیز از این محدوده خارج و تاثیرات نابهنجار خود را به فرد، جامعه و خانواده تحمیل میکند، اما مسأله اینجاست که چطور باید از آثار مخرب چنین پدیدههای اجتماعی کاست.
در این دو سالی که کرونا آمد و دسترسی به اینترنت برای همه بچهها آسان شد مقدار زیادی از اطلاعات غیرضروری به بچهها منتقل شد که نباید میشد، اما مشکل این است که تیروترکشهای این مسائل به خودمان برمیگردد و کنترل نشدن هرکدام از این موارد خودمان را نشانه میگیرد، آن وقت آمار سقطجنین در نوجوانان افزایش مییابد و گسترش فحشا روی میدهد.
اما این وظیفه خطیر، هم برعهده خانوادههاست و هم برعهده جامعه که ارزشهای جامعه را در نوجوانی که به بلوغ میرسد تقویت و آموزش دهند. درواقع شبکههای اجتماعی را ما خودمان باید گسترش دهیم اما با کنترل بر آن در صورتی که جوانان و نوجوانان به برنامههایی که در جامعه مطرح میشود اطمینانخاطر داشته باشند. در واقع به بخشی از راهحل دست پیدا کردهایم. در واقع نباید بیان مسائل جنسی تابو باشد. بسیاری از موارد و آسیبهایی که نوجوانان نوبلوغ را تهدید میکند باید به آنها آموزش داده شود و بهصورت رسمی، کارگاهی و جمعی اطلاعات دراختیار آنها قرار داده شود. در واقع در حل این موضوع ائمهجماعات میتوانند تاثیرگذار باشند و آموزشوپرورش بهجای گردن نگرفتن بسیاری از مواردی که در مدارس وجود دارد میتواند پیشقدم باشد و در شکستن تابو و آموزش مسائل جنسی اقدامات اساسی صورت دهند.»
او در پایان با اشاره به مسأله عرضهوتقاضا در جامعه میگوید: «میتوان گفت هرچه که از دسترس جوان و نوجوان دور نگه داشته شود جوان به آن ولع بیشتری دارد. باید بحث آموزش را در جامعه گسترش داد و ارزشها و باورها را در جامعه مطرح کرد زیرا در مسائل مختلف هرچقدر راههای قانونی بسته باشد راههای زیرزمینی گسترش پیدا می کند.»
نگرش در جامعه را تغییر دهیم
بلوغ جنسی زودرس دلایل مختلفی دارد. یک بعد آن به مسائل پزشکی برمیگردد و نوع دیگر آن حاصل حضور نوجوان در جامعهای است که نمیتواند آن را برای خود توجیه کند. در واقع بلوغ جنسی زودرس حاصل دیدن و شنیدن است. وقتی نوجوان در سالهایی که سیستم اندامی بدنش در حال تغییر کردن است در معرض تحریک قرار گیرد، میتواند خطرناک ظاهر شود.
پروفسور قراییمقدم، جامعهشناس در اینباره معتقد است: «مهمترین عامل این تحریکات نیز دیدن و شنیدن است. در حال حاضر بهدلیل شرایط کرونا بیشتر کودکان و نوجوانان به گوشیهای همراه و اینترنت دسترسی دارند و این باعث میشود که بچهها به فیلمها و تصاویر مستهجن دسترسی داشته باشند. این در کنار فیلمها و سریالهایی که از شبکههای ماهوارهای پخش میشود میتواند آثار بسیار مخربی روی نوجوان و کودک جامعه ما داشته باشد. این در حالی است که بسیاری از این سریالها حتی از شبکههای خود کشورهای سازنده پخش نمیشود و درواقع آنها اهدافی را برای پخش این فیلمها دارند که درواقع از چشم خانوادهها پنهان است و پدر و مادرها نیز بیتوجه به مسائل و مشکلاتی که این فیلمها برای کودکانشان بهدنبال خواهد داشت اقدام به دنبال کرن این سریالها میکنند.»
سن بلوغ جنسی در حال کاهش است
در واقع میتوان گفت بلوغ جنسی مسألهای کاملا طبیعی است که برای دختران از 9 تا 10 سالگی زندگیشان و برای پسران از 15 سالگی آغاز میشود اما مسأله مهم و خطرناک اینجاست که این بلوغ در جامعه ما هر روز به سمت کمتر شدن سن پیش میرود که در دسترس بودن اگر برای این موضوع فکری اندیشیده نشود مشکلات زیانباری را بهبار خواهد آورد.
بايد توجه داشته باشيم که ما از طريق آموزش زمينه را برای تغيير نگرش ايجاد ميکنيم. درواقع آموزش، مهمترین قدمی است که خانواده و جامعه برمیدارد اگر از نوجوانی به افراد آموزش داده شود که سلامت جنسی بخش مهمی از سلامت روانی افراد است در بزرگسالی مشکلات کمتری خواهند داشت. برخی معتقدند که بسیاری از مسائل را نمیتوان آموزش داد زیرا باعث میشود نوجوان از سنین پایین دچار سردرگمی شود اما باید گفت همان آموزشهای ابتدایی برای حفظ سلامت جنسی باید از کودکی شروع شود تا در بزرگسالی فرد دچار بحران نشود.
قرایی مقدم در ادامه میگوید: «در واقع هر مرحلهای بايد بخشي از مسايل را آموزش داد تا آموزش يک روند و سير طبيعي پيدا کند ولی اگر يک دفعه اين آموزشها بخواهد هجوم بياورد، فرد مشکل پيدا میکند.
در آموزش مسايل جنسي قرار نيست که ما فقط به بحث رابطه جنسي بپردازيم. مسايل پيرامونی مثل برقراری رابطه يا حريم خصوصي اين موارد هم بخشي از تربيت جنسي فرد است که در برخي از موارد بايد از سنين پايينتر به آن پرداخته شود.حتی باید فراتر نگاه کرد و از پیشدبستانی و دبستان برخی از مسائل را آموزش داد.
از جمله اينکه در اين سن، بچهها بايد به تدريج حريمها را ياد بگيرند و آن وقت است که آموزش ما يک روند طبيعي پيدا ميکند و اينکه اجازه ندهند که هر کسي لمسشان کند. اين موارد را بايد به بچه آموزش داد. در قالبهاي جذاب و متناسب بايد با توجه به سن کودک يا نوجوان به او آموزش داد؛ مثلا به شيوههايي از قبيل نمايش، داستان و بازيهاي عروسکي با کودک.»
آموزش حریم خصوصی به کودکان
از سوم دبستان تا اول راهنمايي، دوره نهفتگي است، يعني به صورت موقت مسايل جنسي براي فرد مشغوليت ايجاد نميکند. در اين دوره آموزشهاي لازم به صورت تدريجي و به شکلي که تابوي آن براي فرد شکسته شود، لابهلاي مسايل اخلاقي و ديني بايد آموزش داده شود اما اگر يک دفعه اين آموزش بخواهد هجوم بياورد، ذهن کودک بههم ميريزد. در آموزش مسايل جنسي قرار نيست که ما فقط به بحث رابطه جنسي بپردازيم، مسايل پيراموني مثل برقراري رابطه يا حريم خصوصي نيز بايد آموزش داده شود.
این جامعهشناس در ادامه میگوید: «وقتی این مسائل در سنین پایین آموزش داده شود آموزش در سن بلوغ راحتتر میشود. حالا میتوان وارد فضای خصوصی شد به نوجوان آموزش ارتباط و حفظ حریمش با جنس مخالف داده شود و راههاي ارضای صحيح عاطفی و تهديدهای موجود در اين زمينه ميتواند از آن حالت آگاهيبخشي عمومي فراتر رود.
ما بايد همه کمک کنيم. اگر بخواهيم از آسيبهايي مثل ايدز يا انحرافات اخلاقي در جامعه خود بهدور باشيم يا سازگاري زندگي زناشويي را بالا ببريم، اگر بخواهيم پدران و مادراني داشته باشيم که آنها هم به نوبه خود فرزندان سالمي تربيت کنند و فرزندان سالميداشته باشند، همه بايد عزم داشته باشند.»