فضای موجود در مذاکرات نشان میدهد که باید به دستیابی به توافق در وین کمی بدبین بود، بدینخاطر که فاصله بین خواست ایران با آمریکا خیلی زیاد است؛ بهمیزانی که شاید رسیدن به یک توافقی که طرفین احساس رضایت بکنند دشوار مینماید.
دیپلماسی تنها گزینهای است که منطقی بهنظر میرسد چون حتی استفاده از ابزار نظامی هم مشکل آمریکاییها را حل نمیکند، آمریکا نگران و مدعی است که احتمالا ایران به سمت سلاح هستهای برود، استفاده از اقدام نظامی هم نمیتواند جلوی این کار را بگیرد. شاید بتواند به تاخیر بیندازد اما اساس برنامه هستهای ایران را نمیتواند از بین ببرد چون اساس برنامه هستهای دانش است و با بمباران نمیشود از بین برد.
بنابراین تنها راهی که میماند دیپلماسی است که هم ایران، آمریکا و هم گروه ۱+۴ بهدنبال نتیجه رسیدن بهدیپلماسی هستند اما خواستههای طرفین خیلی متفاوت است. بهنظر میرسد تا طرفین از مواضع اصلی خود عدول نکنند راهی برای مصالحه وجود نداشته باشد.
مشکل دیگری فارغ از اینکه ایران چهخواستهای دارد و یا خواستههای آمریکا چیست و یا در صورت اینکه طرفین به توافق برسند، مسئله پایداری توافق است.
پایداری این توافق کوتاه مدت است. در زمان مذاکرات برجام طرف مقابل مرتب تبعات خروج ایران از برجام را گوشزد می کرد اما هیچگاه ایران از برجام خارج نشد و آمریکایی ها خارج شدند. الان هم بحث بر سر این است که اگر جمهوریخواهان در انتخابات میان دوره ای ۲۰۲۲ و یا در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ به پیروزی برسند، عمر توافق یک تا سه سال خواهد بود و این تصمیمگیری را برای ایران بسیار دشوار میکند. آیا اصلا ارزش دارد به خاطر یکی، دو سال این توافق حاصل بشود و ایران به روی نقطه اول بازگردد با این همه هزینهای که متحمل شدهاست. هزینهای که هم بر اقتصاد وارد شده و هم هزینهای که برای فعالیت هستهای پرداخت کرده است و دوباره به نقطه ابتدایی برجام بازگردد و یک ترامپ دیگری از راه برسد و توافق را بههم بزند.