چین در دو دهه اخیر با اجرای سیاستهای حمایتی و رفاهی و استفاده از برنامههای پنجساله، توانسته است به توسعه صنعتی چشمگیری دست یابد و در صنایع مهمی نظیر صنایع الکترونیک، خودرو و انرژیهای نو پیشرفتهای بزرگی داشته باشد و به یکی از قدرتمندترین اقتصادهای جهان تبدیل شود.
چین در دو دهه اخیر تحولات چشمگیری را در عرصه اقتصادی و صنعتی تجربه کرده است.
این کشور با اتخاذ سیاستهای کلان، بهرهبرداری از مزایای مقیاس بزرگ و راهبردهای متنوع در توسعه صنعتی، توانسته است به یکی از بزرگترین اقتصادهای جهان تبدیل شود.
الگوی توسعه این کشور در ۲ دهه گذشته از یک الگوی «دولت هدایتگر» بهره برده است. به عبارت دیگر، دولت چین نقش بسیار برجستهای در برنامهریزی صنعتی و تعیین جهتگیریهای توسعهای داشته است.
پکن بهطور مستمر برنامههای پنجساله را برای هدایت مسیر توسعه اقتصادی خود اجرا کرده که این برنامهها معمولا بر بهبود زیرساختها، تقویت تولید داخلی و ارتقای صنایع کلیدی تمرکز دارند.
استاد دانشکده کسبوکار دانشگاه کارولینای شمالی، کریستوفر مارکویس معتقد است که یکی از عوامل اصلی در توسعه صنعتی چین، تسلط دولت بر برنامهریزی اقتصادی و صنایع کلیدی بوده و پکن از طریق برنامههای پنجساله که از سالهای ۱۹۵۰ شروع شدهاند، توانسته به صورت پیوسته صنایع مهم مانند فناوریهای پیشرفته و انرژیهای نو را توسعه دهد.
توسعه زنجیرههای صنعتی
تمرکز این کشور در ۲۰ سال گذشته بر توسعه زنجیرههای صنعتی بهویژه در صنایع مهمی نظیر الکترونیک، خودرو، انرژیهای نو و تجهیزات پیشرفته بوده است.
پکن بهمنظور تقویت این زنجیرهها، سرمایهگذاریهای سنگینی در تحقیق و توسعه (R&D) و بهبود زیرساختهای تولیدی انجام داده و سیاستهای آن به گونهایست که از هر مرحله از زنجیره تولید بهرهبرداری بهینه میکند.
در این مسیر، همکاریهای بینالمللی و جذب فناوریهای نوین نیز نقش مهمی در ارتقای سطح فناوری و کیفیت تولیدات چینی ایفا کرده است. بعلاوه با توسعه زنجیرههای تامین داخلی و خارجی توانسته است وابستگی به واردات را کاهش دهد و به یک مرکز جهانی تولید تبدیل شود.
بخشهای توسعهیافته
از جمله بخشهایی که بهشدت توسعه یافتهاند میتوان به ۳ بخش صنعت الکترونیک و فناوری اطلاعات، خودرو و حملونقل و انرژیهای نو اشاره کرد.
صنعت الکترونیک و فناوری اطلاعات؛ پکن با برنامههای توسعهای نظیر « Made in China 2025» به یکی از قطبهای جهانی در صنعت الکترونیک و فناوری اطلاعات تبدیل شده است.
خودرو و حملونقل؛ صنعت خودرو و بهویژه تولید خودروهای برقی در این کشور به میزان قابل توجهی رشد کرده است به طوریکه کشورهای اروپایی و آمریکا نسبت به آن احساس خطر میکنند.
انرژیهای نو؛ چین در دو دهه گذشته پیشرفت چشمگیری در زمینه انرژیهای نو و انرژیهای تجدیدپذیر داشته و این پیشرفتها با هدف کاهش وابستگی به منابع انرژی فسیلی و دستیابی به اهداف زیستمحیطی و اقتصادی صورت گرفته است؛ به طوریکه به بزرگترین تولیدکننده و مصرفکننده انرژیهای تجدیدپذیر در جهان تبدیل شده است.
انتخاب صنایع هدف
پکن در انتخاب صنایع هدف برای توسعه به عوامل مختلفی توجه دارد که از جمله آنها میتوان به نیازهای اقتصادی داخلی، مزیتهای رقابتی و پتانسیل رشد بلندمدت اشاره کرد.
یکی از ابزارهای مهم چین در این فرآیند، برنامههای پنجساله است که در آن دولت با شناسایی صنایع نوآور و آیندهدار، منابع لازم را برای تحقیق و توسعه، ارتقای تکنولوژی و بهبود ظرفیتهای تولیدی اختصاص میدهد.
بهعنوان مثال، صنایع الکترونیک و فناوری اطلاعات به دلیل پتانسیل بالا در رشد و نوآوری، در اولویت قرار گرفتهاند.
در عین حال، چین برای انتخاب صنایع هدف از روشهای تحلیل دادههای بازار و پیشبینی روندهای جهانی نیز استفاده میکند تا تصمیمات توسعهای خود را بر اساس نیازهای آینده بگیرد.
در این راستا، سیاستهای حمایتی از جمله ارائه تسهیلات مالی، حمایت از تحقیق و توسعه (R&D) و جذب فناوریهای نوین به صورت فعال پیگیری شده است.
سیاستهای حمایتی و رفاهی
چین در راستای توسعه صنعتی و اقتصادی خود، مجموعهای از سیاستهای حمایتی و رفاهی را اجرا کرده است که هدف آنها تضمین رشد پایدار و کاهش نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی بوده است؛ از مهمترین بخشهای این سیاستها، حمایتهای مالی از صنایع خاص، اعطای وامهای ارزانقیمت به شرکتهای نوپا و ارائه تسهیلات به بخشهای تحقیق و توسعه هستند.
در عین حال، دولت این کشور تلاش میکند تا سطح رفاه عمومی را بهویژه از طریق اصلاحات در سیستم بهداشت و درمان، آموزش و تأمین اجتماعی ارتقا دهد؛ این سیاستها نه تنها باعث افزایش بهرهوری و رشد اقتصادی شده بلکه به ایجاد اشتغال و کاهش فقر نیز کمک کردهاند.
از سوی دیگر، سیاستهای حمایتی در سطح منطقهای، به ویژه در مناطق کمتر توسعهیافته چین، باعث کاهش شکافهای اقتصادی میان استانهای مختلف شده است.
استاد اقتصاد دانشگاه پکن و نویسنده کتاب « The Great Rebalancing»، میشائل پتیس در گفتوگو با روزنامه فایننشال تایمز گفته است، سیاستهای حمایتی چین، به ویژه در زمینه تسهیلات مالی برای صنایع خاص و شرکتهای نوپا، به تقویت ساختار صنعتی این کشور کمک کرده و این سیاستها نقش مهمی در توسعه صنایع نوآورانه و تقویت رقابتپذیری جهانی آن ایفا کرده است.
استاد اقتصاد دانشگاه کالیفرنیا و کارشناس اقتصاد چین، بری نوقتان هم معتقد است که اصلاحات در سیستم بهداشت، آموزش و تامین اجتماعی سعی کرده تا رفاه عمومی را ارتقا دهد و به ایجاد شغلهای جدید و کاهش فقر به ویژه در مناطق روستایی کمک کرده که باعث رشد اقتصادی پایدار میشود.
در پایان میتوان گفت که چین در دو دهه اخیر با اجرای سیاستهای حمایتی و رفاهی و استفاده از برنامههای پنجساله، توانسته است به توسعه صنعتی چشمگیری دست یابد و در صنایع مهمی نظیر صنایع الکترونیک، خودرو و انرژیهای نو پیشرفتهای بزرگی داشته باشد.
این سیاستهانه تنها به رشد اقتصادی و بهبود فناوری کمک کردهاند بلکه باعث کاهش نابرابریهای اقتصادی و ارتقای رفاه عمومی نیز شدهاند و آن را به یکی از قدرتمندترین اقتصادهای جهان تبدیل کرده است.
الگوی توسعه چین نه تنها به رشد اقتصادی این کشور کمک کرده بلکه بر تحولات جهانی نیز تأثیرگذار بوده است./ فارس