ریزش بورس طبیعی است، اما...

پنجشنبه، ۱۲ مهر ۱۴۰۳ - ۰۹:۳۳:۰۱
کدخبر:۱۲۵۱۶۱

بازار سرمایه در هفته‌‌‌ای که گذشت، متاثر از ترور شهید حسن نصرالله بود. این اتفاق باعث شد تا معاملات در بازار سرمایه از ابتدای هفته در محدوده دامنه نوسان مثبت و منفی یک دنبال شوند.

از طرفی با توجه به اینکه طی ۱۰روز قبل از هفته جاری بازار معاملات خوبی داشت و سهام کوچک و متوسط اکثرا با رشد مواجه شده بودند و شاخص کل بورس از عدد ۲میلیون و ۷۰‌هزار واحد تا نزدیک ۲میلیون و ۱۶۰‌هزار واحد رشد کرده بود و پرتفوی اکثر سهامداران سودده بود، در این شرایط با وقوع ریسک سیستماتیک در هفته جاری فروشنده دست برتر را داشت.

اکثر افراد در ۱۰روز قبل از هفته جاری پرتفوهای سوددهی داشتند و عمده خریدی هم که سهامداران در هفته قبل انجام دادند، بیشتر به رویکرد جدید دولت و صحبت‌‌‌هایی برمی‌‌‌گشت که در خصوص نزدیک‌شدن دلار نیما به دلار بازار آزاد شده بود. علاوه بر این، وعده‌‌‌هایی در خصوص روند کاهشی نرخ سود داده شده بود و در صحبت مسوولان شنیده می‌‌‌شد که فضای اقتصاد کشور به نفع بازار سرمایه تغییر خواهد کرد و در بودجه ۱۴۰۴ نیز از تصویب مواردی که برای بازار سرمایه آسیب‌‌‌زا باشد جلوگیری می‌شود. در جریان این وعده‌‌‌ها بازار سرمایه به بهبود شرایط اطمینان کرد و با توجه به اینکه قیمت سهام نیز در نقاط خوبی بود، مردم شروع به خرید کردند. در این زمان به‌یکباره با ریسک سیاسی جدیدی مواجه شدیم و بازار سرمایه ایران نیز که همواره از این موضوع متاثر می‌شود با افت مواجه شد، اما در این میان عواملی این افت را تشدید کرد.

اول از همه وقتی که پرتفوها در سود است و دامنه نوسان به یک‌درصد محدود می‌شود، دست برتر با فروشنده است. در این شرایط باید نقدینگی کافی به بازار وارد شده و سمت خریدار تقویت شود. وقتی خریدار قوی با پول مدیریت‌شده و هدفمند در بازار حضور پیدا کند، بازار دچار شرایطی مشابه آنچه در هفته جاری شاهد آن بودیم نمی‌شود. البته در روزهای یکشنبه و دوشنبه پول هوشمند تزریق شد و حقوقی‌ها نیز خرید کردند، اما با توجه به اینکه این موضوع استمرار نداشت، دوباره بازار به نفع فروشنده‌ها تغییر وضعیت داد و سهام صف فروش شدند و از روز دوشنبه حجم معاملات به‌شدت کاهش پیدا کرد و در نهایت روز چهارشنبه در آخرین روز معاملاتی بازار در قفل صف فروش شدیدی قرار گرفت.

برای هفته آینده نیز باید منتظر ماند و دید که آیا پاسخی از سوی اسرائیل می‌‌‌آید یا نه، اینکه سطح درگیری‌ها به چه مرحله‌ای خواهد رسید برای سرنوشت بازار مهم است. هر چقدر این ابهامات بیشتر شود، وضعیت بازار در هفته آینده هم با همین وضعیت تداوم می‌یابد، ولی اگر روابط تعیین‌تکلیف شود و طرفین به تصمیم قطعی برسند و معلوم شود که دیگر قرار نیست به حالت تخاصم ادامه دهند یا به اقل خود برسند، روند بازار نسبت به شرایط کنونی تغییر می‌کند و وضعیت مثبت به خود می‌گیرد. اما ریسک سیاسی تمام ماجرای این هفته نبود. روز سه‌شنبه فرزین، رئیس بانک مرکزی، در صحن علنی مجلس مواردی را مطرح کرد که اثر خود را بر تابلو نشان داد.

وی گفت سقف دلار نیمایی ۴۷‌هزار تومان است و این اظهارنظر کاملا با صحبت‌های آقای همتی زاویه دارد که تعیین سقف برای دلار نیمایی صحبت‌های زیادی برای بازار دارد. بر همین اساس، چهارشنبه نمادهای پتروشیمی که تا روز دوشنبه متعادل معامله می‌شدند و صف فروش نداشتند -چون به هر حال بازار امیدوار بود که افزایش نرخ دلار نیمایی متوقف نشود- صف فروش شدند. وقتی به انتظارات تورمی و سایر شرایط بی‌توجهی می‌‌‌کنیم و مجددا در بازاری که در حال جذب مجدد اعتماد مردم است مساله دستوری بودن را مطرح می‌کنیم، پول در این شرایط متوجه بازار سرمایه نمی‌شود و وارد بازارهایی می‌شود که هیچ کنترلی روی آن نیست و آنجا سرمایه‌گذاری می‌کند.

به نظر می‌رسد این موضوع هم باید برای بازار مشخص شود، بالاخره آقای همتی یک حرف و آقای فرزین حرف دیگری می‌زند. در حالی که دلار نیمایی باید به دلار بازار آزاد نزدیک شود، آن هم در شرایطی که دلار بازار آزاد یک‌سال و نیم است در کانال ۶۰هزار تومان معامله می‌شود، در چنین شرایطی ما نمی‌توانیم سقف قائل شویم.

به نظر می‌رسد باید در مورد این موضوع تجدید نظر شود، فارغ از حبابی که در سال ۹۹ در بورس اتفاق افتاد. در همان سال یکی از دلایل رشد بازار سیاست دلار نیمایی بود که بانک‌مرکزی در زمان مدیریت آقای همتی در پیش گرفته بود. در آن سال دلار نیمایی پا به پای دلار بازار آزاد بالا آمد و بعد که به واسطه انتخاب اقای بایدن فضای انتظار تورمی فروکش کرد دیدیم که دلار آزاد روند کاهشی به خود گرفت و به سطوح ۲۴‌هزار تومان رسید و دلار نیمایی نیز تا ۲۲‌هزار تومان پایین آمد.مشخصا در این مورد باید سیاست‌های جدیدی اتخاذ شود. اگر بخواهیم دلار نیمایی را با فواصل چهارساله افزایش دهیم و استنباطمان هم این باشد که دلار ۴۷هزار تومان عدد خوبی است و‌ سازوکار تعیین قیمت هم برای بازار مشخص نشود، بازار مجددا از هدف‌گذاری تورمی و قیمت‌گذاری دستوری آسیب می‌بیند. این در حالی است که از سوی دیگر می‌بینیم توفیقی هم در کاهش نرخ سود نداشتیم و در این مدت بازار تنها با اطمینان به صحبت‌های وزیر اقتصاد رشد کرد. اگر شرایط خلف وعده‌ها بخواهد در بازار تکرار شود، بازار پتانسیل رشد خود را از دست می‌دهد.

قاعدتا سرنوشت بازار در هفته آینده هم از فضای سیاسی و آنچه در مورد درگیری‌های منطقه در آینده رخ می‌دهد متاثر است. با توجه به اینکه حمایت نقدی هم از بازار صورت نمی‌گیرد، در نبود نقدینگی برای حمایت از بازار و باز بودن فضای ریسک‌های سیستماتیک هفته آینده هم روندی مشابه هفته کنونی را شاهد خواهیم بود.

 احمد اشتیاقی/تحلیلگر بازار سرمایه