پسر جوان که عمو و مادربزرگش را به قتل رسانده بود، مدعی است عمویش به خاطر کینه قدیمی قصد داشته او را به قتل برساند و دستش را قطع کند.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، بعد از ظهر دوشنبه 8 مرداد، مرگ مادر و پسری در خانهشان با ضربات چاقو به بازپرس حسین گودرزی اعلام شد. با گزارش این خبر، تیم جنایی راهی محل شده و با جسد پیرزن و پسر میانسال او مواجه شدند. بررسیهای اولیه نشان میداد، عامل این جنایت، نوه پیرزن است. گرچه متهم پس از قتل متواری شده بود، اما کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت موفق به بازداشت او شدند.
متهم در تحقیقات اولیه به دو جنایت اعتراف کرد و گفت: اختلافم با عمویم فقط بر سر ارثیه پدری نبود. آن روز من به خانهشان رفته بودم تا بعد از سالها کدورت و اختلاف با آنها آشتی کنم اما نمیدانستم کار به اینجا میرسد.
او ادامه داد: عمویم چهار سال قبل از همسرش جدا شد و به خاطر حضانت فرزندانش با او اختلاف داشت. به همین دلیل بچههایش را با خودش به مکانی نامعلوم برده بود. زن عمویم خیلی بیتابی میکرد و من که دلم برای او میسوخت، تصمیم گرفتم عمویم را پیدا کنم. با هر سختی بود آدرس محل زندگیاش را پیدا کرده و به زن عمویم دادم. او هم از عمویم شکایت کرد و درنهایت دادگاه حضانت بچهها را به زن عمویم داد. آن زمان همه متوجه شدند که من آدرس محل زندگی عمویم را به زن عمویم دادهام و او از من کینه به دل گرفت که چرا حضانت بچههایش از او گرفته شده است.
متهم جوان ادامه داد: بعد از چهار سال تصمیم گرفتم با عمویم آشتی کنم و با او تلفنی صحبت کردم. شب حادثه هم چند عدد دلستر و شیرینی خریدم و به خانه مادربزرگم رفتم. غیر از آنها، دو نفر از دوستان عمویم هم آنجا بودند، مدتی بعد یکی از دوستانش رفت و دوست دیگرش ماند. چاقوی دوست عمویم جا مانده بود و در همین حین تلفن همراه عمویم به صدا درآمد. صدایش را اتفاقی شنیدم که به شخصی که پشت تلفن بود گفت «از برادرزادهام کینه به دل دارم و میخواهم از او انتقام بگیرم. تصمیم دارم یا دستش را قطع کنم یا او را به قتل برسانم.» از شنیدن این حرفها شوکه شدم و تصورش را نمیکردم که بعد از این همه سال او هنوز کینهام را به دل داشته باشد. من هم چاقویی را که دوستش جا گذاشته بود برداشتم و به جان عمویم افتادم. دوستش از ترس فرار کرد اما مادربزرگم برای میانجیگری آمد که او را هم با چاقو زدم.
با اعتراف متهم تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.