چگونه پول ملی ایران سقوط کرد؟

جمعه، ۲۷ بهمن ۱۴۰۲ - ۱۸:۰۱:۳۲
کدخبر:۱۱۷۸۸۱

آرمان امروز: ریال ایران به عنوان کم‌ارزش‌ترین ارز جهان شناخته می‌شود. این کاهش ارزش در سال 1979 آغاز شد. در آن زمان بسیاری از افراد مشاغل خود را در ایران به دلیل بی‌ثباتی سیاسی ترک کردند. این وضعیت با جنگ ایران و عراق و تحریم‌های اقتصادی اعمال‌شده به دلیل فعالیت‌های هسته‌ای ایران بدتر شد. علاوه بر این، دسترسی شهروندان خود به ارزهای خارجی محدود و در نتیجه بازار سیاه قابل توجهی ایجاد شد. این عوامل در مجموع به اقتصاد آسیب زد و منجر به کاهش تقریباً ۴۰۰ درصدی ارزش ریال ایران شد.

در سال ۲۰۱۵، دولت ایران با چندین کشور از جمله آمریکا، فرانسه، انگلیس، چین، روسیه و آلمان بر سر مسائل هسته‌ای به توافق رسید. هدف از این توافق کاهش تحریم‌ها علیه ایران بود. در نتیجه وضعیت بهتر و پول داخلی ایران تثبیت شد. با این حال، در سال ۲۰۱۸ آمریکا مدعی شد که ایران برنامه هسته‌ای خود را ادامه می‌دهد. تحریم‌ها تشدید شد و دسترسی این کشور به بازارهای جهانی کالا را محدود کرد. ایران دیگر نمی‌توانست نفت خود را صادر کند که حدود ۶۹ درصد درآمد سالانه‌اش را تشکیل می‌داد. این اتفاق کسری بحرانی در بودجه ملی ایران ایجاد کرد. این تحریم‌ها سایر صنایع از جمله پتروشیمی و متالورژی را نیز شامل می‌شود. تا ماهِ می ۲۰۲۰، ایران تورمی سرعتی را تجربه کرد و پول آن ۶۰۰ درصد از ارزش خود را از دست داد.

چرا پول بی ارزش شد؟

تورم باعث بی ارزش شدن پول ایران و سایر کشورها می‌شود. اگر تورم بر یک بازار حکم‌فرما باشد، پول بهای خود را از دست می‌دهد. برای مثال، تورم زیادی که در برخی از کشورها مانند زیمباوه وجود دارد باعث شده ارزش پول این کشور به‌شدت سقوط کند و مردم در تلاش هستند تا پول این کشور را به سایر ارزها تبدیل کنند تا ارزش دارایی‌شان حفظ شود. عوامل زیادی باعث ایجاد تورم می‌شوند مثلاً چاپ بی‌رویه پول. چاپ پول زمانی موجب تورم می‌شود که عرضه پول از مقدار رشد واقعی فراتر رود.

افزایش نقدینگی و بیشتر شدن پول در دست مردم به‌جای سرمایه‌گذاری در بخش تولید یا خدمات باعث شده رقم آن طی چند سال اخیر چند برابر شود. این چالش مهم از اشتباه محاسباتی و غلط بودن سیاست‌های پولی- مالی بانک مرکزی و دولت نشأت می‌گیرد. یکی از مهم‌ترین مشکلاتی که در سیستم بانکی وجود دارد این است که بانک ها به‌جای تأمین سرمایه برای افزایش تولید و بهبود اقتصاد وارد بازارهای سکه و مسکن می‌شوند یعنی پول را به‌جای تولید به سمت سفته بازی می‌برند. گرچه که وجود تحریم‌های خارجی، قیمت نفت و فاکتورهای دیگر هم بر آن اثرگذارند اما مسئله اصلی در ساختار دولت و بانک‌هاست.

دخالت بیش از حد دولت در اقتصاد

این موضوع در همه بخش‌های اقتصاد به‌عنوان یک وظیفه در آمده است و یکی از علل بی ارزش شدن پول است. بخش خصوصی ایران به‌عنوان سرمایه‌گذار، درنتیجه این سیاست‌ها به‌شدت تضعیف شده و تولید ملی به دلیل واردات بی‌رویه کالاهای مصرفی ضربه خورده است. نقش دولت در اقتصاد نباید صفر و صدی در نظر گرفته شود. دولت تنها باید نحوه دخالت درستی داشته باشد. مثلاً در اقتصادهای باز، دولت مانع از تصمیم بخش خصوصی نمی‌شود. در اقتصاد باز اگر دولت نیاز به مس بیشتری داشته باشد آن را از طریق درآمد مالیات خریداری می‌کند؛ اما در اقتصاد دستوری یا برنامه‌ای، دولت دستور تولید مس می‌دهد و قیمت آن را هم خودش تعیین می‌کند. در حالتی که ترکیب این دو باشد اقتصاد مختلط است. به نظر می‌رسد بهترین حالت همین اقتصاد مختلط است که در آن هم برنامه‌ریزی از سمت دولت است و هم راهکارهایی برای تولید و بهبود بازار وجود دارد.

سقوط ریال چه تاثیری بر اقتصاد می گذارد؟

سقوط پول ملی، که به معنای کاهش ناگهانی و قابل توجه ارزش آن در برابر ارزهای خارجی است، می‌تواند اثرات مخربی بر اقتصاد یک کشور داشته باشد. با کاهش ارزش پول ملی، قیمت کالاهای وارداتی به طور ناگهانی افزایش می‌یابد. این امر به نوبه خود باعث افزایش تورم در کشور می‌شود. با افزایش تورم، قدرت خرید مردم به طور قابل توجهی کاهش می‌یابد. این امر می‌تواند به بروز مشکلات اقتصادی و اجتماعی برای مردم منجر شود.

با گران شدن کالاهای صادراتی در بازارهای جهانی، تقاضا برای این کالاها کاهش می‌یابد. این امر می‌تواند به کاهش صادرات و درآمدهای ارزی کشور منجر شود. با ارزان شدن کالاهای وارداتی، تقاضا برای این کالاها در داخل کشور افزایش می‌یابد. این امر می‌تواند به افزایش واردات و خروج ارز از کشور منجر شود. همچنین با افزایش ریسک سرمایه‌گذاری در کشور، سرمایه‌گذاران خارجی تمایل خود را برای سرمایه‌گذاری در کشور از دست می‌دهند. این امر می‌تواند به کاهش رشد اقتصادی کشور منجر شود.

راهکار افزایش ارزش پول ملی چیست؟

زمانی ارزش پول ملی افزایش می‌یابد که ارز موردنیاز برای واردات به‌جای فروش نفت از تولیدات داخلی و بخش غیرنفتی تأمین شود.  درحال‌حاضر نهاد و بخش‌های ناکارآمدی در کشور وجود دارند که از بودجه عمومی استفاده می‌کنند اما بازدهی چندانی ندارند. لازم است این قسمت‌های زائد حذف شوند تا نیاز دولت به تأمین بودجه از طریق دلارهای نفتی و استقراض از بانک مرکزی کاهش یابد. در شرایط فعلی کشور ما می‌تواند از طریق ادامه همین روند معیوب ورود دلارهای نفتی به اقتصاد یا از طریق قطع وابستگی به دلارهای نفتی و تلاش برای تداوم تولید و حذف کالاهای وارداتی روی افزایش ارزش پول ملی کار کند. همچنین لازم است از تصمیمات جزیره‌ای که برخی نهادها بدون در نظر گرفتن شرایط کل کشور و سایر بخش‌ها می‌گیرند نیز اجتناب شود مثل تصمیم به افزایش قیمت خودرو توسط وزارت صنعت، معدن و تجارت که باعث نگرانی از گرانی‌های زیادی می‌شود.

دولت‌ها اگر برای برگرداندن ارزش پول ملی مصمم هستند باید با این تصمیمات مقابله کنند.

درنهایت می‌توان گفت که بزرگ‌ترین و مهم‌ترین راهکار برگرداندن ارزش به پول ایران افزایش تولید ملی در بخش غیرنفتی است.  این مسئله در سال‌های اخیر به دلیل سیاست‌گذاری‌های داخلی اشتباه و مشکلاتی که در سطح بین‌الملل وجود داشته دچار آسیب زیادی شده است و شاید احیای بخش تولید در کشور مهم‌ترین راهکار ارزشمندتر کردن ریال و جلوگیری از تورم است.