مرد میانسال که پس از ورشکستگی به طمع دستیابی به پول بادآورده و جبران سرمایه از دست رفته، از یک طلافروشی 20 میلیارد تومان طلا سرقت کرده بود از سوی پلیس دستگیر شد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، روز هشتم آبان امسال یک طلافروش با مراجعه به پلیس از سرقت طلاهای مغازهاش و همچنین دوربینهای مداربسته داخل مغازه خبر داد.
سردار کارآگاه «علی ولیپور گودرزی» رئیس پلیس آگاهی پایتخت اظهار داشت: پس از این شکایت موضوع رسیدگی به این پرونده در دستورکار تیمی زبده از کارآگاهان پایگاه یازدهم پلیس آگاهی قرار گرفت و کارآگاهان در گام نخست طی تحقیقات اطلاعاتی و میدانی دریافتند، هشتم آبان امسال فردی به همراه همدستش با نفوذ به یک طلافروشی در شرق شهر تهران مقدار زیادی طلا بالغ بر ۲۰ میلیارد تومان و به همراه آن دوربینهای مداربسته را به همراه تجهیزاتش سرقت کرده و متواری شده است.
این مقام انتظامی در ادامه تصریح کرد: کارآگاهان در ادامه موفق شدند هویت سارق را که مردی 50 ساله بود شناسایی کنند و در ادامه متوجه شدند، وی مدتی قبل در همان طلافروشی مشغول به کار بوده است.
بنابراین مخفیگاه متهم شناسایی و پس از مراقبتهای شبانهروزی در تاریخ دهم آذر در شرق شهر تهران طی یک عملیات غافلگیرانه دستگیر و به پایگاه یازدهم منتقل شد.
وی در ادامه گفت: متهم در بازجویی اولیه منکر حقایق شد، اما در ادامه با توجه به مستندات موجود ناگزیر لب به اعتراف گشود و اقرار داشت در همین طلافروشی مشغول به کار بوده و انگیزه سرقت را ورشکستگی و سپس طمع برای پولدار شدن اعلام کرده است.
این مقام انتظامی در ادامه متذکر شد: کارآگاهان برای کشف اموال مسروقه اقدامات کارآگاهی را آغاز کردند و دریافتند طلاها در منزل یکی از اقوام متهم جاسازی شده که طی یک عملیات غافلگیرانه به خانه مورد نظر رفتند و مقدار زیادی طلای آب شده در گوشه و کنار خانه کشف و به همراه متهم به پایگاه یازدهم انتقال دادند.
همچنین ۸ تن از همدستان سارق که در این سرقت نقش داشتهاند نیز دستگیر شدند.
متهم در بازجویی ها گفت: خودم قبلاً طلافروشی داشتم اما ورشکسته شدم و حتی به خاطر چک های برگشتی و مشکلات مالی به زندان افتادم. بعد از آزادی با صاحب همین طلافروشی شریک شدم اما چون مشکل مالی داشتم موضوع را به همسر سابقم که گفتم، قرار شد از مغازه سرقت کنم. بعد هم تمام دلارها، شمش ها و طلاها را داخل قرنیز خانه همسر سابقم و مبل هایش جاساز کردم . تصمیم هم این بود که با دختر و همسر سابقم از ایران خارج شویم که گرفتار شدیم.