کارشناسان اقتصادی و فعالان اقتصادی برای تثبیت نرخ ارز نظرات متفاوتی دارند که در این گزارش به آن پرداخته شده است.
دلار در بازار آزاد هم چنان در کانال 50 هزار تومان در حال نوسان است. برخی از مخالفان تثبیت ارز میگویند برای اینکه التهاب افزایش قیمت ارز در آینده نداشته باشیم باید نرخ ارز به صورت شناور و آرام رشد کند.
اما برخی دیگر میگویند دلار در ۲ سال ابتدایی دولت رئیسی به یک باره ۱۰۰ درصد رشد کرده و درجا زدن و تثبیت قیمت ارز در قیمتهای امروز بسیار ایده آل است، این عده میگویند نرخ تعادلی ارز در شرایط کنونی ۳۸ هزار تومان بوده و قیمتها تا رسیدن به ۵۰ هزار تومان چندین سال فاصله دارد.
کاهش انتظارات تورمی باعث تثبیت نرخ ارز شده است
محمد غفوری کارشناس اقتصادی در گفتوگو با خبرنگار مهر با اشاره به اینکه پارسال یک پرش ارزی داشتیم که ارز رشد ۱۰۰ درصدی را از قیمت ۲۵ هزار تومان به ۵۰ هزار تومان داشته است، گفت: اکنون در وضعیت رکود قرار داریم و سیاست گذار ارزی با اعمال سیاست انقباضی و پایین آوردن گردش نقدینگی باعث تثبیت قیمت ارز شده است.
این کارشناس اقتصادی افزود: پایه تحلیل اقتصاد کشور نرخ ارز است، دلیلی که باعث میشود شاهد رشد قیمت ارز باشیم انتظارات تورمی است، وقتی انتظارات فروکش میکند نرخ ارز تثبیت میشود و شاهد رشد نرخ ارز نخواهیم بود.
غفوری افزود: تثبیت شدن نرخ ارز با توجه به کسری بودجه به ضرر تولید است، سرکوب نرخ ارز باعث میشود دورههای تثبیت و رشد داشته باشیم، در شرایط فعلی که اقتصاد دچار رکود تورمی شده است این اقدام را اقدام صحیحی ارزیابی نمیکنم، دلار با عرضه و تقاضا باید در بازار ارز شکل بگیرد و تثبیت باید با توجه به عرضه و تقاضا شده و تقاضا در دلار انباشته نشود تا شاهد افزایش قیمت ارز نباشیم.
لیدر بودن دلار بازار آزاد هنوز از بین نرفته است
یحیی لطفی نیا کارشناس اقتصادی در گفتوگو با مهر با بیان اینکه با سیاست تثبیت میتوان اقتصاد کلان را بهبود داد و توسط متغیرهای پولی به اقتصاد تثبیت بخشید، گفت: چیزی که امروز در بانک مرکزی ادعا میشود تثبیت اقتصادی با نگاه کاهش تورم است، افزایش رشد اقتصادی و بهبود فضای اقتصادی است. تفاوتی بین رویکرد سیاست گذار به فرایند کلان اقتصادی ایجاد شده است که این تفاوت قابل تقدیر است.
لطفی نیا افزود: در عمل چیزی که میبینیم تفاوتی در اجرای این سیاست نیست، قبلاً دلار چند نرخه بود امروز هم دلار با چند نرخ معامله میشود، قبلاً ارزی به نام ترجیحی وجود داشت و امروز هم ارزی به نام نیما وجود دارد که به نمایندگی از ارز ترجیحی همان وظیفه را انجام میدهد. صادرکنندگان بخش خصوصی و دولتی با یک نرخی بالاتر که قبلاً نیما بود اما اکنون در تالار دوم بازار مبادله این اتفاق صورت گرفته است. قبلاً یک بازار غیررسمی داشتیم اکنون نیز داریم.
وی ادامه داد: در اواخر دوره قبلی بانک مرکزی نرخ توافقی وجود داشت که این نرخ توافقی بین اشخاص هنوز مورد استفاده قرار گرفته و نرخ آن نزدیک به ۴۸ هزار تومان است، قرار بود سیاست تثبیت اجرا شده و ارز تک نرخی شود اما اکنون بازار ارز ۶ نرخه است.
لطفی نیا تشریح کرد: در صورتی که اکنون در جنگ اقتصادی، تحریمهای ناجوانمردانه، خروج سرمایه، مهاجرت، تهدید امنیت غذایی وجود دارد، تمام اینها سیاست گذار را به اجبار به سمتی میبرد که نرخ ارز را ثابت نگه دارد، ناچارا سیاست گذار به این سمت میرود، نرخ ارز ثابت باشد که مردم و فعالان اقتصادی بتوانند برنامه ریزی های خوبی را برای چند ماه آینده خود داشته باشند، این نوع سیاست گذاری به منابع ارزی قابل توجه نیاز دارد که بتوان تقاضا را به خوبی پاسخ داد. کشورهای همسایه همین سیاست را اجرا کردهاند و با توجه به تلاطمهای متعدد در منطقه غرب آسیا توانستهاند ارز خود را ثابت نگه دارند.
وی با بیان اینکه سوال اینجاست که آیا ما منابع ارزی لازم را داریم که بتوانیم ارز را ثابت نگه داریم یا خیر؟ گفت: قطعاً این جور نیست اگر منابع ارزی لازم داشتیم دلار ۴۲۰۰ و ۲۸,۵۰۰ تومان را حفظ میکردیم، باید سیاستهای کنترل شدیدی ارزی را اعمال میکردیم، بانک مرکزی به عنوان هماهنگ کننده و مدیریت کننده همه اجزا در کنار هم قرار میگرفتند، ثبت سفارش به درستی انجام شده و بازگشت ارز حاصل از صادرات به درستی انجام شده تا کشور بتواند تثبیت را اجرا کند، در این نگاه باید تمام استثناها حذف شده تا بانک مرکزی بتواند سیاست تثبیت را به درستی اجرا کند، در این نگاه هم نظام ارزی کشور به دلیل نبود زیرساختهای لازم نتوانست تقاضا را به درستی مدیریت کند.
واقعیت این است که بازار غیررسمی به عنوان بازار لیدر یا رهبر پذیرفته شده است اما سیاست گذار تن به این بازار آزاد نداده و باید هم تن ندهد زیرا مساله درست و اصولی است، درباره نوسان بازار غیررسمی به محض اینکه طوفان الاقصی اتفاق میافتد قیمت ارز ۸ درصد بالاتر میرود و به محض اینکه خبر مثبتی میآید دلار بیشتر از ۵ درصد ریزش میکند، قطعاً این نوع بازار ارز به هیچ وجه نمیتواند کارا باشد.
لطفی نیا در پاسخ به این سوال که برخی میگویند نرخ واقعی دلار بیشتر از این نرخ بوده و بانک مرکزی در حال کشیدن فنر ارز است، گفت: نرخ ارز بنیادی مبتنی بر تئوری مختلفی است، نرخ قدرت خرید را بر اساس تورم داخلی و خارجی محاسبه میکنیم، دلار به نرخهای متفاوتی میرسد، مثلاً نرخهای ۴۰ یا ۵۰ یا نرخهای دیگر. اما مهم این است که باید با جامع نگری تئوریهای ارز را بررسی کرد.
وی افزود: بعد این تئوریهای تبیین کننده قیمت ارز نبوده و تبیین کننده رفتار ارز است و نمیتوان برایند دقیقی از آن داشت، نکته سوم این است که چیزی که در جامعه است برابری قدرت خرید است، در این تئوری نیز سال پایه بسیار مهم است، اگر در این تئوری سال پایه را ۸۰ در نظر بگیریم یک عددی به دست میآید، اگر آن را سال ۹۰ در نظر بگیریم یک عددی به دست آمده و اگر هم سال ۷۲ در نظر بگیریم عدد دیگری به دست میآید. مثلاً اگر سال ۱۴۰۱ را بر سال مبنا به دست آوریم قیمت ارز ۳۵ هزار تومان باید باشد. این مبنا، مبنایی صحیح نیست اما قطعاً اگر جامعه به سمت یک قیمت برود و در ذهنها یک عددی به دست بیاید بانک مرکزی و دولت هم تا یک جایی میتواند مقاومت کند و وقتی مقاومت از بین رفت میگویند، دیدید فنر باز هم رها شد. وقتی همه پذیرفتیم که قیمت به یک جایی برسد همه نیز خواهند پذیرفت قیمت به نقطه مشخص برسد.
لطفی نیا در پایان گفت: سیاست گذار باید نگاهی جامع درباره همه افراد جامعه داشته باشد، در شرایط تورمی قیمتها افزایش پیدا میکنند اما بانک مرکزی مسئول است که تا جایی میتواند ارزش بازار ارز و پول ملی را نگه دارد، البته باید در نظر داشت رابطه بین نرخ ارز، بازار ارز و تورم رابطه مارپیچی است و هر کدام افزایش پیدا کنند میتوانند دیگری را نیز افزایش دهند و اگر بانک مرکزی تسلیم هر مرحله افزایش قیمت ارز شود فروپاشی اقتصاد رخ خواهد داد و خطرناک است.
تثبیت ارز با آزادسازی جواب میدهد
هادی خواجوی مدرس دانشگاه در گفتوگو با مهر درباره سیاست تثبیت ارزی بانک مرکزی با بیان اینکه در دهههای گذشته یکی از مسائلی که در سیاستهای پولی و مالی کشور دیده شده است عدم تثبیت نرخ ارز است، گفت: تصمیم گیری لحظهای و کوتاه مدت فعال اقتصادی کشور را به شدت اذیت کرده است. سرمایه گذار اقتصادی کشور چیزی میتواند به آن قوت قلب بدهد، ثبات است این ثبات میتواند اقتصاد را پیش بینی پذیر کرده و فعال اقتصادی یک برنامه اقتصادی ۳ تا ۴ ساله برای کسب و کار خود بچیند.
وی افزود: کشوری که در آن هر لحظه نرخ ارز و سیاستهای واردات و اقتصاد، فاینانس و ال سی تغییر کند فعال اقتصادی از آن چیزی جز سردرگمی و اذیت بهرهای نمیبرد. سیاست تثبیت ارز، سیاست خوبی است به شرطی که سیاست گذار نیم نگاهی نیز بازار آزاد داشته باشد.
خواجوی تاکید کرد: سیاست تثبیت باید یک سیاست واقعی و مبتنی بر بازار آزاد باشد و سیاستی مصنوعی و در درهای بسته دولت نباشد، نباید سعی کرد با فشردن قیمت در محدودههایی که میدانیم قیمت واقعی ارز نیست آن را ثابت نگه داریم.
خواجوی تشریح کرد: ارز باید به سمت آزادسازی با نوسانهای کم رفته تا بتواند در یک محدوده تثبیت شود، قیمت ارز باید واقعی باشد تا رانتها برداشته شود، قیمت ارز باید یک میزان واحد باشد و یارانهای در کار نباشد، البته برخی از موارد نیاز است سیاست گذار، سیاست تثبیت مصنوعی را در پیش بگیرد تا بتواند به تثبیت ارز واقعی برسد، البته این تثبیت مصنوعی نباید به صورت طولانی مدت ادامه داشته باشد و سعی بر این باشد که قیمت ارز به قیمت ارزش جایگزینی آن رسیده تا بازار حس نکند قیمت ارز رشد خواهد داشت.
این مدرس دانشگاه اضافه کرد: در استراتژی بلند مدت تثبیت باید متناسب با بازار آزاد رخ دهد، قیمت ارز زمانی میتواند واقعاً تثبیت شود که هیچ گونه یارانه و ارزهایی مانند ترجیحی، نیمایی و غیره نباشد و بازار ارز با یک نرخ با تثبیت نرخ بتواند نیاز فعالان اقتصادی، واردکنندگان و صادرکنندگان کشور را تأمین کند. سیاست تثبیت وقتی کنار سیاست آزادسازی اجرا شود، هم به آزادسازی خواهیم رسید و هم فعالان اقتصادی با یک دست باز به فعالیت خواهند پرداخت و این نوع فعالیت ثمره زیادی برای اقتصاد کشور خواهد داشت، زیرا باعث جذب سرمایه گذاری داخلی و خارجی میشود.
وی در پاسخ به سوال خبرنگار مهر، مبنی بر اینکه برخی مدام میگویند فنر بازار ارز در حال کشیده شدن است و وقتی رها شود، میتواند صدمات زیادی برای اقتصاد داشته باشد، گفت: در حافظه جمعی ایرانیان از پنج دهه پیش این باور شکل گرفته که دلار یک زمان رکودی و یک زمان صعودی دارد، ایرانیان به این باور رسیدهاند که سیاست گذار اقتصادی همواره با دخالت قیمت ارز را کنترل کرده و وقتی که تلاطمهای جهانی رخ میدهد کار از دست سیاست گذار خارج میشود این واقعیت چندین بار در دولتهای مختلف قبل از انقلاب و بعد از انقلاب تکرار شده است. راهکار شکستن این ذهنیت مردم این است که قیمتها به سمت آزادسازی برود، تثبیت ارز تنها با آزادسازی رخ میدهد. امیدواریم که این بار دیگر شاهد پرشهای قیمت ارز نباشیم، باید فعالان بازار پولی مالی، اعم از بانکها، سازمان بورس، فعالان بازار سرمایه و فعالان اقتصادی و بازرگانان را در رأس تصمیم گیری ها قرار دهیم و با مشورت گرفتن از آنان قیمتها را به سمت بازار حرکت دهیم تا هیچ گاه شاهد پرشهای عجیب و غریب در ارز نباشیم.
خواجوی در پایان گفت: اقتصاد ایران باید به سمت شفاف سازی ۱۰۰ درصدی برود و دیگر شاهد رانتهای اطلاعاتی در صنعت بانکداری و بازار سرمایه نباشیم. تا زمانی که در صنایع مختلف رانتهای اطلاعاتی وجود دارد اقتصاد شفاف نخواهد شد، اما با ایجاد شفافیت میتوان فعال اقتصادی را امیدوار کرد، آزادسازی واقعی در گرو شفافیت در اقتصاد است.