ایران نوشت: چند روز قبل، دختر جوانی هراسان با پلیس تماس گرفت و گفت از باشگاه ورزشی در شمال تهران بیرون آمدم و منتظر تاکسی بودم که ناگهان مردی بلند قامت و قوی جثه که موهای سرش ریخته بود و ماسک به صورت داشت به من حمله کرد و مرا به داخل شمشادهای حاشیه خیابان کشاند. بعد از اینکه مرا مورد آزار و اذیت قرار داد وسایل با ارزشم را سرقت کرد.
با شکایت دختر جوان، پروندهای به دستور بازپرس محمدرضا صاحب جمعی تشکیل شد و کارآگاهان اداره شانزدهم پلیس آگاهی وارد عمل شدند. کارآگاهان به بازبینی دوربینهای مداربسته اطراف باشگاه پرداخته و تصویر متهم در حالی که ماسک به صورت داشت بهدست آمد.
در حالی که تحقیقات برای شناسایی هویت متهم ادامه داشت، کارآگاهان پلیس با شکایتی مشابه مواجه شدند. در این شکایت نیز زن جوان پس از خروج از باشگاه ورزشی در شمال تهران، به دام مرد قوی هیکل افتاده بود. زن جوان گفت: وقتی داشتم مقاومت میکردم دستم به ماسک صورتش گرفت و بندش پاره شد صورتش را به خاطر تاریکی هوا ندیدم اما او فرار کرد.
پس از این شکایت کارآگاهان به بازبینی دوربینهای مداربسته اطراف باشگاه پرداختند و با این احتمال که شاید ماسک متهم از صورتش افتاده باشد و بتوانند چهرهاش را شناسایی کنند دوربینهای اطراف بخوبی مورد بازبینی قرار گرفت و درنهایت تصویر متهم در حالی که داشت ماسکش را داخل سطل زباله میانداخت به دست آمد.
تصویر مرد جوان با تصاویر آلبوم متهمان اداره آگاهی تطبیق داده شد و درنهایت هویت متهم فراری بهدست آمد. مهرداد، مرد ۳۴ سالهای که اتهام رابطه نامشروع در پرونده خود داشت.
بررسیها نشان میداد او انباردار شرکتی در شمال تهران است و با بهدست آمدن نشانی محل کار متهم فراری، کارآگاهان وارد عمل شده و مهرداد چهارشنبه هفته گذشته بازداشت شد.
متهم در تحقیقات اولیه به ۶ مورد آزار و اذیت و سرقت از دختران و زنان جوان اعتراف کرد. به دستور بازپرس شعبه ششم دادسرای امور جنایی تهران، وی در اختیار کارآگاهان اداره شانزدهم پلیس آگاهی قرار داده شد.
گفتوگو با متهم
وی که ظاهری تنومند دارد خود را بوکسور معرفی کرد و گفت: ورزشکارم و در مسابقات بوکس زیرزمینی زیادی هم شرکت کردهام.
چه شد که یک ورزشکار تصمیم گرفت دست به چنین کاری بزند؟
من آدم قویای هستم و معمولاً در مسابقات بوکس هم اغلب اول میشوم. این موضوع دوستان و رقبایم را ناراحت میکند. اما یک ایراد بزرگ دارم زود تحت تأثیر حرف دیگران قرار میگیرم. یک شب که در جمع دوستانه نشسته بودیم به من گفتند که تو میتوانی در بوکس برنده شوی، اما حریف زنها نمیشوی. اول این حرفها شوخی بود اما کم کم تبدیل شد به کل کل و کری خوانی. من هم که آدم جوگیری هستم، شرط بستم هر زنی را بخواهم میتوانم شکست بدهم.
خب چرا زنها را آزار میدادی و سرقت میکردی؟
من به کسی تعرض نکردم فقط در خیابان با دیدن زنهای قوی جثه و ورزشکار به سراغشان میرفتم و با آنها درگیر میشدم و آنها را به زمین میزدم تا به دوستانم ثابت کنم از پس زنان هم بر میآیم ولی آنها فکر میکردند میخواهم آزارشان بدهم هیچ سرقتی هم نکردم.