26 دی سال گذشته گزارش یک درگیری خونین در یکی از خیابانهای نارمک به مرکز فوریتهای پلیسی اعلام شد. پس از آن مأموران کلانتری ۱۴۷ گلبرگ به محل اعزام شدند و پس از بررسیهای اولیه مشخص شد که پسر جوانی به نام مهران پس از دعوا با خانواده، پدر و مادرش را مجروح کرده است که هر دو نفر به بیمارستان منتقل شدند. شواهد نشان میداد که ضارب پس از درگیری از محل متواری شده است.
در ادامه تحقیقات مأموران به سراغ مرد میانسالی رفتند که شاهد درگیری بود. او در تشریح ماجرا به مأموران گفت: مدتی قبل مهران را به عنوان کارگر استخدام کردم، بعد از چند هفته متوجه شدم که مهران شبها به خانه نمیرود. او یا در کارگاه میخوابید یا به مسافرخانه میرفت. به همین خاطر علت این موضوع را جویا شدم و فهمیدم که با پدر و مادرش اختلاف شدیدی دارد. خیلی ناراحت شدم و تصمیم گرفتم آنها را آشتی دهم به همین خاطر یک قرار ملاقات گذاشتم و شب حادثه با مهران به خانه پدرش رفتیم و آنها هم میوه و شیرینی گرفته بودند.
چند دقیقهای نگذشته بود که به یکباره مهران شروع به انتقاد از پدرش کرد و بلافاصله به آشپزخانه رفت و با چاقویی برگشت و ضربهای به پدرش زد، همان موقع مادرش جلو آمد تا مانع درگیری بیشتر شود که مهران مادرش را هم با چاقو زد. من از ترسم به خیابان دویدم و از همسایهها کمک خواستم. بعد هم مهران از خانه بیرون آمد و فرار کرد.
چند ساعت پس از درگیری اکبر 60 ساله پدر مهران به علت شدت جراحات وارده و خونریزی شدید تسلیم مرگ شد و مأموران دستگیری مهران را در دستور کارشان قرار دادند و در نهایت او را در یکی از پارکهای همان محدوده شناسایی و دستگیر کردند و وی در همان ابتدا به قتل پدرش اعتراف کرد.
چند روز بعد مریم مادر 58 ساله متهم از بیمارستان ترخیص شد و با حضور در اداره آگاهی از پسرش شکایت کرد و خواستار اشد مجازات برای او شد.
ضمن اینکه خواهر و برادرهای متهم نیز از مهران شکایت کردند. با تکمیل تحقیقات، بازسازی صحنه جرم و گزارش پزشکی قانونی، پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۲ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در دادگاه چه گذشت
در ابتدای این جلسه خواهر و برادرهای متهم درخواست قصاص کردند.سپس مادر متهم به جایگاه رفت و گفت: پسرم آدم عصبی و تندخویی است. از وقتی یادم میآید او با من و پدرش دعوا میکرد. چند هفتهای بود که با حالت قهر از خانه بیرون رفت و ظاهراً در مسافرخانه میخوابید تا اینکه صاحبکارش با ما تماس گرفت و خواست تا جلسه آشتی کنان بگذاریم. من و همسرم هم به خاطر اینکه پسرمان به خانه برگردد قبول کردیم اما پسرم در آن شب نه به من رحم کرد نه به پدرش؛ او را کشت و مرا زخمی کرد. وقتی یاد رفتارهایش میافتم، نمیتوانم از گناهش بگذرم و حالا هم درخواست اشد مجازات برای او دارم.
سپس مهران به جایگاه رفت و گفت: من هم از وقتی به یاد دارم پدر و مادرم رابطه خوبی با من نداشتند. همیشه با حرف هایشان آزارم میدادند حتی همان روزی که به اصطلاح جلسه آشتی کنان بود پدرم به من سرکوفت زد و عصبانیام کرد و در یک لحظه نفهمیدم چه کاری انجام میدهم. فقط به آشپزخانه رفتم و چاقویی را برداشتم و به سمتش حمله کردم اما حالا پشیمانم، من نمیخواستم پدرم را بکشم.
در پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و وی را بنابر درخواست اولیای دم به خاطر قتل پدرش به قصاص و برای زخمی کردن مادرش به پرداخت دیه محکوم کردند.