کار هست ولی کارگر نیست

سه شنبه، ۹ آبان ۱۴۰۲ - ۰۹:۳۳:۰۲
کدخبر:۱۱۳۸۶۶

شغل و اشتغال چالش این روزهای بسیاری از کشورهاست؛ خصوصا در ایران با شرایط اقتصادی پیچیده‌ای که وجود دارد، کیفیت اشتغال و میزان حقوق و دستمزد امر مهمی برای افراد محسوب می‌شود. 

کارگر ساده و بدون تخصص، خصوصا در شرایط فعلی و در اغلب کشورهای دنیا، با وجود پیشرفت‌های فنی و تکنولوژیک موجب می‌شود این افراد علاوه‌بر اینکه همواره کمترین دستمزدها را دریافت می‌کنند، دست بالایی در چانه‌زنی نداشته و همواره با خطر اخراج و تعدیل و قراردادهای موقتی مواجه باشند. اما در سمت مقابل، هرچه یک فرد مهارت خود را بالا برده و در زمینه شغلی خود متخصص باشد، به میزان تخصص خود، درآمد بهتری را می‌تواند کسب کند. همچنین در مقایسه بین شغلی هم دیده می‌شود که یک شغل هرچقدر نیازمند فن و تخصص بیشتر باشد، درآمد بهتری هم برای شاغل خود ایجاد می‌کند. یک مقایسه اولیه از درآمد و دستمزد کارگران ساده با کارگران ماهر و مشاغل فنی (مهارتی) نکته قابل تاملی را نشان می‌دهد، به‌طوری‌که طبق داده‌های مرکز آمار ایران در نیمه دوم سال 1401 درآمد کارگران ماهر و افراد فنی شاغل در پروژه‌های عمرانی و ساختمانی بین دو تا چهار و بعضا تا پنج برابر کارگران ساده و فاقد مهارت فنی بوده است. 

فاصله 2 تا 4 برابری درآمد کارگران ساده و ماهر 

طبق اعلام شورای عالی کار در سال 1401، حداقل دستمزد یک کارگر ساده با دو فرزند (خانوار چهارنفره) ماهانه حدود شش میلیون و 726 هزار تومان و به عبارتی هر ساعت 32 هزار و 336 تومان بوده است. در کنار این عدد، گزارش مرکز آمار ایران از وضعیت دستمزد کارگران ماهر در مشاغل فنی و پروژه‌های عمرانی و ساختمانی نشان می‌دهد در مقایسه با یک کارگر ساده، دریافتی کارگران ماهر در پروژه‌های عمرانی و ساختمانی، بسته به مشاغل، حداقل دو برابر و حداکثر پنج برابر دستمزد کارگر ساده است. برای مثال، دستمزد شاگرد جوشکار لوله‌های مسی پنج برابر دستمزد ساعتی کارگران حداقل‌بگیر است.

دریافتی استادکار کابل‌کش فشار قوی، استادکار سیستم‌های حفاظت، اسکلت‌ساز درجه یک، چدن‌کار درجه یک و آهنگر در و پنجره‌ساز درجه یک نیز هرکدام چهار برابر دریافتی کارگر حداقل بگیر است. دریافتی استادکار سیم‌کش ساختمان، جوشکار لوله‌های فولادی، سر آماتوربند، بنای نماچین درجه یک، کانال‌ساز درجه یک، گچ‌کار درجه یک، قالب‌ساز فلزی درجه یک، سرنجار، استادکار کابل‌کش فشار ضعیف، نقاش درجه یک ساختمان، لوله‌کش درجه یک  و شوفاژ‌کار نیز هر کدام بین 3.5 تا 3.6 برابر کارگران ساده است. کمترین فاصله دستمزدی کارگران ماهر و فنی با کارگران ساده در مشاغلی همچون کمک بندکش، کمک راننده ماشین‌آلات حمل‌ونقل، راننده ماشین‌های سبک -سواری، کارگر آسفالت، کمک نجار قالب‌بند، کمک راننده ماشین‌آلات سنگین، راننده تراکتور، کمک شیشه‌بر، کمک بنای سفت‌کار، کمک عایق کار و آسفالت‌کار، کمک بنای بتن‌کار، کمک آرماتوربند، عایق‌کار و آسفالت‌کار درجه دو، راننده دامپر، راننده غلتک، راننده کامیون-کمپرسی باری و تانکر، راننده مخزن متحرک بتن -تراک میکسر، راننده لیفت‌تراک و سیمان‌کار درجه دو، حدود دو برابر دستمزد کارگران ساده است. 

شکاف درآمدی استاد و شاگردها 

رسته‌های مختلف کارگری در یک پروژه عمرانی و ساخت‌وساز وجود دارد. از رانندگی خودروهای سنگین گرفته تا کارگر بنا و شیشه‌بر. در همه اینها تخصص داشتن حرف اول را می‌زند. همان‌طور که در نمودارها و جدول مشاهده می‌شود، در هر رسته شغلی، تفاوت فاحشی بین یک کارگر ساده و ماهر در دریافت دستمزد وجود دارد. به‌عنوان مثال، کمک راننده ماشین‌آلات سنگین که یک فرد با مهارت کمتر است، ساعتی حدودا 64 هزار تومان دستمزد دریافت می‌کند ولی یک راننده درجه یک جرثقیل، تقریبا 100 هزار تومان دستمزد می‌گیرد.

در رسته بنایی، بنای سفت‌کار درجه یک، 99 هزار تومان برای هر ساعت و بنای سفت کار درجه دو، 78 هزار تومان دستمزد می‌گیرد. در همین حال، کارگر ساده در این بخش، فقط 32 هزار تومان در هر ساعت دریافتی دارد. بنای نماچین درجه یک، هر ساعت 116 هزار تومان و نماچین درجه دو، 88 هزار تومان دستمزد می‌گیرد. همچنین نقاش درجه یک ساعتی 114 هزار تومان، نقاش درجه دو ساعتی 92 هزار تومان، نجار قالب‌بند درجه یک ساعتی 103 و نجارت درجه دو 84 هزار تومان، گچ‌کار درجه یک ساعتی 115 و درجه دو ساعتی 89 هزار تومان دریافت می‌کند. آرماتوربند درجه یک 105 و درجه دو ساعتی 81 هزار تومان دریافت می‌کند. این تفاوت دستمزد، در همه رسته‌ها قابل مشاهده است اما در برخی فاصله دستمزدی بیشتر و در برخی کمتر است. به‌عنوان مثال، فاصله استادکار کابل‌کش فشار قوی و کابل‌کش درجه یک فشار قوی، چهار هزار تومان در هر ساعت است و تفاوت چندانی وجود ندارد، ولی بین آنها با کمک کابل‌کش فشار قوی فاصله حدود 50 هزار تومان در هر ساعت است. تفاوت دستمزدی را در رسته‌های دیگر نیز می‌توان دید. نمونه دیگر، کاشی‌کار است. کاشی‌کار درجه یک نسبت به کاشی‌کار درجه دو حدود 20 هزار تومان در ساعت بیشتر دریافتی دارد. 

تفاوت شدید در چانه‌زنی

بخش مهم تفاوت حقوق و دستمزد کارگران فنی و ماهر با کارگران ساده در میزان افزایش سالانه درآمد آنهاست. درحالی‌که حداقل دستمزد هر ساله تا انتهای اسفند با چالش‌های زیادی تعیین می‌شود و بر سر میزان افزایش حداقل دستمزد سالانه نیز دعواست، اما بررسی‌ها نشان می‌دهد کارگران فنی و افراد ماهر دست بالایی در چانه‌زنی دارند، به‌طوری‌که درحالی حداقل دستمزد در سال 1401 رشد 57 درصدی داشته، اما بررسی‌ها نشان می‌دهد در مشاغل فنی میانگین درصد افزایش حقوق و دستمزدها 97 درصد بوده است.

بالاترین رشد دستمزدها در مشاغلی همچون کابل‌کشی برق فشار قوی، شیشه‌بری، چدن‌کار، آرماتور بند، در و پنجره‌سازی، اسکلت‌ساز ساختمان با حدود 120 تا 140 درصد بوده است. بندکش، آلومینیوم کار درجه یک، راننده لیفت‌تراک، راننده مخزن متحرک بتن -تراک میکسر، کمک بندکش، عایق‌کار و آسفالت‌کار درجه دو، راننده کامیون-کمپرسی باری و تانکر، آلومینیوم کار درجه دو، مباشر آسفالت و استادکار تاسیسات ازجمله مشاغل فنی بوده‌اند که دستمزد آنها بین 50 تا 70 درصد در سال 1401 رشد داشته و این گروه‌های شغلی جزء مشاغلی بوده‌اند که کمترین رشد دستمزدی را در سال 1401 داشته اما با این حال نیز رشد دستمزد آنها بالاتر از دریافتی کارگران ساده و حداقل بگیران بوده است. 

دستمزد یک میلیونی کارگران ماهر

داشتن مهارت بالا برای یک کارگر کار را برای او به جایی می‌رساند که یک روز کاری (8 ساعت) می‌تواند دستمزد یک میلیون تومان را برای او رقم بزند. در بین کارگران ماهر پروژه‌های عمرانی، چند رسته شغلی هستند که کارگران درجه یک یا استادکاران آن، دستمزد روزانه یک میلیونی دارند. اسکلت‌ساز درجه یک، چدن‌کار درجه یک، استادکار سیستم‌های حفاظت، استادکار و کابل‌کش درجه یک فشار قوی از جمله مشاغلی هستند که می‌توانند روزانه بیش از یک میلیون تومان دستمزد دریافت کنند. همان‌طور که گفته شد، هرچه تخصص بیشتر باشد، دستمزد هم بالاتر است. کارهای زیربنایی معمولا دستمزد بیشتری را برای شاغلان خود فراهم می‌کند تا کارهای ساده‌تر و نیازمند به تخصص کمتر. مثلا، آرماتوربند که مربوط به زیرساخت ساختمان یا پروژه عمرانی است، در روز بیش از 900 هزار تومان دستمزد می‌گیرد اما سیمان کار درجه یک که کاری با تخصص کمتر است، 770 هزار تومان دستمزد روزانه‌اش است. همه اینها درحالی است که درآمد روزانه کارگر حداقلی بگیر طی سال گذشته با 8 ساعت کار حدود 260 هزار تومان بوده است. 

 کار هست، کارگر نیست! 

شاید شما هم با شنیدن این جمله تعجب کرده باشید: «کار هست، کارگر نیست.» تصور اینکه ایران با جمعیت 84 میلیون نفری و خیل عظیم نیروی در جست‌وجوی کار از کمبود نیروی کار رنج ببرد بیشتر شبیه به طنز است اما واقعیت این است که این موضوع صحت دارد. محمدرضا نجفی‌منش، عضو هیات‌مدیره خانه صنعت، معدن و تجارت استان تهران ازجمله کسانی است که ۲۱ بهمن ۱۴۰۰ در گفت‌وگو با صداوسیما می‌گوید: «با وجود مواداولیه، بازار، ماشین‌آلات و تجهیزات کافی، فقط در مجموعه قطعه‌سازی خودمان در بهمن‌ماه ۳۰ درصد از فروش و تولید را به علت نبود نیروی انسانی از دست دادیم.» وی با بیان اینکه تامین نیروی انسانی را به‌طور جدی دنبال می‌کنیم، گفت: «امیدواریم مسئولان هم در این‌باره کمک کنند تا بتوانیم با تامین نیروی انسانی، تولید در مجموعه‌های صنعتی را به ظرفیت کامل برسانیم.»

علی‌اصغر جمعه‌ای از اعضای اتاق بازرگانی نیز 9 اسفند 1400 در جلسه مدیران اقتصادی سمنان می‌گوید: «درحال حاضر استان سمنان با کمبود ۱۵هزار نیروی کار مواجه است و به‌طور قطع به همین نسبت تولید خوابیده و راکد مانده و به همان نسبت کار و رفاه اجتماعی آسیب ‌دیده است.» وی در ادامه می‌گوید: «باید از جامعه کارگران حمایت بیشتری شود و به اوضاع معیشتی و رفاهی آنها بیش از پیش توجه شود.» محمدرضا بهرامن سومین مقام رسمی بخش خصوصی است که از کمبود نیروی کار سخن می‌گوید. وی سوم آذرماه 1400 طی گفت‌وگویی با ایلنا توضیح داد یکی از مسائل و مشکلات ما در حوزه معادن کمبود منابع انسانی است. اگر این عارضه ادامه پیدا کند ممکن است مشکلات زیادی برای ما ایجاد کند. محمدرضا مرتضوی، رئیس خانه صنعت، معدن و تجارت استان تهران نیز ازجمله کسانی است که در تاریخ هفتم شهریور امسال از کمبود کارگر و به‌ویژه کمبود کارگران ماهر در شهرک‌های صنعتی کشور خبر می‌دهد. اینکه چرا کارگر نیست، برخی از فعالان اقتصادی می‌گویند مشکل به دو شکل است. اول اینکه کارگر با مهارت بالا معمولا پیدا نمی‌شود و دوم اینکه کارفرمایان با الگوی حداقل دستمزد می‌خواهند حقوق و دستمزد پرداخت کنند و کارگران به دلیل بالابودن هزینه‌های معیشتی و به‌ویژه هزینه مسکن، مشاغل خود را رها کرده و به مشاغلی همچون رانندگی در استارتاپ‌های حمل‌ونقلی روی می‌آورند. 

مدل هندی افزایش درآمد کارگران 

یکی از تجربه‌های نسبتا موفق در موضوع افزایش درآمد کارگران ساده، مربوط به تجربه کشور هند است. برمبنای آمارهای جهانی، قبل از سال 2005 حدود 90 درصد کارگران هندی در بخش‌های غیررسمی با دستمزد اندک کار می‌کردند. در آن سال‌ها نیروی کار کارگری هند دو ویژگی بارز داشت: 1-حدود 60 درصد کارگران هندی بی‌سواد یا دارای مدرک مقطع ابتدایی بودند و 2- براساس برآورد‌ها در آن سال‌ها، 80 درصد نیروی فعال هند هیچ‌گونه فرصت مهارت‌آموزی نداشتند. نتیجه شرایط مذکور این بود که هند با کمبود نیروی کار باکیفیت مواجه شد، به‌طوری‌که فقط در بخش فناوری اطلاعات 500 هزار نفر کمبود نیروی متخصص وجود داشت. مجموع این عوامل باعث شده بود به‌رغم وجود فرصت‌های اشتغال، بیکاری در هند از 6 درصد در سال 1995 به 8 ‌درصد در سال 2000 برسد.

بر این اساس، سیاستگذاران هندی برای حل این مشکلات «برنامه‌ انگیزش افزایش مهارت‌های فنی-ملی» را در دستورکار قرار دادند. بر این مبنا، در حوزه‌های جدیدی همچون فناوری اطلاعات، انرژی‌های جدید، خودروسازی و صنایع الکترونیک ظرفیت مهارت‌افزایی در دستورکار مراکز آموزش فنی‌وحرفه‌ای قرار گرفت. بررسی‌های آماری نیز نشان می‌دهد طی هفت ‌سال اجرای این برنامه، تعداد کارآموزان آموزش‌های فنی و حرفه‌ای از سه‌میلیون نفر در سال 2005 به 15 میلیون نفر در سال 2012 رسید. هندی‌ها به موازات برنامه افزایش مهارت فنی ملی، برنامه مکمل برون‌سپاری نیروی کار به‌ویژه در بخش خدمات فنی و مهندسی را در حوزه فناوری اطلاعات اجرا کردند. نکته جالب‌توجه در این موضوع، تسلط نیروی کار هندی به زبان انگلیسی و عربی است که توانست نیروی کار مورد نیاز کشورهای عربی و انگلیسی‌زبان را به‌خوبی تامین کند.

بر این اساس، با اجرای «برنامه ‌انگیزش افزایش مهارت‌های فنی-ملی» هندی‌ها به دو هدف دست یافتند. هدف اول اینکه نیروی کار ماهر برای صنایع، بخش کشاورزی و بخش خدمات تربیت شد و هدف دوم هم اعزام چندین میلیون نفر نیروی کار بیکار به خارج از کشور بود که علاوه‌بر تخصص و مهارت، با نیاز بازار کشورهای مقصد تربیت شده بودند. در این زمینه بانک جهانی هرساله آمار مستندی با عنوان «درآمد کشورهای اعزام‌کننده نیروی کار» یا گزارش «Remittanc» منتشر می‌کند که براساس آن، واژه «Remittanc» معادل پولی است که نیروی کار اعزام‌شده به خانواده‌های خود در کشورش منتقل می‌کند. بررسی گزارش‌های دوره‌های تاریخی این نهاد بین‌المللی نشان می‌دهد درآمد هندی‌ها از اعزام کارگران ماهر به کشورهای مختلف به سالانه بیش از 80 میلیارد دلار رسیده است، رقمی که نزدیک به کل درآمد صادرات نفت و غیرنفتی ایران در برخی سال‌هاست. / فرهیختگان