برای اولین‌بار افشا شد; تونل‌های مدرن حماس

دوشنبه، ۸ آبان ۱۴۰۲ - ۰۸:۲۳:۳۵
کدخبر:۱۱۳۸۱۰

حماس زیرساخت‌های ارتباطی «ضد اسرائیل» را در شبکه گسترده تونل‌های خود ایجاد کرده است.

گفته می‌شود که ده‌ها کیلومتر کابل با محافظ الکترومغناطیسی قوی برای جلوگیری از تشخیص و رهگیری سیگنال‌ها گذاشته شده است. این تجهیزات که در مدرن‌ترین تونل‌ها نصب شده‌اند، در مکان‌های بسیار عمیق‌ قرار گرفته‌اند و تقریبا به‌طور کامل در برابر اسرائیلی‌ها ایمن است. کابل‌ها حداقل مقدار تابش الکترومغناطیسی را ساطع می‌کنند و عمق زیاد آن در ۲۰متری زمین، در عمل از تشخیص و رهگیری سیگنال جلوگیری می‌کند.

مقام‌های آمریکایی روز شنبه گفتند که تصمیم آشکار اسرائیل برای توقف «حمله تمام‌عیار زمینی» (invasion: حمله به قصد اشغال) به نوار غزه و در عوض انجام «تهاجم زمینی محدودتر» (incursion: حمله محدود که لزوما با اشغال همراه نیست)، با پیشنهادهایی همسو است که وزیر دفاع ایالات متحده، لوید آستین اخیرا به همتایان اسرائیلی خود ارائه کرد.

مقام‌های دولت بایدن اعلام کردند که گفتن اینکه اسرائیل در نهایت چه خواهد کرد، دشوار است؛ زیرا افزایش حملات هوایی و گسترش تهاجم زمینی در سه روز گذشته نشان‌دهنده موضع تهاجمی‌تر اسرائیل است. «اریک اشمیت» در گزارش 28اکتبر در نیویورک‌تایمز نوشت، بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل شامگاه شنبه (6 آبان) گفت که نیروهای اسرائیلی روز جمعه (5 آبان) برای آغاز «مرحله دوم جنگ» وارد نوار غزه شده‌اند؛ اما او این اقدام را «حمله» (invasion) توصیف نکرد. مقام‌های نظامی اوایل روز شنبه گفتند که سربازان اسرائیلی به بخش شمالی غزه حمله کردند و تا عصر شنبه در آنجا باقی ماندند. مقام‌های آمریکایی روز شنبه گفتند که تاکنون، تهاجم نیروهای زمینی اسرائیل به غزه کوچک‌تر و متمرکزتر از آن چیزی بود که مقام‌های نظامی اسرائیل در ابتدا برای آستین و دیگر مقام‌های ارشد نظامی ایالات متحده توصیف کرده بودند. در واقع، طرح‌های اولیه حمله اسرائیل، مقام‌های آمریکایی را نگران کرد.

آمریکایی‌ها ابراز نگرانی کردند که همتایان اسرائیلی شان اهداف نظامی قابل دستیابی ندارند و ارتش اسرائیل هنوز آماده انجام یک حمله زمینی نیست. آستین در مکالمه تلفنی با همتای اسرائیلی خود، یوآو گالانت، بر لزوم بررسی دقیق چگونگی حمله زمینی نیروهای اسرائیلی به غزه، جایی که حماس شبکه پیچیده تونل‌ها را در زیر مناطق پرجمعیت نگه می‌دارد، تاکید کرده است. یک مقام آمریکایی که خواست نامش فاش نشود، گفت که اسرائیلی‌ها پس از تلاش هماهنگ آستین و دیگر مقام‌ها، طرح خود را بهبود و اصلاح کردند. با این حال، مقام‌های دولت بایدن تاکید کردند که ایالات متحده به اسرائیل نگفته است که چه کاری انجام دهد و همچنان از حمله زمینی حمایت می‌کنند. مقام‌های آمریکایی می‌گویند عوامل دیگری که به احتمال زیاد بر برنامه‌ریزی جنگ اسرائیل تاثیر گذاشته است، تاثیر احتمالی بر مذاکرات بر سر گروگان‌ها و این واقعیت است که رهبران سیاسی و نظامی اسرائیل درباره «چگونگی»، «زمان» و حتی اینکه «آیا حمله کنند یا خیر»، اختلاف نظر دارند.

اما مقام‌های فعلی و سابق پنتاگون و همچنین فرماندهان سابق آمریکایی که عملیات نظامی شهری را انجام داده‌اند، روز شنبه گفتند که به نظر می‌رسد اسرائیل در حال انجام یک «عملیات مرحله‌ای» است. بر همین اساس، واحدهای شناسایی کوچک‌تر به سمت غزه پیشروی می‌کنند تا مبارزان حماس را شناسایی و موقعیت‌یابی کنند، با آنها درگیر شوند و آسیب‌پذیری‌های آنها را شناسایی کنند. «میک مولروی» یکی از مقام‌ها ارشد سابق سیاست خاورمیانه در پنتاگون و یک افسر بازنشسته سی‌آی‌ای می‌گوید: «هنگامی که اسرائیلی‌ها نقاط ضعف، درزها و شکاف‌ها را کشف کنند، نیروی تهاجمی اصلی را وارد می‌کنند.» «فردریک بی.هاجز» ژنرال بازنشسته سه ستاره ارتش که در عراق خدمت می‌کرد، گفت که این تاکتیک همچنین به نظر می‌رسد راهی برای نیروهای اسرائیلی به‌منظور «کاهش یا محدود کردن تلفات و همچنین خسارات جانبی» به ساختمان‌ها باشد.

تونل‌های آسیب‌ناپذیر و ایمن
«زوران کوسواچ» هم در گزارش 28اکتبر در الجزیره نوشت، حمله ترکیبی قوی اسرائیل به غزه که از جمعه‌شب آغاز شد و تا روز شنبه ادامه یافت، هنوز مشخص نیست که آیا اولین گام در حرکت بزرگی است که اسرائیل اعلام کرده یا فقط یک بررسی دیگر برای آزمودن مقاومت فلسطین است. ارتش اسرائیل چهارشنبه و پنج‌شنبه‌شب دو «یورش زمینی» (attack: تلاش برای کسب، تغییر، نابودی، از میان برداشتن، کاشتن یا کشف اطلاعات بدون دسترسی یا اجازه مجاز) با دامنه محدود انجام داد و ویدئوهایی را برای استفاده از آنها در تبلیغات منتشر کرد. در هر دو مورد، آنها قبل از طلوع فجر به سمت اسرائیل عقب‌نشینی کردند. به نظر می‌رسد یورشی که هنوز ادامه دارد، «یورش بزرگ» نیست. اما به‌عنوان گسترش آشکار دو تهاجم قبلی به غزه، ممکن است زمینه‌سازی برای یک «تجاوز همه‌جانبه» (offensive) باشد.

گزارش‌های روز شنبه از غزه ممکن است آخرین گزارش‌هایی باشد که از طریق شبکه‌های تلفن همراه و اینترنت زمینی منتشر شده است. نیروهای اسرائیلی به زیرساخت‌های مخابراتی ضربه زدند و غزه اکنون تقریبا در خاموشی کامل ارتباطات قرار دارد. تنها راه برای رساندن اطلاعات به جهان، تعداد کمی از تلفن‌های ماهواره‌ای باقی‌مانده است؛ اما آنها می‌توانند در هر زمانی مورد هدف قرار گیرند. هواپیماهای جنگ الکترونیک اختصاصی نیروی هوایی اسرائیل می‌توانند هر وسیله‌ای را که با ماهواره‌های ارتباطی در مدار پایین مبادله می‌کند، مشخص کنند و با موشک‌های مرگبار هوا به زمین دست به حمله علیه آن بزنند.

این تکنیک چندان جدید نیست: برای اولین‌بار توسط روس‌ها در سال1996 برای ترور «جوخار دودایف»، رئیس‌جمهور چچن استفاده شد؛ درحالی‌که از تلفن ماهواره‌ای استفاده می‌کرد. اسرائیلی‌ها سابقه طولانی قتل‌های هدفمند با استفاده از تلفن‌ها برای شناسایی و مکان‌یابی هدف را دارند. یکی از اولین قربانیان این تکنیک «یحیی عیاش» رهبر حماس بود که در همان سالی کشته شد که دودایف هدف قرار گرفت و کشته شد. با این حال، تخریب راه‌های ارتباطی و استفاده از اقدامات متقابل الکترونیکی برای مسدود کردن خطوط عمومی باقی‌مانده، آسیبی به جنگجویان حماس که با دانستن تاکتیک‌ها و توانایی‌های اسرائیل، برای این اقدام آماده شده‌اند، نخواهد رساند. منابع فلسطینی مدعی هستند که حماس زیرساختهای ارتباطی «ضد اسرائیل» را در شبکه گسترده تونل‌های خود در زیر نوار غزه نصب کرده است.

گفته می‌شود که ده‌ها کیلومتر کابل با محافظ الکترومغناطیسی قوی برای جلوگیری از تشخیص و رهگیری سیگنال‌ها گذاشته است. این تجهیزات که در مدرن‌ترین تونل‌ها نصب شده‌اند، در مکان‌های بسیار عمیق‌ قرار گرفته‌اند و تقریبا به‌طور کامل در برابر اسرائیلی‌های کنجکاو ایمن هستند. کابل‌ها حداقل مقدار تابش الکترومغناطیسی را ساطع می‌کنند و عمق زیاد آن که تقریبا در 20متری زیر زمین قرار گرفته‌اند، در عمل از تشخیص و رهگیری سیگنال جلوگیری می‌کند. این ابزارهای ارتباطی جدید و امن ممکن است توضیح دهند که چگونه حماس موفق شد برنامه‌های خود را برای حمله 7اکتبر مخفی نگه دارد.

روز شنبه، یوآو گالانت، وزیر دفاع اسرائیل اعتراف کرد که نیروهای وی به‌طور خاص این تونل‌ها را هدف قرار داده‌اند. اسرائیل مدعی شد که بیش از 150هدف زیرزمینی را هدف قرار داده است؛ اما این ادعا را نمی‌شود به آسانی باور کرد. شاید 150تونل به هم پیوسته وجود داشته باشد. از زمانی که حماس برای اولین‌بار جنگ زیرزمینی را آغاز کرد، تونل‌های آن از گودال‌های بدوی اولیه به عمق چندین متر منتقل شده و به سازه‌های پیچیده، مهندسی‌شده و با پوشش بتنی تبدیل شده‌اند که طبق گزارش‌ها تا عمق 20متری (66 فوت) زیر سطح قرار دارند. دلایل این عمق زیاد -شاهکاری که نیاز به تلاش مهندسی قابل توجه و استفاده از نیروی انسانی دارد - عبور از زیر موانع مرزی اسرائیل است، از جمله دیوارهای بتنی بلند که تا عمق هشت متر (26فوت) زیر سطح امتداد دارند.

حفاری در عمق به حماس مزیت بیشتری می‌دهد که تونل‌هایشان نسبت به بمباران اسرائیل مصون بماند. بمب‌های آهنی معمولی- به‌صورت سقوط آزاد یا هدایت‌شونده لیزری- نفوذ ضعیفی به عمق دارند. هر چیزی عمیق‌تر از یک متر (3فوت) نسبتا امن است. برای از بین بردن اهدافی که بیشتر در عمق زمین پنهان شده‌اند، مهمات ویژه مورد نیاز است. بمب‌های شتاب‌دار راکتی که در اصل برای نفوذ به بتن ضخیم و قوی باند فرودگاه و انفجار در زمین نرم زیر آن ساخته شده‌اند و سطح سنگ‌فرش را بالا می‌برند و آن را برای هواپیما غیرقابل استفاده می‌کنند، می‌توانند علیه تونل‌ها و پناهگاه‌های زیرزمینی استفاده شوند. اما در غزه، کارآیی آنها مشکوک است؛ زیرا توانایی نفوذ به عمق 20متری زمین را ندارند. حماس با پشت سر گذاشتن بمباران‌های بسیار، مراقبت خوبی برای موقعیت‌یابی و قرار دادن تاسیسات زیرزمینی خود در زیر سازه‌های سطحی انجام داد. تونل‌های آن احتمالا تا جایی که ممکن است زیر ساختمان‌ها امتداد می‌یابد.

این امر باعث حفاظت از تونل‌ها در چندین طبقه بتنی می‌شود که حتی مهمات بزرگ‌تر نیز در نفوذ به آنها مشکل دارند. بمب‌ها و راکت‌ها معمولا وقتی به مانعی سخت برخورد می‌کنند، منفجر می‌شوند و به اولین طبقه بتنی نفوذ می‌کنند؛ اما قدرت عبور از طبقه‌های بعدی را ندارند. اگر قرار باشد تخریبی صورت بگیرد، این تخریب با کلاهک‌های پشت سر هم عملیاتی می‌شود. یعنی همان‌جایی که اولین انفجار صورت گرفت، باید انفجارهای بعدی هم در همان‌جا صورت بگیرد تا طبقات زیرین یکی یکی فرو بریزد. اکثر این کلاهک‌ها برای از بین بردن دو سطح یا دو طبقه – و حداکثر سه‌طبقه- طراحی شده است؛ اما هیچ‌کدام نمی‌توانند از سه یا چهار طبقه عبور کنند. «بمب‌های سنگرشکن» هم که اهمیت خاصی دارند و برای زدن بزرگ‌ترین و سخت‌ترین پناهگاه‌های زیرزمینی طراحی شده‌اند، بی‌تردید در این درگیری «تغییردهنده بازی» نیستند. چنین نفوذگرهای عمیقی برای شکستن سقف‌های بتنی عظیم سنگرهای صدام حسین، رهبر سابق عراق، طراحی شده بودند.

اما آنها راه‌حلی بسیار غیرعملی و بسیار پرهزینه خواهند بود؛ زیرا با وجود فناوری برتر اسرائیل، هنوز شانس بسیار کمی برای شناسایی دقیق تونل‌های عمیق حماس وجود دارد. هدر دادن هزاران بمب بدون هیچ نتیجه‌ای راه موثری نیست. در نهایت ایالات متحده از این «ابر نفوذگر» برای حمله به عراق استفاده نکرد. اسرائیل تعداد نامعلومی از بمب‌های «به عمق رونده» 2100کیلوگرمی (4500پوندی) GBU-28 خریداری کرد؛ اما بعید است این بمب‌ها بتوانند تفاوت استراتژیک ایجاد کنند. عراق چندین ده سنگر فرماندهی اصلی داشت که مکان آنها به‌طور کلی شناخته شده بود؛ درحالی‌که حماس دارای امکانات کوچک‌تر است که بیشتر آنها در زیر ساختمان‌ها پنهان شده است. باید ببینیم که این شرایط چگونه پیش می‌رود. آیا منجر به حمله بزرگ می‌شود؟

باید ببینیم که تشدید اخیر چگونه توسعه خواهد یافت، آیا منجر به حمله‌ای در چندین جهت با استفاده از حداقل 30هزار نیروی زمینی خواهد شد یا اینکه شرایط به سمت آرام شدن خواهد رفت؟ طی چند روز گذشته اسرائیل تاکنون نشان داده که نمی‌تواند به یک ابتکار استراتژیک بزرگ برای پیروزی در جنگ روی زمین دست بزند. گام‌های بعدی اسرائیل نشان خواهد داد که چقدر از عملکرد خود -و حماس- درس گرفته است.

حمله حماس به اسرائیل خاورمیانه را تغییر داد
«مروان کابالان»، مدیر «تحلیل سیاسی در مرکز عربی برای تحقیقات و مطالعات سیاست» در یادداشت 28اکتبر برای الجزیره هم نوشت: در 7اکتبر، گروه حماس حمله‌ای را آغاز کرد که اسرائیل را غافلگیر کرد. نیروهای حماس آسیب‌هایی به تاسیسات و شهرک‌های نظامی اسرائیل وارد آوردند که منجر به کشته شدن حدود 1400اسرائیلی شد. در مقابل، اسرائیل با راه‌اندازی جنگ دیگری علیه غزه، محاصره کامل و بمباران بی‌امان ساختمان‌ها و زیرساخت‌های غیرنظامی پاسخ داد. بیش از 8هزار و اندی فلسطینی از جمله بیش از 2000کودک بر اثر بمباران اسرائیل جان خود را از دست دادند. حمله حماس نه تنها مسیر مناقشه فلسطین-اسرائیل، بلکه پویایی کل خاورمیانه را نیز تغییر داد. این حمله همچنین راهبرد کاهش تنش آمریکا در منطقه را به هم ریخت، دولت‌های اسلامی را در موقعیت دشواری قرار داد و درها را برای دخالت بیشتر چین و روسیه باز کرد.

به نوشته کابالان، طی سه سال گذشته، دولت بایدن تلاش کرده بود تا دخالت خود را در خاورمیانه محدود و به‌عنوان بخشی از «چرخش به سوی آسیا» بر چین تمرکز کند. ایالات متحده امیدوار بود با تسهیل عادی‌سازی روابط بین عربستان سعودی و اسرائیل و کاهش تنش با ایران، تنش‌ها را در منطقه «کاهش» دهد تا تمرکزش بر چین برقرار بماند. همچنین امیدوار بود با ایجاد یک کریدور اقتصادی که هند، خاورمیانه و اروپا را به هم پیوند دهد، نفوذ چین در منطقه را به چالش بکشد و هند را تقویت کند. پروژه پیشنهادی دارای دو بخش بود: یک کریدور شرقی که هند را به کشورهای عربی خلیج‌فارس متصل می‌کند و یک کریدور شمالی که کشورهای خلیج‌فارس را از طریق اردن و اسرائیل به اروپا متصل می‌کند. قرار بود این پاسخ ایالات متحده به «ابتکار کمربند و جاده» چین باشد.

حمله حماس به این نقشه‌ها ناگهان پایان داد. اول، این حمله در عمل روند عادی‌سازی بین اسرائیل و عربستان را متوقف و به نتیجه رسیدن یک ترتیب امنیتی منطقه‌ای را خنثی کرد. دوم، این حملات همچنین ایالات متحده را وادار کرد تا سیاست کاهش حضور نظامی خود در منطقه را با بزرگ‌ترین تجمیع نظامی از زمان جنگ با داعش، تغییر دهد. پنتاگون یک ناو هواپیمابر را در شرق دریای مدیترانه مستقر کرد؛ درحالی‌که یک ناو هواپیمابر دیگر به خلیج‌فارس اعزام شده است. آنها با هم بیش از 100هواپیما با قابلیت حمله و همچنین رزم‌ناوها، ناوشکن‌ها و زیردریایی‌های مجهز به موشک‌های تاماهاوک را فراهم می‌کنند. واشنگتن می‌گوید که این افزایش برای جلوگیری از گشودن جبهه دیگری علیه اسرائیل توسط یک طرف سوم است.

سوم، تلاش‌های آمریکا برای محدودسازی با ایران نیز به پایان رسیده است. همین یک ماه پیش، دو کشور بر سر مبادله زندانیان و آزادی 6میلیارد دلار از دارایی‌های مسدود شده ایران به توافق رسیدند. امید بود که این توافق ایران را تشویق کند تا شبه نظامیان خود در سوریه و عراق را از انجام حملات بیشتر علیه نیروهای آمریکایی بازدارد. تحولات هفته گذشته نشان می‌دهد که این ترتیب انجام نشده است. گروه‌های مسلح طرفدار ایران در سوریه و عراق حملاتی را به پایگاه‌های نظامی آمریکا انجام داده‌اند که در نتیجه آن تعدادی از پرسنل آمریکایی زخمی شده‌اند. مقام‌های آمریکایی همچنین مدعی شده‌اند که نیروهای آمریکایی در شمال دریای سرخ پهپادها و موشک‌های شلیک‌شده توسط حوثی‌ها در یمن را رهگیری کرده‌اند. همه اینها به این معنی است که ایالات متحده در خطر کشیده شدن به یک جنگ منطقه‌ای دیگر در خاورمیانه است.

دوراهی عربی-ایرانی
حمله حماس و جنگ اسرائیل به غزه نیز دولت‌های منطقه را در موقعیت‌های دشواری قرار داده است. از یکسو، ایالات متحده متحدان عرب خود را که تعدادی از آنها روابط خود را با اسرائیل عادی کرده بودند، تحت فشار قرار داده است تا حماس را محکوم کنند. تنها امارات متحده عربی و بحرین چنین اظهاراتی را صادر کردند. از سوی دیگر، کشتار بی‌رویه غیرنظامیان فلسطینی توسط اسرائیل خشم افکار عمومی عرب را برانگیخته و دولت‌های عربی را نیز تحت فشار قرار داده است تا در همبستگی با فلسطینی‌ها اقدام کنند. در حال حاضر نشانه‌هایی وجود دارد که فشار افکار عمومی رهبران عرب را به سمت مخالفت با خواسته‌های ایالات متحده سوق می‌دهد. کشتار در بیمارستان باپتیست الاهلی در 17اکتبر محکومیت شدید کشورهای عربی از جمله امارات و بحرین را به دنبال داشت.

در اجلاس صلح قاهره در 21اکتبر، ملک عبدالله دوم، پادشاه اردن که کشورش در سال1994 پیمان صلحی را با اسرائیل امضا کرد، قوی‌ترین سخنرانی خود را تاکنون در محکومیت سیاست‌های اسرائیل ایراد کرد. در جلسه شورای امنیت سازمان ملل در 24اکتبر برای بحث درباره وضعیت غزه، وزرای خارجه مصر، اردن و عربستان سعودی - همگی متحدان نزدیک ایالات متحده - به‌شدت اسرائیل را محکوم کردند و خواستار آتش‌بس فوری شدند. یک روز بعد، امارات به همراه چین و روسیه قطعنامه ایالات متحده را که خواستار توقف درگیری نبود، وتو کردند. در حال حاضر، دولت‌های عربی طرفدار ایالات متحده به لفاظی‌های شدید برای فرونشاندن خشم عمومی متوسل می‌شوند. اما اگر اسرائیل به حمله مرگبار خود به غزه ادامه دهد، سخنان کافی نخواهد بود؛ آنها باید به معکوس کردن عادی‌سازی با اسرائیل اقدام کنند که می‌تواند آمریکا را خشمگین کند.

عدم اقدام رهبران عرب برای حمایت از فلسطینی‌ها می‌تواند به موج جدیدی از بی‌ثباتی منطقه‌ای منجر شود. افکار عمومی عرب در حال حاضر از سیاست‌های اقتصادی شکست‌خورده خشمگین شده‌اند و کشتار بی‌رویه فلسطینی‌ها خشم آنها را بیشتر خواهد کرد. ایران نیز در موقعیت دشواری قرار گرفته است؛ البته به دلایل مختلف. مقام‌های ایرانی حمله 7اکتبر حماس را ستودند؛ اما هرگونه دخالت در آن را رد کردند. تهران با دقت تلاش می‌کند تا وارد رویارویی مستقیم با اسرائیل یا متحدش، آمریکا نشود و در عین حال از حماس حمایت کند. اسرائیل اعلام کرده که هدف از جنگ علیه غزه، متلاشی کردن گروه مقاومت فلسطینی است و این یعنی تغییر رژیم در نوار غزه. این به آن معناست که تهران ممکن است یک متحد مهم در منطقه را از دست بدهد. بنابراین این کشور با انتخاب دشواری بین دست روی دست گذاشتن و تماشای تضعیف یا حذف حماس توسط اسرائیل یا تشویق حزب‌الله برای ورود به معارضه و اعمال فشار بر اسرائیل در شمال روبه‌رو است که می‌تواند عواقب سنگینی برای متحدش داشته باشد. ورود حزب‌الله می‌تواند باعث بی‌ثباتی در لبنان شود که به نفع ایران نیست.

آخرین خبرها از غزه
«لیندال رولاندز»، «حمزه محمد» و دیگران در گزارشی با اشاره به آخرین تحولات غزه (تا لحظه نگارش این گزارش) نوشتند، ارتباطات تلفنی و موبایلی در غزه به تدریج در حال احیا شدن است. این در حالی است که مقام‌های سازمان ملل هم خواستار آتش‌بس و «پایان دادن به این کابوس برای مردم غزه» شدند. نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل هم اعلام کرد که نبرد در غزه «طولانی و دشوار» خواهد بود و از «مرحله بعدی» در جنگ خبر داد. به نوشته گزارشگران الجزیره، حدود 8هزار و اندی فلسطینی هم تاکنون جان خود را از دست داده‌اند. رئیس سازمان بهداشت جهانی هم اعلام کرد که گزارش‌ها از صلیب سرخ فلسطین درباره هشدار اسرائیل برای تخلیه بیمارستان القدس «نگرانی‌های عمیقی» را برانگیخته است.

این جنگ یک جنبه مهم دیگر هم داشته است: کودکان. ازجمعیت 2.3میلیونی غزه، بیش از نیمی از آنها کودک محسوب می‌شوند. به نوشته الجزیره، این کودکان همواره در استرس و اضطراب ناشی از بمباران به سر می‌برند. تقریبا 40درصد از 8هزار کشته فلسطینی کودکان بوده‌اند. این جنگ روح و روان کودکان را جریحه‌دار کرده و این زخم تا سال‌های سال همراه آنها خواهد بود. «پزشکان بدون مرز» هم خواستار توقف فوری جنگ شدند و گفتند: «شمال غزه در حال تبدیل شدن به تلی از خاک است؛ درحالی‌که کل نوار در حال آسیب دیدن است و غیرنظامیان جایی برای پناه گرفتن ندارند.» «ویویک شانکار» در گزارش 29اکتبر در نیویورک‌تایمز نوشت که ارتش اسرائیل دیروز یکشنبه اعلام کرد که «عملیات خود را گسترش خواهد داد» و از غیرنظامیان خواست که به سوی جنوب حرکت کنند. ارتش اسرائیل آمار دقیقی از تعداد سربازانی که به غزه ورود کردند ارائه نداد؛ اما افزود که این حمله چند مرحله خواهد داشت.

ارتش اسرائیل با اعلام هدف قرار دادن 450موضع حماس افزود که «نیروها به گسترش فعالیت‌های زمینی ادامه خواهند داد.» در عین حال، تظاهراتی در برخی کشورهای جهان به نفع مردم غزه برگزار شد. در خیابان‌های بروکلین صدها فلسطینی از دولت آمریکا خواستند تا به حملات اسرائیل به غزه خاتمه دهد. از سوی دیگر، در بریتانیا و ترکیه هم تظاهرات گسترده‌ای درگرفت. در ترکیه اردوغان، با خطاب قرار دادن نتانیاهو، اسرائیل را «جنایتکار جنگی» نامید؛ درحالی‌که معترضان پرچم فلسطین را بالا گرفته و به اهتزاز در آورده بودند. به دنبال این اقدام، اسرائیل تمام کادر دیپلماتیک خود را از ترکیه فراخواند و مقام‌های این رژیم اعلام کردند که وقت بازنگری در روابطشان با ترکیه رسیده است.