مرکز آمار ایران در جدیدترین گزارش از تحولات بازار مسکن اعلام کرده متوسط قیمت خانه در تهران به متری ۷۷ میلیون تومان رسیده است؛ این در حالیست که اکنون وام مسکن با سقف ۹۶۰ میلیون تومان به متقاضیان پرداخت میشود و به این ترتیب متقاضیان خرید مسکن با اخذ تسهیلات مربوط به این بخش، تنها میتوانند یک اتاق از یک واحد مسکونی را خریداری کنند!
تجارت نیوز نوشت : تورم بیسابقه قیمت مسکن از سال گذشته و کاهش شدید قدرت خرید مردم دولت را از ابتدای سال بر آن داشت تا سقف برخی تسهیلات مربوط به بخش مسکن را افزایش دهد؛ یکی از این تسهیلات، وام «خرید» مسکن بود.
وام خرید مسکن که پیش از این مسئله، سقف آن برای زوجین تا ۴۸۰ میلیون تومان تعیین شده بود، اکنون به ۹۶۰ میلیون تومان افزایش پیدا کرده است.
هر چند همان ابتدا، انتشار این خبر سر و صدای زیادی در بازار بر پا کرد، اما پس از مدت کوتاهی اعلام جزئیات آن نشان داد این افزایش مبلغ وام نیز نمیتواند برای اکثر مردم یاریدهنده باشد، زیرا اقساط ماهانه آن تا حدود ۲۰ میلیون تومان میرسید و پرداخت هزینههای دریافت آن نیز عملا برای تعداد بالایی از متقاضیان ناممکن بود.
متوسط قیمت مسکن در شهریورماه
ماجرای وام مسکن با شکستن سکوت مرکز آمار ایران در مورد متوسط قیمت مسکن در شهر تهران وارد مرحله جدیدی شده است. بر اساس این آمار، متوسط قیمت مسکن در شهر تهران که تا دیماه سال گذشته به حدود ۵۵ میلیون تومان رسیده بود، حالا در شهریور ۱۴۰۲ حدود ۷۷ میلیون تومان برآورد میشود. اما با این برآورد جدید از متوسط قیمت مسکن، وام خرید مسکن هزینه چند متر خانه را در تهران پوشش میدهد؟
بر اساس قیمت جدید، یک زوج میتواند با وام ۹۶۰ میلیون تومانی خرید مسکن، حدود ۱۲.۵ متر از یک آپارتمان را در شهر تهران خریداری کند، یعنی یک اتاق از یک خانه! این در حالیست که وام مسکن در برخی کشورها حدود ۸۰ درصد از هزینه خرید خانه را شامل میشود.
بنابراین هرچند دولت ادعا دارد که قیمت مسکن در سال ۱۴۰۲ روندی کاهشی را پیموده و میزان وام مسکن نیز تقریبا دو برابر شده است، اما در نهایت بهبودی در قدرت خرید مردم ایجاد نشده و همچنان خرید مسکن بهویژه در کلانشهرها برای آنها رویایی دور بهنظر میرسد، زیرا علاوه بر شرایطی که برای وام مسکن ذکر شد کارشناسان نسبت به روند نزولی قیمت مسکن نیز چندان خوشبین نیستند.
ارائه آمار در شرایط رکودی
بیتالله ستاریان، کارشناس اقتصاد مسکن پیشتر در این باره گفته بود: «وقتی قرار باشد از کالایی آمار خاصی ارائه شود باید به شرایط آن کالا در دورههای مختلف هم توجه شود؛ برای مثال ارزیابی در دوره رکود نسبت به دوره رونق نیازمند در نظر گرفتن عوامل دیگر است. وقتی در تهران طی یک ماه ۱۰ هزار معامله انجام میشود آمار میانگین این قیمت در نظر گرفته میشود. ماه بعد که تنها ۱۰۰ معامله اتفاق افتاده است دیگر نمیتوان در مورد آن قضاوت کرد که کاهش یا افزایش قیمت داشته است.»
این توصیف نشان میدهد طی ماههای اخیر بستری برای معامله ملک در بازار مسکن وجود نداشته است. این رکود بهگونهای بوده است که اگرچه قیمت را در مقطعی پایین آورده و آهنگ رشد قیمت را متوقف کرده است اما به دلیل چشمانداز تورمی، فروشنده حاضر نشده خانه خود را ارزانتر بفروشد.
نکته مهمتر در این باره، کاهش توان و قدرت خرید متقاضی مسکن بوده است. همانطور که در ابتدای این گزارش نیز اشاره شد، خریدار به دلیل تورم عمومی اقتصاد و افت ملموس قدرت خرید دیگر توانی برای ورود به بازار مسکن نداشته و حتی تسهیلات مسکن نیز با وجود افزایش سقف، نتوانسته این فاصله را پوشش دهد.