با گذشت یک هفته از افشای راز جنایتهای سریالی زنی میانسال در مازندران و اعتراف به قتل 7 مرد سالخوردهای که همگی- پشت سر هم-همسران وی بودند، جزئیات تازهای از زندگی خصوصی این زن فاش شده که نشان میدهد وی خودش قربانی رفتار خشن همسر دومش بوده است.
کلثوم ۵۶ ساله که چهرهاش بسیار پیرتر از سن واقعیاش نشان میدهد اهل روستای ملکآباد مازندران و متهم است که از حدود 10 سال قبل قتلهای سریالیاش را شروع کرده و در این مدت 13 بار در شهرهای ساری و نکا و محمودآباد و... ازدواج موقت داشته که 7 تن از شوهرانش را به قتل رسانده است. وی در تحقیقات پلیسی اعتراف کرده بعد از ازدواج به قربانیان قرص قند و فشار خون میداده و بعد هم با گذاشتن پارچه یا بالش روی صورتشان آنها را خفه کرده است.
وقتی راز قتلهای سریالی کلثوم فاش شد و او را دستگیر کردند، وی را برای آزمایشات روانی به پزشکی قانونی فرستادند تا مشخص شود انگیزه وی از اینکه به عقد مردان سالخورده درمیآمده و آنها را قربانی میکرده، چه بوده است؟ هرچند خودش مدعی است به خاطر پول دست به جنایت زده است اما بررسیها نشان داده وی تمامی پولها و املاکی را که به عنوان مهریه بعد از قتل شوهرانش از خانواده آنها دریافت میکرده، به نام تنها دخترش کرده است.
در حالی که انگیزه این قاتل زنجیرهای هنوز افشا نشده است اما یکی از نزدیکان کلثوم جزئیاتی از زندگی وی را بیان کرد. این زن میانسال گفت: کلثوم خانواده خوبی دارد، دو برادر و یک خواهر که از خانوادههای سرشناس شهر هستند. اولین ازدواجش در سن 18 سالگی بوده نه 11 سالگی اما با پسری ازدواج کرد که ظاهراً مشکل ذهنی و جسمی داشت و خیلی زود هم طلاق گرفتند.
اما مشکل از زمانی شروع شد که او با مردی در روستای «وِلاشِد» ازدواج کرد که خیلی از خودش بزرگتر بود و از ازدواج قبلیاش چند پسر داشت. این مرد مدام کلثوم را کتک میزد؛ حتی پسرهایش هم کلثوم را کتک میزدند. وقتی کلثوم از این مرد دارای دو فرزند دختر و پسر شد، مشکلاتش هم بیشتر شد. ظاهراً حرفهای غیراخلاقی هم پشتسرش میزدند. او سالها با این مرد زندگی کرد و رفتارهای خشن او را تحمل میکرد تا اینکه شوهرش مریض شد و فوت کرد. البته میگویند این شوهرش را هم کلثوم کشته است. روزی که او را به روستا آوردند پسرهای شوهرش میگفتند تو پدر ما را کشتهای و کلثوم هم میگفت، بله من کشتم. یادتان است روزهایی که من را کتک میزدید؟ من هم الکل قرمز در دهان پدرتان ریختم و با بالش او را خفه کردم!
این زن میانسال ادامه داد: وقتی شوهر دومش فوت کرد، از این روستا رفت و ظاهراً از همان زمان شروع کرد به ازدواج با مردان سالخورده و بعد هم قتلهای زنجیرهای تا اینکه دستش رو شد.
البته میگویند یکی از شوهرهایش را نتوانسته بوده بکشد و فرار کرده و آن مرد به بچههایش گفته بود که کلثوم میخواسته مرا خفه کند؛ با این حال نمیدانم چرا شکایتی نکرده بودند.
به گفته پلیس تا کنون ردی از داشتن همدست در این پرونده به دست نیامده است و بازسازی صحنه تمام قتلهای این زن میانسال انجام شده که 7 خانواده شاکی این زن هستند و تحقیقات بیشتر در این پرونده ادامه دارد.