شیاد حرفهای که با همدستی زن جوان در سایت دیوار طعمههای کلاهبرداری خود را به دام میانداخت در حالی دستگیر شد که بیش از 50 زن و مرد را فریب دادهاند.
به گزارش «ایران»، خرید و فروش در سایتهای اینترنتی جولانگاه بسیاری از کلاهبرداران و محلی برای سوءاستفاده شده است.
بستن راه آنها برای رسیدن به اهداف شیادانهشان هم فقط یک راه دارد و آن هم این است که براحتی به فردی که قرار است با او معامله کنید اعتماد نکنید!
این بار کلاهبرداری به دام پلیس افتاده است که با استفاده از رسید تقلبی بانکی، سر بیش از 50 تهرانی را کلاه گذاشته است. اما ماجرا به همین جا ختم نمیشود چون او بعد از کلاهبرداری اقدام به تهدید و فحاشی به مالباختگان هم میکرد و خود را سلطان خاک سفید معرفی میکرد! لابد برای اینکه مالباختگان از ترس حتی اقدام به شکایت هم نکنند.
برای او فرقی هم نمیکرد سراغ چه کالایی برود، از فروشندگان لپ تاپ و گوشی و ساعت گرفته تا فروشندگان لوازم خانگی را شناسایی میکرد و با یک رسید جعلی بانکی آنها را سرکیسه میکرد و میگریخت.
در پی وصول شکایتهای سریالی شهروندان با موضوع کلاهبرداری در سایت دیوار رسیدگی به موضوع در دستور کار مأموران پایگاه چهارم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.
سرهنگ سعید مجیدی رئیس پایگاه چهارم پلیس آگاهی تهران در توضیح این پرونده گفت: «متهم با ربودن کارتهای ملی شهروندان اقدام به خرید سیم کارت با شیوه اجاره به شرط تملیک میکرد. سپس فروشندگان اقلام و وسایل مختلف را در سایت دیوار شناسایی کرده و یک راننده اینترنتی را برای تحویل گرفتن وسیله مورد نظر نزد فروشنده میفرستاد. سپس با ارسال رسید جعلی از طریق پیام رسانها، کالا را از طریق همان راننده اینترنتی دریافت میکرد.»
سرهنگ مجیدی در ادامه گفت: «متهم تا تحویل کالا از راننده چند بار از خودروهای مختلف اینترنتی در سطح شهر استفاده میکرد تا رد او زده نشود. در این رابطه خانم جوانی نیز برای تأمین سیم کارت و فروش کالا با این فرد همدستی کرده است. این متهم همان نفر اصلی باند کلاهبرداری است که قصد دارد با مطرح کردن این موضوع که همدستی دارد پلیس را از تکمیل تحقیقات منحرف کند. تا کنون بیش از 50 نفر علیه او ثبت شکایت کردهاند که احتمال میرود شمار شاکیان بیشتر هم شود. ارزش اموال شاکیان بالغ بر 10 میلیارد تومان گزارش شده است.»
گفتوگو با شاکیان
مرد جوانی که برای پیگیری شکایت خود به آگاهی آمده است، در گفتوگو با خبرنگار ما میگوید: «مدتی قبل یک ساعت مچی در سایت دیوار آگهی کردم که فردی برای خرید آن با من تماس گرفت. قیمت ساعت 115 میلیون تومان بود و آن فرد گفت که همه پول را نقداً پرداخت میکند. با توجه به اینکه با کد 2 همراه اول با من تماس میگرفت اصلاً احتمال نمیدادم کلکی در کار باشد. خریدار قلابی یک راننده تاکسی اینترنتی را برای تحویل کالا نزد من فرستاده بود که بعداً فهمیدم آن راننده بیگناه را هم وادار کرده بود ساعت را به یک راننده دیگر تحویل دهد. در نهایت وسط یک خیابان کالا را تحویل گرفته و از مهلکه گریخته بود. قبل از اینکه ساعت را تحویل دهم برای من یک رسید جعلی در واتساپ ارسال کرد.»
دومین شاکی زن جوانی است که به دردسر بزرگی افتاده است: «این افراد مدتی قبل کیف دستی مرا از داخل خودروی ال نودم ربودند.کارت ملی و مدارک من با کیفم به سرقت رفت. چند هفته بعد از سرقت شکایتهایی علیه من ثبت شد که متوجه شدم سارقان با کارت ملی اقدام به خرید سیم کارت همراه اول با روش اجاره به شرط تملیک کرده بودند. سپس با سیم کارتی که به نام من بود از مردم کلاهبرداری کردند. همین سبب شد که مجبور شدم برای اثبات بیگناهیام به دادسرا ضامن معرفی کنم و رفت و آمدهای مداوم به دادسرا مرا از کار و زندگی و رسیدگی به بچه معلولم انداخته بود!»
در میان شاکیان زنی هم هست که ماشین لباسشوییاش را تقدیم کلاهبرداران کرده است: «ماشین لباسشویی خانه مان را برای فروش در سایت دیوار آگهی کرده بودم.کلاهبرداران با ارسال رسید جعلی به مبلغ 16 میلیون آن را از من خریدند.»
مرد جوانی هم هست که لپ تاپش را برای فروش گذاشته بود: «این افراد به من پیام داده و گفتند که لپ تاپ را نقدی خریداری میکنند. اما بعد از اینکه از طریق راننده تاکسی اینترنتی لپ تاپ را برایشان فرستادم متوجه شدم که رسید جعلی برای من فرستاده بودند. همزمان یک ساعت هم آگهی کرده بودم که آنها برای خرید ساعت هم به من زنگ زدند و من به پلیس گفتم مطمئنم خریدار ساعت همان کلاهبردارانی هستند که لپ تاپ را از چنگم بیرون آوردند. مأموران پلیس تا ساعت 3 شب عملیات را برای یافتن ردی از متهم ادامه دادند اما در نهایت او از چنگ مأموران گریخت. بعد با من تماس گرفت و شروع به توهین و فحاشی کرد. تهدید میکرد و میگفت من سلطان میدان رهبر و خاک سفیدم! روی همه پشت بامها افرادی را اجیر کردهام که با شلیک یک گلوله تو را خواهند کشت!»
گفتوگو با متهم
متهم 40 ساله بیش از 12 سابقه جعل و کلاهبرداری دارد. در ادامه گزارش گفتوگوی ما را با متهم این پرونده بخوانید.
اتهام خود را قبول داری؟
من در این کلاهبرداریها فقط نقش فروش اموال را داشتم.
در مورد شیوه و شگرد کارتان توضیح دهید.
یکی از دوستانم به نام وحید با فروشندگان تماس میگرفت و همه قرارها را او میگذاشت. بعد که اموال را میگرفت من آنها را می فروختم.
در سوابق کیفری قبلی اتهامت چه بود؟
فقط یک سابقه دارم که به خاطر خیانت در امانت بود.
تا به حال شغلی داشته ای؟
نه به خاطر اینکه هیچ وقت سرمایه نداشته ام.
از فروش این اموال چقدر سهمت شد؟
وحید به من 20 درصد بیشتر نمیداد که در کل 250 یا 300 میلیون شد. با بخشی از آن به شمال سفر کردم و خوش گذراندم. بقیه را هم خرج زندگی کردم.
اگر وحید یک شخصیت خیالی نیست چرا او را به پلیس معرفی نمیکنی؟
تحت تعقیب است!
زن جوانی که در این کلاهبرداریها با نفر اصلی همدست بوده است نیز در مورد این کلاهبرداریها میگوید: «با این متهم در مترو آشنا شدم. من پرستار سالمند بودم اما او میگفت با این کار روزی یک میلیون تومان نصیبم میشود که من هم قبول کردم با او همکاری کنم. وظیفه تأمین سیم کارتها و فروش اموال با من بود که با سهمم از فروش آن، خرج دو فرزندم را میدادم.»
بنا بر این گزارش رسیدگی به این پرونده تا روشن شدن ابعاد پنهان ماجرا در جریان تحقیقات کارآگاهان پلیس آگاهی تهران قرار دارد.