راغفر گفت: خانوادهای که بتواند ماهی 12 تا 20 میلیون تومان قسط مسکن دهد جدا از سایر هزینههای دیگر، مشکل مسکنش را از طریق دیگر هم میتواند حل کند و این وام دردی از او را هم دوا نمیکند. اما ممکن است برخی از این فرصت استفاده کنند و وامی که دریافت میکنند را به دلیل تورم بالا، از آن بتوانند برای خرید و فروش مسکن استفاده کنند و هیچ دردی از طبقات محروم جامعه که مهمترین مخاطبین این وامها هستند را دوا نمیکند.
حسین راغفر کارشناس مسائل اقتصادی با اشاره به وام ۹۶۰ میلیون تومانی مسکن که حاشیههای عجیبی همچون بازپرداخت ۲ میلیارد و ۸۰۰ میلیونی و اقساط ماهانه ۱۹ میلیون تومانی دارد، به اصلاحات نیوز میگوید: اولا با ۹۶۰ میلیون تومان هیچکس نمیتواند خانه دار شود، خصوصا در کلان شهرها.
بعد هم این وام را به همه نمیدهند، اما صرف نظر از این مسئله، این اصلا مشکلی از مسکن مردم را حل نمیکند، بلکه اتفاقی که رخ میدهد این است که طبقهای محدود میتوانند از آن استفاده کنند که عمدتا هم نه برای خرید مسکن، بلکه برای سوداگری مسکن استفاده میکنند.
وی ادامه داد: خانوادهای که بتواند ماهی ۱۲ تا ۲۰ میلیون تومان قسط مسکن دهد جدا از سایر هزینههای دیگر، مشکل مسکنش را از طریق دیگر هم میتواند حل کند و این وام دردی از او را هم دوا نمیکند. اما ممکن است برخی از این فرصت استفاده کنند و وامی که دریافت میکنند را به دلیل تورم بالا، از آن بتوانند برای خرید و فروش مسکن استفاده کنند و هیچ دردی از طبقات محروم جامعه که مهمترین مخاطبین این وامها هستند را دوا نمیکند.
راغفر با بیان اینکه این وام یک نمایش است، خاطرنشان کرد: دولت باید به خانوادهها حداقل زمین رایگان بدهد و به آنها تسهیلاتی مانند خرید مصالح یارانهای پرداخت کنند تا خودشان مبادرت به ساخت و ساز کنند و نرخ بهره این وامها باید ۳ الی ۴ درصد باشد.
در این شرایط بخشی از جامعه میتوانند خانه دار شوند و طبقات خیلی محروم بازهم نمیتوانند خانه داشته باشند و برای آنها نیز باید خود دولت خانه بسازد و در اختیارشان قرار دهد در قبال مبلغی که قادر به تامین آن باشند.
این اقتصاددان میگوید: یکی از آثار سوء این ارائه تسهیلات هم این است که اعتبار مردم را به نسبت به سیاستهای بخش عمومی از بین میبرد. دولت وعده داده بود سالی ۱ میلیون مسکن برای خانوادههای بدون مسکن بسازد، اما عملی نشد. آن چیزی که از روح برنامه هفتم برمی آید، یک واگذاری تمام عیار تمام مسئولیتهای اجتماعی دولت و حاکمیت، خصوصا آنچه که در قانون اساسی مصرح به بازار است و خب اگر کسی هم ندارد، برود بمیرد.
به نوعی روح داروینیزم اجتماعی است. داروین میگفت راه حل فقر این است که کمکی به فقرا نکنیم تا آنها بمیرند و آنوقت زمانی که تعداد زیادی از این فقرا مردند، افرادی که میتوانند زنده بمانند میمانند و میتوانند مشکلاتشان را رفع کنند.
حسن راغفر با بیان اینکه روح حاکم بر برنامه هفتم، کاملا رها به دست بازار است، گفت: برنامه هفتم ما به دوران پیش از دوران تامین اجتماعی و نظامهای اجتماعی برگشته است و عملا دولت هیچگونه مسئولیتی که در قانون مصرح است را نمیخواهد بپذیرد.