اواخر سال 1401 بود که علی بهادریجهرمی، سخنگوی دولت گفت دولت مصوب کرد لایحهای برای مجلس شورای اسلامی ارسال شود که مطابق آن تعطیلات پایان هفته برای تمام شهرستانهای کشور مشابه تهران به دو روز افزایش پیدا کند.
اوایل سال جاری نیز معاون اجرایی رئیسجمهور از ارائه یک لایحه به مجلس برای تعطیلی پنجشنبهها خبر داد. وی در خصوص جزئیات این طرح سخنی به میان نیاورد اما طی هفتههای اخیر، انتقال تعطیلی آخر هفته از پنجشنبه و جمعه به جمعه و شنبه حسابی خبرساز شد. بررسیها نشان میدهد دولت هیچ پژوهش مستندی و حتی لایحهای را برای مشاهده عموم مردم و رسانه و پژوهشگران منتشر نکرده و چندان مشخص نیست مقصود دولت دقیقا چیست.
همچنین کمیسیون اجتماعی نیز هیچ گزارش مکتوب و مستندی از دلایل تصمیم خود و آثار و تبعات مثبت و منفی این تصمیم منتشر نکرده است. در این خصوص، باید در نظر داشت قبل از آنکه از انتقال تعطیلی از پنجشنبه به شنبه بحث شود، باید مشخص شود که اثرات افزایش تعطیلی آخر هفته به دو روز در کشور چگونه خواهد بود. اگر نتایج پژوهشها نشان از اثرات مثبت افزایش تعطیلات داشته باشد (در جهان افزایش تعطیلات منجر به افزایش بهرهوری نیروی کار شده است)، در آن صورت میتوان درمورد تعطیلی پنجشنبه یا شنبه تصمیم گرفت. نتایج بررسیها نشان میدهد از میان 90 کشور، در 80 کشور تعطیلی دو روز در هفته است. همچنین به جز افغانستان و ایران، در سایر کشورهای اسلامی و عربی جمعه و شنبه تعطیل است.
مخالفان معتقدند پنجشنبه برای ایرانیان یک روز فرهنگی و مناسکی است و تغییر تعطیلی پنجشنبه به همین واسطه امکانپذیر نیست.
یک بخش دیگر از واکنشها، مربوط به افرادی است که مدعی هستند تغییر زمان تعطیلات آخر هفته از پنجشنبه و جمعه به جمعه و شنبه باعث میشود عملا تعطیلات کشور به سه روز افزایش یابد.
اما در سمتی دیگر، موافقان تعطیلی شنبه میگویند تعطیلی پنجشنبه از چند جهت ضدعدالت و از سویی عامل تحریم داخلی کسبوکار است.
الگوی کشورهای اسلامی در تعطیلات آخر هفته، انتقال تعطیلی از پنجشنبه و جمعه به جمعه و شنبه است. این موضوع یعنی انتقال تعطیلی از پنجشنبه به شنبه برای بهرهمندی بیشتر از تقویم جهانی در تجارت، گردشگری، گمرکات و مراودات بانکی و... برای همه کشورهای اسلامی بهجز ایران و افغانستان امری پذیرفته شده است. اما مورد دیگر عدمامکانسنجی تبعات افزایش تعطیلی آخر هفته به دو روز است.