آسیبهای اجتماعی و روانشناختی طلاق فقط مربوط به زن و شوهری نیست که تصمیم به جدایی از یکدیگر میگیرند. همه اعضای آن خانواده، با برچسب طلاق روبهرو شده و احتمال تنهایی، آسیبهای روحی و روانی، احساس گناه و ... در کمینشان خواهد بود. آسیبهایی که فرزندان در این مواقع متحمل خواهند شد، مضاعف و بیشتر خواهد بود و این جاست که اگر توسط والدین در آستانه طلاق و بعد از آن مدیریتی صورت نگیرد، فرزندشان بیش از پیش ضربه خواهد خورد. «کاظم فروتن» روان شناس و رئیس ستاد ملی جمعیت بهتازگی گفته است: «از هر ۳ ازدواج یک ازدواج به طلاق میانجامد و ۴۰ درصد طلاقها خانوادههایی هستند که حداقل یک فرزند دارند که بسیار ناراحتکننده است»(منبع خبر: فرارو). هرچند امیدواریم هیچ زندگی به طلاق ختم نشود اما اگر خدای نکرده دراین نقطه قرارگرفتید سوال این است که چگونه طلاقمان را به فرزندمان توضیح دهیم؟
1تکلیف فرزند را بعد از طلاق مشخص کنید
مهمترین نگرانی کودکان در مواجهه با طلاق والدینشان این است که تکلیف آنها پس از طلاق والدینشان چه میشود؟ هر قدر والدین در این زمینه شفافسازی و فرزندان را از مسائل مربوط به بزرگترها جدا کنند، این فرزندان آسیب کمتری را متحمل میشوند؛ یعنی والدین به صورت شفاف زمان و علت طلاق خود را با عباراتی مانند «ما همیشه پدر و مادر تو خواهیم ماند اما نمیتوانیم زن و شوهر خوشحالی در کنار هم باشیم و همین باعث میشود خستهات کنیم، به همین دلیل تصمیم گرفتیم زن و شوهر نباشیم و فقط پدر و مادر تو باشیم؛ به این عمل طلاق میگویند، اما به این معنا نیست که تو خانه نداری بلکه از این به بعد دارای دو خانه میشوی» به فرزندشان توضیح دهند.
2 به سوالات بچهها درباره طلاقتان پاسخ دهید
برای صحبت درباره طلاقتان و اطلاع به بچهها، علاوه بر خودتان باید همه فرزندانتان را دور هم جمع کنید و راجع به جدایی و طلاق صحبت کنید. حتی اگر درخواست از سوی یک فرد است، بهتر است این جا از لفظ «ما» استفاده و به عبارتی بیان کنید که «ما تصمیم گرفتیم به زندگی مشترکمان خاتمه دهیم». در این خصوص اگر نیاز بود و بچهها نیاز به توضیح بیشتری داشتند، میتوانید در خلوت و به تنهایی با آنها صحبت کنید و بگذارید تمامی سوالاتی را که در ذهنشان هست، از شما بکنند.
3 از همسرتان و خانوادهاش بدگویی نکنید
برای صحبت درباره این موضوع با همسرتان فکر و جمعبندی کنید که قرار است چه بگویید و به عبارتی برنامهریزی داشته باشید. به دنبال شکوه و شکایت از همدیگر و این که دیگری را مقصر بدانید یا بدگویی از هم و پدرزن یا مادرشوهر و ... نباشید. در بسیاری مواقع، خشمی که شما در فرزندتان نسبت به همسر و خانوادهاش ایجاد میکنید، او را آماده اختلالات روان شناختی در آینده خواهد کرد؛ البته انتظار هر نوع واکنشی را از سوی فرزندانتان داشته باشید.
4 بگویید که همچنان والد او هستید
به آن ها اطمینان دهید که اگرچه زندگی مشترکتان تمام شده است ولی شما همچنان والدین آنها و پدر و مادری در دسترس هستید. به عبارتی آنها حق دارند بعد از جدایی همچنان با شما به عنوان والدین در ارتباط باشند و از وجود شما دو نفر بهره ببرند؛ البته ذکر این نکته الزامی است که روشهای تربیتی یکدیگر را به رسمیت بشناسید. برای مثال اگر پسری با پدر زندگی میکند، مادر در زمانهایی که پسرش را ملاقات میکند حق ندارد روشها و قوانین پدر و خانه پدری را نقض یا خلاف آن عمل کند.
5 فرزند را قربانی کشمکشهایتان نکنید
بچهها را وارد بازی خطرناک بین خودتان نکنید تا آنها، قربانی کشمکشهای بین شما دو نفر نشوند. به عبارتی آنها را بین خود قرار ندهید و مسائل و دلخوریهایی را که از شریک زندگیتان داشتهاید، به آنها منتقل و از آنها به عنوان باج برای اذیت طرفمقابل استفاده نکنید. این مورد متاسفانه در بین بیشتر زوج هایی که میخواهند جدا شوند، دیده میشود. به عبارتی یک اشتباه رایج و آسیب زننده است.
6 از مشاور کمک بگیرید
طلاق تحت هر شرایطی حتی اصولی، مشکلات عدیدهای را برای زوجها و فرزندان ایجاد میکند. پس حتما بعد از طلاق، خودتان را از کمک متخصصان مشاوره خانواده محروم نکنید و از کمکهای آنان بهرهمند شوید. قطع به یقین مادری که سرپرست خانواده است و تکفل پسرش را به عهده گرفته باید بداند مسائل تربیتی هنگامی که یک والد درون سیستم خانواده است با زمانی که پدر و مادر هر دو هستند، متفاوت است و نیاز به تمهیدات خاصی دارد.