بحران پیامک‌های آبکی

پنجشنبه، ۱ دی ۱۴۰۱ - ۱۶:۰۸:۲۷
کدخبر:۱۰۳۳۰۸

اوایل آذر ماه بود که گزارشی درباره کاهش بی‌سابقه حجم بارندگی‌ها منتشر کردیم. گزارشی که به‌مناسبت پیامک شرکت آب و فاضلاب استان تهران به شهروندان نوشته شد. متن پیامک این چنین بود: «بسیار مهم! با سلام، کمبود بی‌سابقه منابع آبی تهران درپی کاهش ۷۰ درصدی بارش‌ها. تنها با کاهش مصرف آب می‌توانیم از این شرایط دشوار عبور کنیم.»

موضوعی که احد وظیفه رئیس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی در گفت‌وگو با «فرهیختگان» تایید کرده و در این باره گفته بود: «متوسط بارندگی‌ها در استان تهران از ابتدای فصل آبی تاکنون حدودا 8. 1 میلی‌متر بوده است درصورتی‌که میانگین بارندگی در بلندمدت این استان حدودا 46 میلی‌متر است و این یعنی بارش‌ها حدود 38 میلی‌متر کمتر از حد نرمال بوده است. به‌عبارتی بارندگی‌های استان تهران در فصل پاییز ۸۲ درصد کاهش داشته و این یعنی با وضعیتی بحرانی روبه‌رو هستیم.» هفته گذشته اما در آستانه ورود به زمستان و افزایش نسبی بارش‌ها بار دیگر شرکت آب و فاضلاب استان تهران پیامکی هشداری به شهروندان ارسال کرد.

محتوای پیامک چنین بود: «هشدار! شهروند گرامی با وجود بارش‌های چند روز گذشته، حجم ذخایر آب سدهای تهران به پایین‌ترین میزان خود در نیم‌قرن گذشته رسیده است. مصرفمان را تا حد امکان کاهش دهیم.» شرکت آب و فاضلاب استان تهران در حالی بار دیگر تصمیم گرفت موضوع را به‌وسیله پیامکی عمومی به قید فوریت به اطلاع شهروندان تهرانی برساند که سهم حلقه آخر مصرف آب یعنی شهروندان کمتر از 20 درصد کل ذخایر آبی جمع شده در سد‌هاست. سهم مصرف آب شرب نیز نهایتا 8 درصد از سهم کل همین درصد اندک است. در گزارش قبلی به بررسی آخرین وضعیت سدهای مهم و بزرگ کشور و همچنین روند کاهش بارندگی‌ها پرداختیم. در این گزارش که به نوعی ادامه مطالب قبلی است، به کمک کارشناسان این حوزه به ارزیابی و بررسی ارسال این پیامک‌های هشدار‌آمیز به شهروندان و کارکرد‌شان خواهیم پرداخت. 

بارندگی تنها 50 درصد از نیاز مصرفی آب را تامین می کند

در اطلاعیه‌ای که آمده است بیان شده چنین وضعیتی از نظر حجم آب‌هایی که در پشت سدها ذخیره شده، در نیم‌قرن اخیر بی‌سابقه بوده است. احد وظیفه رئیس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی در گفت‌وگو با «فرهیختگان» بار دیگر در تایید این هشدار می‌گوید: «از نظر بی‌سابقه بودن این مساله درست است ضمن اینکه سه سال است در تهران و کشور گریبان‌گیر خشکسالی هستیم یعنی تقریبا همه نقاط کشور سومین پائیزی را سپری می‌کنند که بارندگی‌ها کمتر از نرمال است؛ دو سال گذشته بارندگی‌ها در کل سال زیر نرمال بوده و امسال هم در حالی از پاییز عبور می‌کنیم که بارندگی‌ها مجددا کمتر از میانگین نرمال است.

به‌خصوص در برخی نقاط مثل کرمانشاه، همدان، تهران، البرز، قزوین و... بارندگی به‌شدت زیر نرم بوده به‌طوریکه این رقم در همدان بالای 80 درصد است و در تهران هم‌اکنون حدود 67 درصد بارندگی‌ها زیر نرم است. بارندگی‌های پاییزی حتی نسبت به سال گذشته هم کمتر است.» وی در پاسخ به این سوال که با توجه به اتمام فصل پاییز می‌توان درباره بارندگی‌های پاییز به جمع‌بندی رسید یا خیر، گفت: «در یک روز آینده قرار نیست اتفاق خاصی بیفتد. آخر هفته بارندگی‌هایی را در جنوب غرب کشور داریم و احتمالا روز شنبه هم تهران شاهد بارش دیگری خواهد بود ولی مقدار بارشی که انتظار داریم با مقداری که باید می‌آمد خیلی فاصله دارد. بارندگی‌های کشور به‌شدت زیر نرمال است. ضمن اینکه تهران با توجه به جمعیت و نیاز آبی که دارد، عواقب این بحران برایش دو چندان است.»

وظیفه درباره شدت بحران آب در استان تهران ادامه می‌دهد: «در گذشته جمعیت تهران این میزان نبوده است، الان سدهای مختلفی در حوزه‌های مجاور تهران احداث شده، مثلا سد طالقان آبی بود که به سمت گیلان می‌رفت و در رودخانه شاهرود احداث شده که از انتهای طالقان به سمت رودخانه می‌رفت و از سمت غرب نیز به سد سفیدرود می‌ریخت که به گیلان می‌رود. الان آن آب هم مهار شده و به نوعی به سمت تهران و کرج منتقل می‌شود. یا سد لار در پشت دماوند به نوعی آبی است که باید در رودخانه هراز می‌رفت و به دریای مازندران می‌ریخت اما تا حدی در بالادست مهار شده و منتقل می‌شود. همه این آب‌ها علاوه‌بر آبی که سد لتیان، سد کرج یا امیرکبیر دارند در حوزه‌های مجاور هم منتقل شده ولی باز شاهد هستیم همه این آب‌ها علاوه‌بر اینکه کفاف نیاز را نمی‌دهد حداکثر حدود 50 درصد نیاز روزانه را تامین می‌کنند.»

25 درصد جمعیت کشور در حوزه آبی استان تهران ساکن هستند

رئیس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی در ادامه توضیح می‌دهد که 50 درصد باقی کل مصرف از منابع زیرزمینی با پمپاژ آب از زیر‌زمین تامین می‌شود و این کم‌بارشی‌های سه سال اخیر مطمئنا اثر منفی و مخربی بر میزان آب قابل دسترس در سطوح زیرین زمین می‌گذارد. بنابراین جای نگرانی است که در آینده علاوه‌بر کمبودهایی که در رودخانه‌ها داریم در سطوح زیرزمینی هم دچار شویم. وی می‌گوید: «این‌گونه مشکل تامین آب چندین برابر می‌شود. با توجه به جمعیتی که در تهران و البرز ساکن است وضعیت بغرنجی است. 25 درصد جمعیت ایران در محدوده تهران و البرز و شهرک‌های اقماری اطراف آنها ساکن هستند. آب شرب مورد نیاز آنها باید هم کیفیت و هم کمیت مناسب داشته باشد. وقتی آب از نظر کمی ضعیف می‌شود یا کم می‌شود روی کیفیت هم اثر منفی می‌گذارد.»

اما آیا عامل کاهش ذخایر سد‌ها صرفا کاهش بارندگی‌هاست؟ احد وظیفه پاسخ می‌دهد: «به‌هر‌حال تامین آب از آسمان است و در حال حاضر منبع دیگری نداریم. هیچ عنصر دیگری غیر از باران نمی‌تواند زمین را سیراب کند. در کشورهای عربی قدری از تاسیسات شیرین‌سازی استفاده می‌شود البته با توجه به اینکه آنجا کشاورزی ندارند و عمدتا مصرف شرب را از این راه تامین می‌کنند. ولی در ایران به این دلیل که عمده مواد غذایی کشور از داخل سرزمین تامین می‌شود و صادرات میوه و سبزیجات هم داریم، نیاز آبی بالاتری نسبت به کشور‌های عربی وجود دارد. این دست نیاز‌های آبی از طریق شیرین‌سازی قابل تامین نیست و اگر این‌طور باشد هزینه بسیار بالایی را خواهد داشت. بنابراین مهم‌ترین منبع آبی بارش باران است.» این کارشناس در پاسخ به این سوال که با فرض بر درستی گزاره موجود در پیامک، آیا اطلاع‌رسانی به این نحو اقدامی درست است یا خیر؟ می‌گوید: «به نظر من باید جدی‌تر و بهتر از این اطلاع‌رسانی شود.» 

آیا نحوه فعلی اطلاع‌رسانی درباره بحران آب صحیح است؟

وظیفه به دنبال پاسخ خود به سوال قبل ادامه داد: «ایران تقریبا کشوری کوهستانی است و بارش‌های نسبتا مناسبی در گذشته داشته است. اما به‌طور کلی کشور کم‌بارشی هستیم و بارندگی در ایران حدود یک‌سوم تا یک‌چهارم متوسط دنیاست. البته همه نقاط ایران این‌طور نیست ولی به صورت میانگین این‌گونه است. تنها نقاطی که از حیث بارندگی با میانگین جهانی برابری می‌کند سواحل دریای خزر و استان‌های گیلان و مازندران هستند. باقی مناطق کشور از نظر بارش کمتر از متوسط جهانی است و متاسفانه در سه سال گذشته بارندگی‌ها به‌شدت زیر نرم بوده است. برخی استان‌ها همچون ایلام با 61 درصد منفی سال آبی را گذراندند و سال گذشته نیز بارندگی‌هایشان مشابه همین میزان بود. میانگین کرمانشاه هم 50 درصد منفی بود. اگر 50 درصد آب یک منطقه را دریافت نکنید، مسلم است با توجه به اینکه تقاضای واقعی روی زمین وجود دارد یعنی کشاورزی، شرب و...، درنتیجه این موضوع اثر شدیدی بر بودجه و بیلان آب می‌گذارد. علاوه‌بر‌این سفره‌های زیرزمینی خالی می‌شوند و مسائلی مثل آنچه در همدان رخ داد و سال گذشته دچار بحران آب شد دوباره تکرار می‌شود.» اما سهم مصرف شهروندان در این بحران چقدر است؟

رئیس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی می‌گوید: «شما اگر همین حالا گشت‌و‌گذاری در کوچه‌های شهر تهران داشته باشید برخی با آب شهری ماشین و کوچه می‌شورند و خیلی رعایت نمی‌کنند چون درک عمومی از وضعیت آب پایین است. فقط شهر نیست، اطراف شهر که معمولا آب از روستاهای بالادست عبور می‌کند هم شاهد هستید که آب را بی‌محابا برای مصارف باغات و ویلاها برداشت می‌کنند. بخشی از کمبودی که در رودخانه‌ها و ورودی سدها وجود دارد برداشت بی‌رویه در مناطق بالادست سدهاست. سد لتیان را در شرق تهران در نظر بگیرید بیش از 100 روستا در بالادست سد قرار گرفته و متاسفانه با مسائلی که وجود داشته اعم از زمین‌خواری و پدید آمدن باغات توسعه‌یافته، برای اینکه آب این مناطق تامین شود از رودخانه‌های طبیعی در مسیر استفاده می‌کنند، استخرهای متعددی ایجاد شده و تبخیر در فصل گرم بسیار زیاد است و درنتیجه بخشی از کمبود آب به عدم مدیریت رودخانه‌ها در بالادست سدها بازمی‌گردد که به‌نوعی می‌توان گفت تا حدودی بلاصاحب است یعنی هر‌کسی می‌تواند در این مناطق هر کاری انجام دهد.»

کاهش منابع سدها الزاما ارتباط مستقیمی با میزان بارندگی ندارد

حمید سینی‌ساز، کارشناس حوزه مدیریت منابع آب اما با آنچه تاکنون گفته شد، نظر متفاوتی دارد. وی در گفت‌وگو با «فرهیختگان» توضیح می‌دهد که چگونه حتی درصورت افزایش بارندگی‌ها، منابع موجود در سد‌ها می‌تواند کاهش یابد: «اگر میزان بارندگی‌ها نسبت به سال گذشته را بررسی کنیم روند افزایشی را بعضا در برخی نقاط کشور به‌ویژه در تهران نشان می‌دهد، البته نسبت به بلندمدت روند افزایشی نداشته‌ایم اما می‌توان گفت ذخایر سدهای کشور کاملا وابسته به شیوه مدیریتی بیلان آب کشور است. خیلی مربوط به میزان بارندگی نیست. وضعیت سدهای کشور می‌تواند علی‌رغم افزایش بارش‌ها کمتر شده باشد چراکه در گذشته بارندگی‌های به‌صورت برف بیشتر بود و این برف‌ها به‌تدریج در فصول گرم آب می‌شد و ذخایر سدهای کشور به‌تدریج مصرف و جایگزین می‌شد. اما الان به آن صورت برف نداریم و بارندگی‌ها در پاییز و زمستان به‌صورت باران‌های موسمی و ناگهانی است. مسلما سدهای ما تنها بخشی از این بارش‌ها را می‌تواند ذخیره کند و قابلیت ذخیره‌سازی باقی منابع را ندارد. خیلی از این بارش‌ها در زمستان و پاییز به پایین‌دست رها می‌شوند، یا سیلاب می‌شوند و خسارت می‌زنند، یا از مناطق خشکی به دریاها می‌ریزند و خارج می‌شوند. این وضعیت کل کشور است. در تهران هم آب عموما به سمت دریاچه نمک قم و حوض سلطان رفته، در همانجا می‌ماند و تبخیر می‌شود. پس علی‌رغم اینکه بارش ‌می‌تواند هم نسبت به بلندمدت افزایش داشته باشد ولی با این توضیحی که بیان کردم ذخایر سدها نیز می‌توانند در وضعیت نامناسب‌تری نسبت به سال گذشته قرار گیرند؛ چراکه ما به سبک قدیم تصور می‌کنیم که هنوز بارندگی‌ها به همان‌گونه سابق و می‌توانیم به همان شیوه نیز به‌تدریج مصرف کنیم و منابع آب هم به‌تدریج جایگزین خواهد شد ولی این‌طور نیست. باران ناگهانی است، بخشی ذخیره می‌شود و اکثر آن هدر می‌رود.» 

اتلاف 80 درصد از منابع آبی سدها پیش از رسیدن به مصرف‌کننده

عمده تلفات آب در کشور ما شاید برخلاف تصور رایج تلفات مصرف‌کننده نیست بلکه تلفات تبخیر پیش از ذخیره است. مجموع تلفات تبخیر و سیلاب‌هایی که درنهایت به نقاطی می‌ریزند که غیرقابل استفاده است، چنانچه این دو را با هم جمع کنیم حدود 5-4 برابر کل مصرف می‌شود اعم از اینکه در این رقم اسراف است یا بهره‌ور مصرف می‌شود. سینی‌ساز در ادامه این موضوع توضیح می‌دهد: «5-4 برابر کل مصرف تلفات پیش از مصرف داریم. پس این ربطی به مصرف‌کننده ندارد که بخواهیم پیامک بزنیم و هشدار بدهیم. مثالی که بیان می‌کنم این است؛ شما فرض کنید که پدر یک خانواده هستید و قرار است برای خانواده اقلامی که مورد نیاز شان است تهیه کنید، از منزل با لیست خریدی که خانواده به شما داده که همه آنها هم ضروری بوده و اضافه بر نیاز نبوده است، راه می‌افتید و به سمت فروشگاه می‌روید تا آنها را خریداری کنید. منتها به‌خاطر جیب سوراخ تان پول‌ها در راه کم می‌شود. به فروشگاه که می‌رسید می‌بینید به اندازه لیست خرید پول ندارید، چه می‌کنید؟ به خانه برمی‌گردید و به خانواده می‌گویید باید ریاضت بیشتری بکشند؟ یا باید ببینیم چه بلایی سر پول‌ها آمده است؟ وضعیت آب نیز همین‌طور است.

دریافتی آب ما بیشتر از آن بود که الان نشان می‌دهد. ولی با دقتی و بی‌توجهی کاری کردیم که این آب قبل از رسیدن مصرف، تلف شود. بعد به خود مصرف ایراد گرفتند که الان در وضعیتی بغرنج هستیم.» سوال مهم اینکه برآوردی از درصد تبخیر یا تلفات قبل از مصرف وجود دارد؟ در این صورت این برآورد چه میزان است؟ حمید سینی‌ساز پاسخ می‌دهد: «به‌صورت متوسط بلندمدت بیان می‌کنم چون بارش‌ها سال به سال متفاوت است ولی اگر متوسط بلندمدت را نظر بگیرید نزدیک به 400 میلیارد مترمکعب بارش سالانه کشور است که 70 درصد آن مستقیما تبخیر می‌شود، نزدیک به 10-9 درصد سیل می‌شود و به دریاها می‌ریزد و حدود 5-4 درصد نیز در شبکه‌های فرسوده و قدیمی انتقال اما به نام مصرف‌کننده تلف می‌شود. در انتها تنها 20-15 درصد باقی می‌ماند که استفاده می‌شود. از این میزان مقداری بد و مقداری خوب مصرف می‌شود. اما ما همه فشار را گذاشته‌ایم در حلقه آخر که رفتار مصرف‌کننده را اصلاح کنیم. در‌حالی‌که اگر دقت کنیم می‌توانیم ببینیم که اثر این کم مصرف کردن درنهایت چقدر خواهد بود.»

چگونه می‌توانیم بدون هیچ عواقبی کم‌کاری‌هایمان را فریاد بزنیم؟

به گفته این کارشناس حوزه مدیریت منابع نکته‌ای دیگر هست که توجه رسانه‌ها و مسئولان نظارتی می‌بایست به آن جلب شود: «یک نهاد متولی یا ارگان حاکمیتی دیگر در این مملکت مثال بزنید که این ویژگی‌ها را داشته باشد، خیلی صریح و علنی و عمومی کاستی‌ها و کم‌کاری‌های مربوط به دستگاه‌های خود را جار بزند و کسی هم با او کاری نداشته باشد. تصور کنید وزیر بهداشت درباره قرص آسپرین بچه یا آنتی‌بیوتیک که مدتی کم شد، داد بزند که مردم مصرف نکنید که نیست. بحران را داد بزند. این چه وضعیتی ایجاد می‌کند؟ وزیر کشاورزی بگوید فلان ماده غذایی به‌خاطر اینکه مصرف مردم زیاد است دچار کمبود شده و مردم باید مصرف را کم کنند. او را چه می‌کنند؟ بلافاصله استیضاح نمی‌کنند؟ کدام مسئول است که خیلی راحت از کمبود یک دستاوردی که باید در حوزه مدیریتی خود بدان دست می‌یافت، با افتخار سخن بگوید و تقصیر را گردن مردم بیندازد و بعد بگوید جیره‌بندی و کاهش مصرف و فشار بر مصرف‌کننده راه‌حل است و هیچ کسی با او کار نداشته باشد؟ جالب است که با افتخار این کمبود را جار می‌زنند. مثلا وزیر دفاع بگوید فشنگ ساده کم است و نیروهای انتظامی و نظامی سالانه ‌فقط به اندازه یک رزمایش سهمیه دارند.

اگر وزیر دفاع چنین حرفی را بیان کند با او چه برخوردی می‌شود؟ عجیب است که چطور در وزارت نیرو این‌گونه کم‌کاری‌ها را جار می‌زنند، در خیابان‌ها بنر می‌کنند و به همه مردم پیامک می‌زنند و کسی هم با آنها کاری ندارد؟» سینی‌ساز در پایان راهکار جایگزین مدیریت فعلی آب را تغییر در روش ذخیره‌سازی معرفی می‌کند، وی در این خصوص توضیح می‌دهد: «همزمان با اینکه تغییرات اقلیمی کشور به روندی نزدیک می‌شود که بارش‌های پاییزه و زمستانه داریم و بارندگی‌ها به‌صورت دفعی و ناگهانی می‌آیند اگر بخواهیم به شیوه قدیم ادامه دهیم نمی‌توانیم بحران آب را کنترل کنیم. بنابراین باید رفتار و رویکرد مدیریتی خود را به سمتی ببریم که این منابع آب را با شیوه دیگری بتوانیم برای فصول گرم ذخیره کنیم و همچنین برای زمان‌هایی که این بارش‌ها وجود ندارد می‌بایست از رویکرد ذخیره‌سازی سدی و روسطحی عبور کرده و به ذخیره‌سازی زیرسطحی روی بیاوریم چراکه سدها گنجایش ذخیره این حجم بارندگی را ندارند مخصوصا وقتی به‌صورت ناگهانی می‌آید، همچنین مشکل تبخیر وجود دارد و در مخازن سدها تبخیر بسیار است. با توجه به اینکه کشور ما کشورخشکسالی است، این میزان تبخیر رقم قابل‌ملاحظه‌ای است و باید در جایی برود که عوامل تبخیر نتوانند آب را تلف کنند. بهترین جا و بزرگ‌ترین جایی که می‌توان تصور کرد سفره‌های آب زیرزمینی کشور است و گزارش‌های متعدد نیز افت آنها را نشان می‌دهند. در بحث ذخیره‌سازی مجدد حالاحالاها می‌توانیم روی سفره‌ها حساب کنیم. تنها همین منبع است که به‌طور پایدار برای ما باقی خواهد ماند.»