به نظر شبیه یک شوخی بود اما انگار دارد تبدیل به یک ماجرای جدی می شود. چهاردهم شهریور بود که ایرنا گزارشی پژوهشی با تیتر سوالی «لیتیوم ارزش خشک شدن دریاچهها را دارد؟» منتشر کرد و مدعی شد که «خشکیدن دریاچههایی مانند ارومیه، دریاچه نمک قم، بختگان، هامون، جازموریان و... در ایران که تقریبا از اواخر دهه 70 نمایان شد، دلایل متعددی دارد اما به استناد گزارشهای رسانهای، وجود منابع عظیم «لیتیوم» در کف این دریاچهها شاید یکی از دلایل توجه ناکافی به روند خشک شدن این منابع مهم طبیعی و تعلل در احیای آن باشد».
طلا هم باشد، نمی خواهیم
انتشار این گزارش پژوهشی، بازتاب گسترده ای داشت و افکار عمومی جامعه هم که تعصب خاصی روی دریاچه ارومیه دارند و به دلیل کوتاهی در حفظ و احیای این دریاچه حسابی از مسئولان گلایه مند هستند، واکنش های تندی به این موضوع نشان دادند، مثل این کاربر که با ناامیدی نوشت: «هر کیلو لیتیوم 160 دلار قیمت دارد و مسئولان از هر چیزی که ارزش ریالی و دلاری داشته باشد، نمی گذرند».
البته سازمان محیط زیست ورود خوبی داشت و مدیرکل محیط زیست استان آذربایجان غربی به صراحت اعلام کرد: «حتی اگر در کف دریاچه ارومیه، معادن طلا هم وجود داشته باشد، این امر توجیهی برای خشک شدن منابع آبی نیست».
دریاچه ارومیه سرمایه ملی است
«سعید شهند» البته تحلیل علمی و رویکرد دولت به این موضوع را هم شفاف سازی و تصریح کرد: هیچ اطلاعی از وجود لیتیوم در کف دریاچه ارومیه در دست نیست، ضمن آن که دریاچه ارومیه سرمایه ملی است و با سلامت مردم رابطه مستقیمی دارد و احیای آن اولویت دولت است. شخص رئیس جمهور حساسیت زیادی برای احیای دریاچه ارومیه دارد و در همین راستا معاون اول رئیس جمهور مسئولیت مستقیم کارگروه ملی احیای دریاچه ارومیه را که از ۱۵ سازمان و وزارتخانه تشکیل شده، بر عهده دارد.
تبدیل نگین فیروزه ای آذربایجان به معدن؟
با وجود این، در روزهای اخیر رئیس فراکسیون محیط زیست مجلس، اگرچه به اهمیت دریاچه ارومیه اشاره و آن را نگین فیروزه ای آذربایجان توصیف کرده، اما از موضوعی سخن گفته که نگران کننده است. سمیه رفیعی در گفت و گو با خبرگزاری رسمی مجلس اظهار کرد: «تایید یا تکذیب بهره برداری از لیتیوم موجود در دریاچه ارومیه نیاز به بررسی جامع و کامل دارد و باید با جزئیات بیشتر این مسئله مورد توجه قرار بگیرد تا پاسخی قانع کننده در این راستا به افکار عمومی داده شود». او در سخنانی عجیب افزود: «برداشت لیتیوم از دریاچه ارومیه دور از ذهن نیست اما باید در نظر بگیریم که آیا لیتیوم موجود در دریاچه به قدری بوده که ارزش خشک کردن آن و تبدیل شدن به معدن را داشته باشد؟»
بالاخره موافق یا مخالف؟
نگرانی این جاست که رئیس فراکسیون محیط زیست مجلس، به جای دفاع قاطع از حفظ دریاچه، احتمالات دیگر را هم در نظر گرفته و در یک اظهارنظر دو پهلو گفته: امروز این دریاچه حال و روز خوبی ندارد و زمزمههای تبدیل شدن آن به معدن لیتیوم نیز بر وخامت اوضاع می افزاید. سازمان محیط زیست و ستاد احیای دریاچه ارومیه به عنوان یکی از متولیان اصلی، هر چه سریع تر نتایج بررسیهای کارشناسی خود را مبنی بر وجود لیتیوم و ارزش اقتصادی آن در دریاچه ارومیه به مجلس گزارش و به سوژه سازی این دریاچه و نگرانیهای مردم به ویژه فعالان محیط زیست پایان دهند».
زمان رسیدن آب از کانی سیب معلوم نیست!
در همین حال، انتشار برخی خبرها هم بر نگرانی مردم افزوده است. نمونه اش صحبت روز گذشته رئیس سازمان حفاظت محیط زیست کشور در گفت و گو با تسنیم است که اظهار کرد: تونل «کانیسیب» با یک مشکل فنی زمانبر روبهرو شده و هنوز زمان دقیقی برای پایان تعمیرات آن و انتقال حقابه دریاچه ارومیه اعلام نشده است. علی سلاجقه افزود: زمانی شما از ابتدا، ساخت یک پروژه را شروع میکنید و پیش میبرید اما زمانی، باید مشکل یک سازه ساخته شده را برطرف کنید که مورد دوم بار فنی بیشتری دارد و زمانبر است، بنابراین زمان دقیقی برای آماده شدن تونل اعلام نشده است. هرچند سلاجقه این تاکید را داشت که «مجموعه وزارت نیرو برای تسریع در روند تعمیرات تونل کاملاً بسیج شده است و به محض ترمیم و آماده شدن تونل، رهاسازی حقابه انجام خواهد شد» اما باید به افکار عمومی حق داد که با توجه به گزارش جنجالی اخیر خبرگزاری دولت، نگران محقق شدن این وعده باشند.
بدون آب، لیتیوم هم نیست
البته این تحلیل «مسعود باقرزادهکریمی» رئیس سابق حوضه آبریز ارومیه در وزارت نیرو در روزنامه صمت، کمی خیالمان را راحت کرد: «در بیشتر دریاچههای شور اینچنینی، ترکیبات کمیابی مثل لیتیوم و منگنز وجود دارد. درباره دریاچه ارومیه هم از سالها پیش از وجود آن آگاهی داشتهایم و حداقل از دو دهه پیش مطالعاتی در این زمینه انجام و حتی حجم ذخایر و ارزش اقتصادی آن برآورد شده اما بهرهبرداری یا استخراج این مواد معدنی از شورابهها امکانپذیر است، نه از نمک خشک. پس باید دریاچهای وجود داشته باشد تا بتوان از آن لیتیوم برداشت کرد، در غیر این صورت، هزینه برداشت چندبرابر میشود، چون باید این نمک را ببرند و با آب محلول کنند و طی فرایندهای تقطیر چندمرحلهای، ماده معدنی مدنظر را استحصال کنند. بنابراین اگر قرار بود از این جا مواد معدنی برداشت شود، بهتر این بود که دریاچه آب داشته باشد».با این خبرها امیدوار می شویم که طرح تبدیل دریاچه ارومیه به معدن لیتیوم، احتمالا صحت ندارد و اصلا شدنی نیست اما انتظار این بود که فراکسیون محیط زیست مجلس، موضع متفاوتی اتخاذ می کرد تا به جای رد کامل چنین فرضیه ای، بررسی ارزش اقتصادی آن را در دستور کار قرار ندهد.
نه تصمیمی بوده، نه مجوزی صادر شده
دکتر «حجت جباری»، سرپرست مرکز مدیریت هماهنگی و ارزیابی احیای دریاچه ارومیه هم به خراسان گفت: نمی دانم این صحبت ها از کجا و بر چه اساسی مطرح شده، اما با توجه به سابقه مطالعاتی و اجرایی در حوضه دریاچه ارومیه، می توانم بگویم که خشکاندن این دریاچه برای برداشت لیتیوم صحت ندارد. وی ادامه داد: وضعیت فعلی دریاچه و کاهش سطح آن به دلایل متعددی همچون کاهش بارندگی است و اگر قرار بود دولت آن را تبدیل به معدن لیتیوم کند که میلیاردها تومان برای احیای آن هزینه نمی کرد. جباری افزود: هم اکنون به طور طبیعی رسوبات نمکی خشک دریاچه برای تامین نیاز برخی کارخانه ها برداشت می شود اما لیتیوم در شورابه وجود دارد و تا جایی که من اطلاع دارم، هیچ تصمیم یا مجوزی هم برای برداشت آن وجود نداشته است.