کانال تلگرام ایران جیب
مدیران خودرو 777
مدیران خودرو 777
لست سکند تور مسافرتیلست سکند تور مسافرتی

نرم افزار حسابداری پارمیسنرم افزار حسابداری پارمیس

کنایه سنگین روزنامه جمهوری اسلامی/ چهل و سه سال همه چیز را در اختیار داشتیم چرا چنین شد؟


کد خبر : ۹۸۱۱۳چهارشنبه، ۲۹ تیر ۱۴۰۱ - ۰۸:۱۷:۱۷۱۲۱۹ بازدید

روزنامه جمهوری اسلامی : غلامرضا بنی‌اسدی در یادداشتی که در روزنامه جمهوری اسلامی منتشر شد به برخوردهای اخیر در جهت سختگیری به حجاب پرداخت.

من با بی‌حجابی مخالفم. با پلشت چشمی هم مخالفم. رعایت اولی و پرهیز از دومی را هم یک حقِ اجتماعی می‌دانم. حقی که در تولید امنیت اجتماعی و آرامش روحی، نقشی بی‌بدیل دارد. این را هم تصریح می‌کنم که با شیوه جاری برخورد با بدحجاب هم موافق نیستم. حجاب را یک واجب دینی و الزام قانونی می‌دانم که باید در جامعه تحقق حداکثری داشته باشد اما برخی رفتار‌‌ها از جمله آنچه از رئیس ستاد امر به معروف فلان شهرستان نقل شده، مشکل دارم و خود آن نوع نگاه و گفتار را منکری آشکار می‌دانم که باید گوینده را به معروف امر کرد. قبح و زشتی این رفتار چون در جایگاه مسئولیتی است چندین و چند برابر است.

حتی می‌توان گفت که مصداق نشناختن معروف و عینِ منکراست که حتما باید اصلاح شود. موضوع توسعه فرهنگ حجاب باید با نگاه و هندسه رفتاری شهید آیت‌الله بهشتی پی گرفته شود که دخترانش را وادار به حجاب نکرد بلکه روش تربیتی اوچنان بود که خود به انتخاب حجاب رسیدند. این سخنِ دختر آن شهید والامقام است که، "ایشان با آگاهی دادن، تشویق به خواندن کتاب‌های مرتبط با موضوع حجاب و امکان مقایسه بین دین مسیحیت و اسلام، آزادی بیش از حد و در واقع بی‌بند و باری دختران در جامعه غربی و بیان وظایف و مسئولیت‌های دختران و زنان در اسلام و ارائه الگوهای زن مسلمان، سبب شدند که با آگاهی کامل و علیرغم دشواریهای بسیاربرای یک دختر نوجوان، حفظ حجاب و رعایت دستورات شرعی حتی در جامعه بی‌بند و بار غربی را انتخاب کنم." رفتار باید چنین باشد تا بسازد. آنچه از برخی حضرات می‌خوانیم و می‌شنویم با این مشرب هیچ خویشاوندیی ندارد. باید شان گفت، مگر با توهین و تحقیر می‌شود آدم ساخت که چنان می‌کنید و چنین توقع دارید؟ حرف‌هاتان مثل بمب گذاشتن زیر پایه‌های فرهنگی جامعه است. ویران می‌کنید و در عین حال توقع آبادانی را به زبان می‌آورید؟

با خود صادق باشیم، چهل و سه سال همه چیز را در اختیار داشتیم. رسانه بود، منبر بود، مسجد بود، مدرسه بود، دانشگاه بود، تلویزیون و سینما و... بود. همه آنچه لازم بود را در اختیار داشتیم و داریم، پس چه شد که چنین شد؟ این‌‌ها پرورش یافتگان مدیریت فرهنگی خود ما هستند. اگر قرار باشد از کسی یقه بگیریم، دست در یقه خودمان مشت باید بشود. اگر قرار باشد کسی را به دیوار بکوبیم، پشت خودمان خاکی خواهد شد. اگر ما درست می‌شدیم، اگر درست بشویم، همه درست می‌شوند. ما سفره حلال پهن کنیم، لقمه‌های که دیگران برمی‌دارند شبهه‌‌‌ناک نخواهد بود. اگر خود را اصلاح کنیم، فساد جایی برای تکثیر پیدا نخواهد کرد. مشکل را قبل از آنکه در رفتار دیگران با ذره بین بجوئیم، در مدیریت خود بسنجیم آن وقت شاید نحوه رفتارمان فرق کند. متأسفانه کار به جایی رسیده که هرکس تقصیرش بیشتر است، بیشتر طلبکاری می‌کنند. هرکس در جایگاه خود کوتاه آمده، صدایش بلند‌تر است. صدای بلند، حق ایجاد نمی‌کند، حق را باید به صدای بلند گفت. به واقع ما خود متهم هستیم، جای مدعی نشستن، چیزی را عوض نمی‌کند!



اخبار مرتبط

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار هفته

پربحث ترین ها

سایر خبرها