جسد زن جوان که به دنبال اختلاف با شوهرش در اقدامی جنونآمیز دختر 5 سالهاش را از پنجره طبقه چهارم ساختمان به پایین انداخته و سپس خودش نیز با سقوط از بالکن جان باخته در حالی به پزشکی قانونی منتقل شد که خانواده وی مدعی هستند وی به قتل رسیده است.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، ساعت دو بامداد هجدهم اردیبهشت خبر مرگ دختری خردسال و مادرش در یکی از محلههای حصارک کرج تیمی از کارآگاهان جنایی را به محل حادثه کشاند.
ساکنان ساختمان که موضوع را به پلیس خبر داده بودند به کارآگاهان گفتند: با صدای گریه و فریاد دخترک همسایه از خواب پریدیم و وقتی از پنجره
به بیرون نگاه کردیم ناگهان صحنهای دیدیم که شوکه شدیم، دختر 5ساله در محوطه پایین ساختمان افتاده و ناگهان مادرش نیز خودش را از پنجره به پایین
پرت کرد.
شوهر زن جوان که در محل حضور داشت درحالی که شوک زده شده بود به کارآگاهان گفت: چند وقتی بود که من و همسرم با هم اختلاف داشتیم،همسرم زن مهربانی بود اما به خاطر سابقه بیماری روانی که داشت تاکنون سه بار اقدام به خودکشی کرده بود، اما من این موضوع را با کسی در میان نگذاشتم، قبل از این حادثه نیز چند وقتی باهم درگیری داشتیم.
شب حادثه با پا درمیانی یکی از بزرگان فامیل باهم آشتی کردیم حدود ساعت 2 شب وقتی فامیلمان خیالش راحت شد که ما آشتی کردهایم میخواست برود اما چون ماشین نداشتند من گفتم شما را میرسانم، بعد هم آنها را با خودروام به خانهشان رساندم اما وقتی برگشتم با جسد خونین دختر و همسرم روی زمین مقابل ساختمان روبهرو شدم.
بهدنبال اظهارات مرد جوان که 32سال داشت پرونده برای بررسیهای بیشتر در اختیار تیم جنایی قرار گرفت و با بررسی صحنه مرگ مادر و دختر تحقیقات آغاز شد.
اگرچه تشخیص کارآگاهان جنایی حاکی از مرگ خودخواسته زن جوان است اما خانواده این زن 27ساله برخلاف اظهارات کارآگاهان مدعی هستند که دخترشان به قتل رسیده است، بنابراین تحقیقات بیشتر پلیس برای رازگشایی از این پرونده کماکان ادامه دارد و جسد برای تعیین علت دقیق این حادثه به پزشکی قانونی سپرده شد.
نگاه کارشناس
سرگرد بهروز علیزاده/رئیس مرکز مشاوره فرماندهی انتظامی استان البرز
خشونتطلبی و رفتار پر استرس گاهی با کلام و گاهی با رفتارهای فیزیکی همراه است، افراد درمقابل این رفتارها سه نوع واکنش دارند؛ برخی سعی میکنند خشونت را در درون خود سرکوب کنند اما بعد در یک شرایط بغرنج با انفجار پرخاشگری روبهرو میشوند.گروه دوم غالباً افرادی هستند که در مواجهه با خشم، رفتارهای خشونت باری از خود بروز میدهند که در نهایت بیشتر آنها با پشیمانی روبهرو میشوند و گروه دیگر هم افرادی هستند که با درک شرایطی که در آن قرار گرفتند رفتار معقولانهای از خود به یادگار میگذارند که سرانجام باعث رضایت فرد مقابل و خود میشوند. این گروه از افراد در واقع توانستند به درستی بر خشم خود غلبه کنند.
اینکه ما چطور بتوانیم در این گروه سوم جا بگیریم نیازمند آموزش هستیم، کسب مهارت کنترل خشم یک نکته بسیار مهم است که میتواند مانع بسیاری از درگیریهای افراد چه در خانواده و چه در محیط اجتماع شود.
کنترل خشم از وقوع قتلهای هولناک و حتی سکتههای قلبی و مغزی جلوگیری میکند. کسانی که دچار خشونتطلبی هستند به ناگهان دچار این بیماری نشدند بلکه از قبل باتوجه به سابقهای که در برخورد با سایرین داشتند دچار این مشکل شدهاند، اینکه در برخورد با پدیدهای که میتواند باعث خشم شما شود چه عکسالعملی داشته باشید نیازمند فکر است و کمک گرفتن از دیگران. به عنوان مثال وقتی زنی از رفتارهای همسرش رنج میبرد و باعث خشم او میشود باید سعی کند این موضوع را در محیط صمیمی با همسرش مطرح کند، البته خانواده و دوستان نیز باید سعی کنند بیشتر با او صحبت کنند، گوش شنوایی برای حرفهایش باشند و با شوخ طبعی فضای رفتاری او را تغییر دهند.
خانواده افرادی که دچار بیماریهای روانی هستند باید نحوه برخورد با او را یاد بگیرند و از تجربههای علمی کارشناسان مراکز مشاوره استفاده کنند، گاهی همین نوع برخورد با این افراد در ایجاد رفتار خشونت بار او بسیار جدی است. در آخر به همه مردم توصیه میکنم اگر عصبانی شدید کافی است به اندازه 10 شماره چشمان خود را ببندید و با نفس عمیق و مکث سعی کنید خشونت خود را کنترل و به پایان کار فکر کنید.