بازار خودرو ایران طی یکی دوسال گذشته، همواره درگیر تورم شدید بوده است و در شرایط تورمی هم فروختن کالاها چندان سخت نیست، چرا که اغلب مشتریان با آگاهی از ضرر خرید دیرهنگام، دل به دریا زده و هر کالایی را برای حفظ سرمایه خود خریداری میکنند، اما طی یکی دو ماه گذشته که روند بازار به سمت کاهش قیمت تغییر کرده است، شاهد چرخش به سمت رکود سنگین در بازار هستیم، در چینن شرایطی مشتری دارای پول نقد، دست بالا را در بازار دارد و با صبر و حوصله سعی میکند تا بهترین کالا را با کمترین قیمت ممکن خریداری نماید. اینجاست که مسئله بدفروش بودن خودروها میتواند برای مالکین بسیار مشکلساز شود و در این مقاله نیز قصد داریم تا درست به سراغ چنین خودروهایی برویم و چند نمونه از خودروهای بدفروش در بازار را به شما معرفی کنیم.
البته گفتنی است که در انتخاب خودروهای حاضر در این مقاله سعی شده تا به نمونههای موجود در بازار طی ۱۵ سال گذشته پرداخته شود و از همین رو از نام بردن خودروهای کلاسیک و کلاسیک مدرن که مشتریان خاص خود را دارند، پرهیز کردهایم. همچنین سعی شده تا خودروهای مورد انتخاب از انواعی باشند که در تیراژ بالا و تولید انبوه در بازار وجود دارند و طبیعتا برخی از خودروهای بسیار کم تیراژی که انگشت شمار به کشورمان راه یافتهاند، ذاتا خودروهای بدفروشی محسوب میشوند و نیاز به معرفی در چنین مطلبی ندارند.
۱. هافی لوبو
در سال ۱۳۸۹ پس از توقف عرضه فولکس واگن گل توسط خودروسازان بم که در پی خروج برند فولکس واگن از بازار ایران رخ داده بود، مسئولین گروه صنعتی کرمان خودرو تصمیم گرفتند تا در یک اقدام بهیادماندنی به سراغ عرضه یک هاچبک عجیب و غریب از سرزمین چین بروند، این خودرو مدل لوبو از گروه خودروسازی هافی نام داشت که طراحی غیر معمول خود را از یکی از محصولات گروه طراحی مشهور پنین فارینا به عاریت گرفته بود.
نصب دو چراع کوچک در بخش پایینی ستونهای جلو و محل اتصال ستون به بدنه، از جمله مشخصات خاص این خودرو است که در کمتر خودرو دیگری مشابه آن دیده میشود. در داخل کابین نیز مجموعه نشانگرها در بخش مرکزی داشبورد قرار گرفتهاند و پشت فرمان هیچ اثری از عقربههای دورسنج و سرعت سنج دیده نمیشود.
این خودرو به یک موتور چهار سیلندر ۱ لیتری ۱۶ سوپاپ با قدرت ۶۵ اسب بخار مجهز است و قرار بود تا رقیبی برای مدل موفق و پرفروش MVM 110 باشد که در واقع نسخه چینی از دوو ماتیز محسوب میشد، اما برخلاف تصور هافی لوبو بخاطر ظاهر خاص و قیمت بیشتر خود در مقایسه با MVM 110 به هیچ عنوان نتوانست در بازار داخلی موفق ظاهر شود و پس از گذشت تنها دو سال (پایان تولید در سال ۱۳۹۱) بدون معرفی هیچ خودرو جایگزینی از خط تولید کنار رفت.
حالا نیز معدود مالکان این خودرو با مشکلاتی برای تامین قطعات یدکی این خودرو مواجهاند و طبیعتا فروش هافی لوبو نیز در بازار دست دوم به هیچ عنوان ساده نیست.
۲. لیفان ۵۲۰
لیفان ۵۲۰ در ایران به دو مدل قبل از فیسلیفت و بعد از فیسلیفت دستهبندی میشود که در این مورد خاص، منظور ما بیشتر مدل اولیه و قبل از فیسلیفت است که در شمار بسیاری کمی توسط گروه کرمانخودرو به بازار وارد شد و با انتقاد سنگین مشتریان مواجه شد، عملکرد ضعیف ترمزها، سنگینی کلاچ و هماهنگ نبودن موتور و گیربکس از جمله مشکلاتی بودند که باعث شدند کرمانموتور به سرعت نسبت به ارائه نسخه فیسلیفت شده لیفان ۵۲۰ به بازار اقدام کند که تقریبا فاقد ضعفهای مدل اولیه بود، البته بازهم مشکلاتی مانند ورود زیاد صدای موتور به کابین یا نامشخص بودن شرایط ایمنی بدنه در تست تصادف، به قوت خود باقی ماند و حالا نیز نمونههای دست دوم این خودرو در بازار با مشکل تامین قطعات و عدم محبوبیت مواجهاند.
لیفانهای ۵۲۰ موجود در ایران همگی مدلهای قبل از ۹۲ هستند، چرا که در این سال، ۵۲۰ جای خود را به مدل جدیدتر ۶۲۰ داد، استفاده از موتور ۱.۵ لیتری با قدرت ۱۰۶ اسب بخار از دیگر مشخصه های این خودرو سدان سایز کامپکت است.
۳. رانا
نیمه دهه ۸۰ بود که ایران خودرو با معرفی محصول تازه خود به نام پژو ۲۰۶ آریان یا همان پژو ۲۰۶ صندوق دار از مالکیت پلتفرم این خودرو (نسخه صندوقدار از پژو ۲۰۶) و امکان صادرات آن سخن گفت و چندی بعد نیز پروژه معرفی یک خودرو تازه برای جایگزینی با پیکان از دست رفته رسما استارت خورد. هرچند در ابتدا قرار بود تا نسخههای بدون آپشن و ساده تندر ۹۰ نقش جایگزینی پیکان را ایفا کنند، اما به سبب پیچیدگیهای مدیریتی و سختگیریهای رنو در داخلیسازی قطعات، در نهایت این پروژه جای خود را به معرفی یک نسخه ارزانسازی شده از ۲۰۶ صندوقدار داد که در نهایت رانا نام گرفت. اما برخلاف تصورات اولیه و برنامهریزیها، رانا چندان هم خودرو ارزانقیمتی از آب در نیامد و با اختلافی چند میلیونی به رقیبی مستقیم برای پژو ۲۰۶ صندوقدار بدل شد، حال آنکه به سبب ارزانسازیهای انجام شده، کیفیت قطعات بکار رفته در داخل کابین به وضوح کمتر از ۲۰۶ بود و به سبب حذف شدن عایقهای کابین نیز، صدای پیشرانه با وضوح بالایی به درون کابین راه مییافت.
همچنین داخلیسازی برخی از قطعات فنی و برقی نیز سبب شده بود تا میزان خرابی و نقصهای فنی سری نخست رانا از ۲۰۶ نیز بیشتر باشد و به همین سبب رانا رفته رفته به محصولی نه چندان موفق در سبد محصولات ایران خودرو بدل شد.
طی سالهای اخیر نیز ایران خودرو تلاش کرده تا با بهبود کیفیت، ذهنیت خریداران را نسبت به این محصول تغییر دهد، اما آب رفته به جوی باز نمیگردد و برخلاف سایر خودروهای تولید داخل، رانا در بازار دست دوم، در میان خودروهای بدفروش قرار میگیرد.
۴. بسترن بی ۵۰
همزمان با دور قبلی تحریمها بود که گروه خودروسازی بهمن در پی خروج مزدا از بازار ایران، تصمیم گرفت تا به خودروسازان چینی روی خوش نشان دهد و از میان تمام این خودروسازان نیز، بسترن به سبب سابقه همکاری با مزدا برای حضور در بازار ایران انتخاب شد، اما نخستین میوه این همکاری، چیزی نبود جز بسترن B50 که به شکل همزمان از پلتفرم خودروهای مزدا و موتور ساخت فولکس واگن نیرو میگرفت و چندان محصول هماهنگی از آب در نیامده بود. این مساله در کنار عرضه بسیار کمشمار این خودرو در بازار و ناشناخته بودن آن، باعث شد تا بسترن بی ۵۰ به محصولی ناموفق و کمفروش در بازار ایران مبدل شود، البته بهمنخودرو به سرعت نسخه فیسلیفت همین خودرو را با طراحی اصلاح شده (به خصوص در نمای جلو) و با استفاده از موتور ۱.۸ لیتری مزدا روانه بازار کرد که به سبب تبلیغات گسترده و هماهنگی بهتر، توانست سهم مناسبی را از بازار تصاحب کند، اما در عوض نسخههای سری اول با موتور ۱.۶ لیتری این روزها در زمره خودروهای کملوازم و بدفروش بازار دستهبندی میشوند.
۵. امجی ۵۵۰
در میان خودروهای وارداتی به کشورمان نیز نمونههای بد فروش بسیاری وجود دارند که عمدتا به خودروهای کمتیراژی مربوط میشوند که با کمبود قطعات و لوازمیدکی مواجهاند، اما از میان تمام این خودروها، قطعا امجی ۵۵۰ یکی از جذابترینهاست که به سبب بدنه نسبتا بزرگ، گیربکس اتوماتیک، آپشنهایرفاهی و موتور توربو پر قدرتش، در نگاه اول خودروی جذابی به نظر میرسد، اما باز هم به دلیل تیراژ کم عرضه و جایگزین شدن با امجی ۶ در سالهای بعدی، نمیتواند در بازار دست دوم سربلند کند!
نکته مهم در خصوص خودروهای توربو اینکه، پیشرانه این خودروها به سبب حساسیت به کیفیت بنزین و روغن، بیشتر از موتورهای فاقد توربو در معرض آسیب دیدگی قرار دارد و همین مساله باعث میشود تا خرید یک خودرو دستدوم کمتیراژ چینی با موتور توربو، با ریسک زیادی همراه باشد، در واقع اغلب مشتریانی که حاضر به پذیرش چنین ریسکی هستند، ترجیح میدهند تا مدلهای جدیدتر امجی ۶ را برگزینند و به همین سبب کمتر کسی به سراغ مدل قدیمیتر امجی ۵۵۰ میرود. از این رو باید گفت که امجی ۵۵۰ نیز توانسته تا در لیست بدفروشترین خودروهای بازار با قیمت کمتر از ۳۰۰ میلیون تومان جای بگیرد.
۶. جک J3
در سال ۱۳۹۱ بود که جک J3 به عنوان جایگزین فولکس واگن گل روانه بازار شد، خودرویی که قرار بود نقش محصول جمعوجور و درونشهری گروه کرمانخودرو را بازی کند. اما این خودرو علیرغم عرضه در دو نسخه سدان و هاچبک، تنها پس از دو سال مونتاژ با تیراژی بسیار اندک از خط تولید کنار رفت. از همین رو نیز هماکنون شمار اندک باقیمانده این خودرو در خیابانها، در زمره خودروهای دستدوم بسیار بدفروش جای میگیرند. به خصوص مدل سدان آن که حتی نسبت به مدل هاچبک J3 خودرو کم تیراژتری به شمار میآید و آنقدر در بازار ناشناخته است که بسیاری از فعالین بازار، اساسا از وجود چنین خودرویی خبر ندارند و با دیدن آن متعجب میشوند.
گفتنیاست که جک J3 با موتور ۱.۳ لیتری طراحی شده توسط میتسوبیشی و قدرت ۹۳ اسب بخار، حداقل روی کاغذ باید بتواند برای خودرویی نظیر MVM 315 خط ونشان بکشد، اما در عمل شتاب پایین، کیفیت سواری نامناسب، استفاده از پلاستیک خشک در جایجای کابین، از جمله مواردیست که باعث دلسردی مشتریان جک J3 میشود.
7. سورن
سمند یکی از خودروهای محبوب در بازار است که فروش خوبی دارد و به دلیل قیمت مناسب خود نسبت به سایر خودروهای داخلی، توانسته در بین مردم برای خود جا باز کند. ایران خودرو مدتی بعد از عرضه سمند عادی و LX، نسخه جدیدی از آن را نیز با ظاهر متفاوت و زیباتر عرضه کرد که سمند سورن نامیده میشد و البته قیمت گرانتری نیز داشت. این خودرو از نظر ظاهری چندان به دل بسیاری از مشتریان خوش نمیآید و به همین دلیل تقاضای خوبی در بازار ندارد.
8. آریو سایپا
کمپانی زوتی در بازار چین و جهان به کپیبرداری دقیق از محصولات شرکتهای معتبر تولید خودرو شناخته میشود. یکی از محصولات این تولیدکننده چینی، آریو است که در چین به نام زوتی Z300 شناخته میشود.
مونتاژ و فروش این خودرو را که یک سدان چینی و یک کپی دقیق از ALLION 2007 کمپانی تویوتا است، سایپا بر عهده دارد. سایپا این محصول را ابتدا با نام S300 وارد ایران کرد و پس از مدتی نام آن را به آریو تغییر داد.
یکی از معایب آریو سایپا طراحی ظاهری قدیمی این سدان چینی است. اگر به دنبال یک خودرو اسپرت و جذاب هستید، آریو نمیتواند انتظارات شما را برآوردهکند و بهتر است به دنبال خودروی دیگری باشید. طرز قرار گرفتن چراغها در کنار جلو پنجره، نمای شیکی بهاین خودرو داده است. با این وجود این سبک طراحی کمی قدیمی است.
مهمترین ویژگی هر خودرو موتوری است که نقش قلب را در ماشین ایفا میکند. یکی دیگر از معایب آریو سایپا و از مهمترین دلایلی که شما را از خرید این خودرو منصرف خواهد کرد، قدرت کم آن در جاده است. آریو با پیشرانههای 1.5 و 1.6 لیتری عرضه شده که قابلیت تولید 103 و 112 اسببخار قدرت را دارند. عملکرد این پیشرانه برای وزن 1275 کیلوگرمی خودرو ضعیف است. آریو در شرایط شهری از لحاظ قدرت مشکلی نخواهد داشت، اما قطعاً در سربالاییها دچار مشکل خواهد شد. این ضعف را زمانی بیشتر حس خواهید کرد که ظرفیت سرنشینان تکمیل باشد. درواقع ضعف اصلی این خودرو نه در توان و گشتاور، بلکه در سیستم انتقال قدرت و گیربکس است.
این خودرو در بازار بدترین فروش را در بین محصولات شرکت سایپا دارد.