* فریدون برکشلی / تحلیلگر ارشد بازار نفت
بازار جهانی نفت، سال سختی را پشت سرگذاشت. از کاهش 10 میلیونی تقاضای جهانی نفت و قیمت منفی شاخص نفتی WTI، تا جنگ قیمت ابرقدرتهای نفتی و البته تحکیم موقعیت اوپک پلاس بهعنوان یک بازیگر تمام عیار در مدیریت بازار جهانی نفت. اما بازگو کردن رنجی که بازار نفت تحمل کرد، به این معنا نیست که حتماً روزهای خوب در پیش است. در واقع مفهوم روزهای خوب با استاندارد تابستان ۲۰۱۹ تغییر کرده است. اصلاً شاید روزهای خوب به مفهوم گذشته به این آسانیها برنگردد.
عوامل مؤثر در تحولات بازار جهانی نفت در سال جدید-کرونا
بخش اعظم مفروضات در گمانهزنیها به از میان رفتن بحران کرونا مربوط میشود. دنیای بدون کرونا، شاید دیگر چندان به دنیای قبل کرونا شباهت نداشته باشد، اما حداقل نزدیکتر است. بیشتر شبیه گذشته است و تنظیم نقشه راه برای بازار جهانی نفت، آسانتر است. ما دهها سال با بازار جهانی نفت و افت و خیزهای آن زندگی کردیم. ساختار بازار را شناختیم و بلکه ابداع کردیم. ژئوپلیتیک انرژی را به ادبیات اقتصاد سیاسی و روابط بینالملل وارد کردیم. اما امروز همه آن داشتهها، آموختهها و مفاهیم، دستخوش تغییراتی شده که درک آنها به بزرگی و پیچیدگی ویروس کروناست.
هر تدبیری برای مدیریت بازار جهانی نفت در ۲۰۲۱، منبعث از این واقعیت است که آیا این سال، ویروس کنترل خواهد شد. آیا ۲۰۲۱ سالی عاری از کرونا خواهد بود. شواهد موجود، نشان از آن دارد که خیر. ویروس حداقل تا نیمه سال و بلکه تمام سال با ما خواهد بود. اما با نگرشی مثبت، اقتصاد جهانی تا اندازهای آن را مدیریت خواهد کرد. چین که برای دو دهه کامل، موتور و محرک رشد تقاضای جهانی نفت بوده است، به شرایط کم و بیش عادی بازگشته؛ اما اقتصاد امروز جهان آن چنان در هم تنیده شده که رهایی چین از ویروس، کمک چندانی به جهش در بازار نفت نمیکند. کشورهای دیگر هم باید به اقتصاد خود سر و سامانی دهند تا چین در ترکیب با آنها پتانسیل رشد اقتصادی و رشد تقاضای نفت و انرژی منبعث از آن باز گردد.
اختلافات چین و امریکا
امریکا، در۱۹۵۰ و در پایان جنگ دوم جهانی، نزدیک به ۵۰ درصد تولید ناخالص جهانی را در اختیار داشت. در واقع قاره اروپا، یکسره ویران شده بود و امریکا بهعنوان قدرت مطلق اقتصادی جهان بود. در ۲۰۱۹ تولید ناخالص داخلی امریکا ۲۵ درصد جهان بود و چین هم سایه به سایه اقتصاد امریکا را تعقیب میکند. امریکا میداند که در نبردی سهمگین، ممکن است، بازی توسعه را به چین واگذار کند. چالشی را که ترامپ با چین آغاز کرد، منبعث از این واقعیت بود که امریکا باید از رشد چین جلوگیری کند.
اعمال تعرفه بر واردات امریکا از چین و محدودیتهای مختلف علیه شرکتهای چینی، جنگ دو ابرقدرت اقتصادی برای ماندگاری است، اما در این میان تقاضای نفت، قربانی ردیف اول این تعارض است. در واقع مصرف نفت در هر دوکشور تحتالشعاع کاهش عملیات در زنجیره عرضه قرار میگیرد. در واقع چین و امریکا و به شکلی غیر مستقیم، سایر اقتصادهایی که در این مسیر قرار میگیرند، در معرض تبعات ناشی از کاهش فعالیتها و تحدید رشداقتصادی قرار میگیرند. تحت شرایط عادی، این قبیل اختلافات میان کشورها مسبوق به سابقه است، ولی در شرایطی که اقتصاد جهانی تحت تأثیر تبعات مخرب کرونا قرار گرفته، مدیریت شرایط بسیار دشوارتر است. در واقع کرونا، بستری را فراهم ساخته که هر واقعه اقتصادی، تبعات و دشواریهای سخت تری را تحمیل میکند.
نگاهی به عرضه جهانی نفت در ۲۰۲۱
تحفه سال ۲۰۲۰ برای بازار نفت، تنها در بخش تقاضا نبود. در طرف عرضه هم بازار بسختی تحت فشار قرار گرفت.
سختترین چالش طرف عرضه، ظهور پرقدرت نفت شیل به بازار جهانی نفت بود که امریکا را پس از نیم قرن مجدداً به یک صادر کننده خالص نفت تبدیل کرد. نفت شیل با نزدیک به ۱۰ میلیون بشکه تولید روزانه، در واقع در اندک مدتی یک عربستان جدید وارد بازار نفت کرد. البته شیل با هزینه بالا تولید و عرضه میشود، اما تأثیر آن بر بازار، تولید کنندگان نفت خام متعارف اوپک و غیر اوپک را غافلگیر کرد.
نفت شیل، البته یک نقطه ضعف اساسی داشت. هزینه تولید بالای این نفت غیرمتعارف در شرایط سقوط قیمتها، در مدتی کوتاه، عرضه آن را ابتدا به نصف و سپس به کمتر از نصف تقلیل داد. اما از طرف دیگر تولیدکنندگان نفت خام غیرمتعارف را هم که در قیمتهای پایین آسیب دیده بودند، بر آن داشت تا از طریق افزایش تولید، کسری بودجه خود را جبران کنند. در واقع نقش اوپک و متحدان غیراوپک که رسماً «اوپک پلاس» گفته میشدند، در مدیریت بازار بسیار مهم و حساس بود. در این میان نقش عربستان و روسیه بهعنوان دو ابر قدرت نفتی تعیین کننده بود. آن طور که قیمت جهانی نفت از محدوده زیر ۳۰ دلار در بشکه به رقم بالای ۵۰ دلار در بشکه رسیده است.
اما ۲۰۲۱ برای بازار جهانی نفت سالی «به خاطر ماندنی» شناخته خواهد شد. اگر از نگارنده بخواهید که یک پاسخ واضح بدهد، پیشنهادم این است که باید از آچینگ(Iching) که نوعی طالع بینی است، کمک بگیریم. تحلیلگران جدی بازار در ۲۰۲۰ حداقل دو پیشبینی کاملاً اشتباه ارائه دادند. اول در جنگ قیمت میان عربستان و روسیه و دوم هنگامی که دبلیو تی آی منفی شد. اما آنچه که با قاطعیت میتوان اذعان کرد، قابلیت جهان در مقابله با کروناست. در واقع، کشورهای موفق و پیروز دهههای آینده، آنهایی هستند که امروز کرونا را بهتر مهار میکنند. بدون مهار کرونا، عبور قطعی از بحران در بازار نفت، میسر اما متزلزل، خواهد بود. در ۲۰۲۱ نبرد تجاری مابین چین و امریکا، قطعاً ادامه پیدا خواهد کرد. بایدن هم مسیر ترامپ را در جنگ تجاری و برای گریز از تله انحصار چین ادامه خواهد داد. اما احتمالاً هوشمندانهتر از ترامپ. عملکرد ترامپ عملاً دوستی برای امریکا، باقی نگذاشته بود. احتمالاً بایدن به تنهایی به جنگ تجاری با چین نخواهد رفت، بلکه اتحادیه اروپا را به همراه خواهد برد. به عبارت دیگر اتحاد ترانس آتلانتیک مابین امریکا و اروپا و محوریت ناتو، بازسازی خواهد شد.
البته این الزاماً خبر خوبی برای بازار جهانی نفت نیست. زیرا با این حساب چین با محدودیتهای بیشتری مواجه خواهد شد. بازار جهانی نفت میداند که بدون چین و آسیا رشدی برای تقاضا متصور نیست. بزرگترین مصرف کنندگان نفت در آسیا هستند. بزرگترین تولید کنندگان نفت هم جملگی آسیایی هستند. آینده نفت، آسیایی است. تمایل امریکا به خاورمیانه برای کنترل و مدیریت جریان نفت به چین و بقیه جهان است. تولید کنندگان خاورمیانهای اوپک، این را بدرستی درک کردهاند. مسابقه بازاریابها بر سر سهم در بازارهای آسیایی است. این کشمکش در ۲۰۲۱ و بخصوص با بازگشت ایران به بازار جهانی نفت، شدت بیشتری پیدا خواهد کرد. البته در صورت تثبیت قیمت جهانی نفت برای مدتی طولانی مثلاً ۶ ماه، این اعتماد به نفس را به شیل خواهد داد که سرمایهگذاری کند و تولید را به ارقام بالای ۱۰ میلیون بشکه در روز برساند.
اما شیل یک محدودیت مهم دارد. شیل نفت خام بسیار سبک است. در واقع در میادینی میعانات گازی محسوب میشود. لذا تولید بالای شیل، الزاماً، کانون قدرت نفت شیل نیست. دنیا به چنین حجمی از شیل در ۲۰۲۱ و حتی پس از آن نیاز نخواهد داشت. ضمن آنکه احتمالاً چهل و ششمین دولت امریکا روی مسأله محیط زیست تمرکز بیشتری دارد. حالا باید منتظر ماند و دید که امروز آقای بایدن در نخستین روز ریاست جمهوری خود چه پیامی برای بازار نفت دارد. پیامی که با توجه به اهداف و سیاستهای جدید امریکا برای بازگشت به معاهده تغییرات آب و هوای پاریس، احتمالاً برای تولید کنندگان نفت شیل چندان خوشایند نیست.