27 مهرماه امسال، پهپاد باروري ابرها مورد تست قرار گرفت. پهپادي كه موسسه تحقيقات آب وزارت نيرو مدعي است ساخت آن را از زمستان سال 93 آغاز كرده بوده و در نهايت در مهرماه 95 با موفقيت به نتيجه رسانده است. شايد بر پايه همين توفيق است كه ديروز مرتضي افتخاري، رييس موسسه تحقيقات آب، اظهاراتي بيسابقه درباره امكان اتكاي نياز آبي كشور به باروري ابرها طرح كرده و بيان كرده است: «برآوردها نشان ميدهد كه استحصال آب از طرح باروري ابرها مقرون به صرفهتر از استحصال آب از منابع آبي زيرزميني است.» افتخاري ديروز هزينه استحصال يك متر مكعب آب از طريق باروري ابرها را 15 تا 45 تومان عنوان و با هزينه 1000توماني استحصال منابع آب زيرزميني قياس كرده است. صحبتهايي كه براي بسياري اين پرسش را ايجاد ميكند كه با چنين تفاسيري چرا تمام كشورهاي دنيا منابع آب خود را از طريق باروري ابرها تامين نميكنند؟
«تعادل» روز گذشته براي ارائه نگاهي دقيق و علمي به مقوله باروري ابرها سراغ منابع تخصصي موجود در اين زمينه رفت. طبق تحقيقات «تعادل» تاكنون 16 كشور دنيا «پروژههاي» باروري ابرها را در مقاطعي انجام دادهاند. تنها 2 كشور از اين 16 كشور در خليج فارس قرار داشتهاند و در هيچ كدام از موارد، باروري ابرها براي «تامين پايدار» منابع آب صورت نگرفته است؛ چراكه برخلاف اظهارنظرهاي مطرح شده از سوي مرتضي افتخاري، رييس موسسه تحقيقات آب، پروژههاي بارورسازي ابرها نيازمند تحقيقات كلان و ابزارهاي تكنولوژيكي هستند كه عملا كشورها نميتوانند به صورت مداوم و براي مصارف كلان به آنها نگاه كنند.
به گزارش ایرانجیب به نقل از تعادل، بر اساس مقالهيي كه نوامبر سال 2013 درباره باروري ابرها نوشته شده است، چين بزرگترين ساز و كار باروري ابرها در جهان را در اختيار دارد. در اين بين همسايهها اين كشور عظيم را به «باراندزدي» متهم ميكنند. مسالهيي كه يكي از چالشبرانگيزترين ابعاد باروري ابرهاست و ايران نيز پيش از اين در يكي از تلاشهاي خود براي بارورسازي ابرها، با افغانستان دچار چالشهايي شد. درواقع منابع آبي جوي نيز مانند منابع آب زيرزميني در برخي مناطق بين كشورها مشترك هستند و از همين جهت چالشآفرين محسوب ميشوند. چين اما براي زدودن آلودگي هواي بيجينگ پيش از برگزاري المپيك سال 2008 ابرها را بارور كرد. پكن پس از اين ادعا كرد كه نخستين بارش برف در اين كشور را از سال 1987 به واسطه باروري ابرها تجربه كرده است.
هند دومين كشور بزرگي است كه در چند مقطع از باروري ابرها استفاده كرده است، نخستينبار در سالهاي 1983 تا 87، در ادامه بين سال 93 تا 94، سپس در سال 2003 تا 2004 و درنهايت در سال 2008 هندوستان دست به باروري ابرها در 12 منطقه از يكي از ايالتهاي خود زد. در هندوستان نيز باروري ابرها به صورت پروژههاي مقطعي دنبال شده و هرگز به چشم منبع پايداري براي تامين نياز آبي ديده نشده است.
جنوب شرقي آسيا نيز از مناطقي در دنيا به حساب ميآيد كه كشورهايش به باروي ابرها روي آوردند. مهمترين اقدام اين كشورها در راستاي بحران آلودگي هوا در جنوب شرقي قاره كهن بود كه كشتههاي زيادي بر جاي گذاشته و سبب شد كشورهايي همچون اندونزي، مالزي و سنگاپور براي رفع آلودگي هوا از بارش مصنوعي بهره ببرند. اما يكي از مهمترين كاركردهاي بارش مصنوعي، جلوگيري از خطر سيل است. اقدامي كه در سال 2013 در جاكارتا، پايتخت اندونزي براي به حداقل رساندن خطر سيلي كه پيشبيني ميشد اين كشور را تهديد كند، مورد استفاده قرار گرفت. البته اين اقدام سبب شد سنگاپور مدعي شود به واسطه اين اقدام اندونزي، با تگرگ درگير شده است. تايلند هم در اواخر دهه 50 ميلادي با پيادهسازي طرحي پيچيده در بارورسازي ابرها اقداماتي انجام داد.
كويت و امارات متحدهعربي تنها كشورهاي حاضر در منطقه خليج فارس هستند كه تاكنون از بارورسازي ابرها استفاده كردهاند. كويت با توجه به خشكسالي و جمعيت رو به فزوني پيشروي خود طرح مطالعاتي بارورسازي ابرها را به صورت جدي آغاز كرد، اما اين امارات بود كه توانست با بهرهگيري از تكنولوژيكترين ابزارهاي بارورسازي ابرها، رادارهاي پيچيده براي سنجش وضعيت فضاي اين كشور نصب كند. امارات طرح خود را در اين زمينه در اواخر دهه 90 ميلادي آغاز كرد و در سال 2001 براي پيشبرد اهداف تحقيقاتي خود در اين زمينه از همكاري سازمان تحقيقات فضايي در كلرادو امريكا، دانشگاه ويت واترسند آفريقاي جنوبي و درنهايت «ناسا» بهره برد. اين اقدامات امارات باعث شد كه اين كشور برنده جايزه تحقيقات هواشناسي و منابع آب شود. درنهايت در جولاي 2010 امارات با صرف 11ميليون دلار امريكا توانست به اهداف خود در زمينه ايجاد توفانهاي بارانزا در ابوظبي و دوبي دست پيدا كند. نمونه امارات در قياس با تحقيقات بسيار محدودي كه تاكنون در ايران در اين زمينه به عمل آمده است، هشداري پيش گوش مسوولان به حساب ميآيد كه طرح بارورسازي ابرها نيز به سرنوشتي مانند سدسازي نرسد كه بدون مطالعات كافي درنهايت منجر شد اقدامي مهندسي كه ميتوانست براي ايران فوايد بسياري به همراه داشته باشد، به عنوان مهمترين متهم بحران آب شناخته شود. طبق بررسي «تعادل» از اطلاعات موجود در موسسه تحقيقات آب تاكنون 17 مطالعه در اين موسسه درباره باروري ابرها صورت گرفته است. 17 تحقيقي كه 7 مورد آن امكانسنجي باروري در 7 استان مختلف است و براي بقيه موارد نيز ضمائم كافي براي بررسي وجود ندارد.
امريكا ديگر كشوري است كه از باروري ابرها استفاده ميكند. مهمترين هدف ايالاتمتحده از اين پروژهها، كاهش تگرگ در برخي مناطق، همچنين كاهش «مه» در اطراف فرودگاههاست. فرانسه نيز در سال 1950 براي كاهش آسيبهاي تگرگ به محصولات كشاورزي خود از بارورسازي ابرها استفاده كرد. درواقع ميتوان گفت بيشترين استفاده از بارش مصنوعي، تنظيم شرايط به نحو مطلوبتر براي توزيع بارش است و تامين نياز آبي بهطور كلان هرگز مدنظر كشورها قرار نگرفته است.
يكي از تاريخيترين استفادهها از بارورسازي ابرها را اما اتحاد جماهير شوروي، درست پس از فاجعه چرنوبيل انجام داد. شوروي موفق شده بود نوع خاصي از آنتونوف AN-30 به نام30 M را طراحي كند كه هواپيماي تخصصي پاككننده هوا به حساب ميآيد. آنها از اين هواپيما براي زدودن ذرات راديو اكتيو موجود در بلاروس براي رفتن به سوي مسكو استفاده كردند. استراليا ديگر كشوري است كه براي افزايش سطح بارشها، از بارورسازي ابرها استفاده كرد. اين كشور كه يكي از نمونههاي بسيار موفق كنترل بحران آب و خشكسالي را در كارنامه خود دارد، در يكي از تجربيات خود توانست بارشهاي پاييزي را 30 درصد افزايش دهد. استراليا نيز مانند امارات تحقيقات وسيعي با مشاركت نهادهاي مطرح مانند مركز تحقيقات جوي ايالاتمتحده انجام داد. در سال 2006 دولت استراليا مبلغ 7 ميليون و 600 هزار دلار را صرف پژوهشي براي «ابرهاي گرم» در راستاي بارورسازي ابرها كرد كه به صورت مشترك ميان اداره هواشناسي اين كشور و مركز تحقيقات جوي ايالاتمتحده انجام شد. در نيجر و مالي نيز بارورسازي ابرها در سطوح كوچكي مورد استفاده قرار گرفته است. در سال 1985 مراكش بهعنوان نخستين كشور آفريقايي، ساز و كاري براي بارورسازي ابرها كليد زد. اين ساز و كار ابتدا در سال 1999 در مراكش مورد استفاده قرار گرفت، سپس بين سالهاي 1999 تا 2005 مورد استفاده بوركينا فاسو بود. از سال 2005 نيز سنگال از اين ساز و كار بهره برد. حالي كه رييس موسسه تحقيقات آب ديروز گفته است: «طرح باروري ابرها با توجه به قيمت تمام شده بسيار مناسب آب از منابع جوي يك منبع مطمئن و پايدار براي تامين آب كشور است»، هيچ تجربه جهاني كه از منابع آب جوي به عنوان منبعي پايدار براي تامين آب استفاده شده باشد وجود ندارد و تمام تجربههاي موفق نيز با همكاري نهادهاي برجسته جهاني اين حوزه مانند ناسا و مركز تحقيقات جوي ايالاتمتحده به نتيجه رسيده است. اين در حالي است كه ديروز عباس رنجبر، رييس پژوهشكده هواشناسي از «بوميشدن» طرح باروي ابرها در ايران سخن گفته و اعلام كرده است كه ايران و امريكا تنها كشورهايي در دنيا هستند كه توانايي توليد پهپاد بارورسازي ابرها را دارند. با وجود اين اظهارنظرها و ادعاهاي طرح شده از سوي رييس موسسه تحقيقات آب و رييس پژوهشكده هواشناسي، تجربه ايران در بارورسازي ابرها در منابع انگليسي زبان، اساسا نام برده نشده است.
«موضوع منابع آبي جوي بايد جايگاه خود را در بين مسوولان پيدا كند و مسوولان با اختصاص منابع مالي بيشتر به امور تحقيقي در منابع آب جوي، اجازه دهند تا اين منابع آب جوي نيز سهمي در تامين آب كشور داشته باشند.» اين جملاتي است كه ديروز رييس موسسه تحقيقات آب در كارگاه مطالعه و امكان سنجي استفاده از فناوري بارورسازي ابرها براي استحصال آب در حوضههاي آبريز ايران طرح كرده است؛ جملاتي كه در ادامه از سوي رييس پژوهشكده هواشناسي با تاكيد بر لزوم «توجه مالي» به طرحهاي تحقيقاتي تكميل شده است. اظهارنظرهايي منطقي كه نشان ميدهد اين نهادها به بودجه بيشتري احتياج دارند، اما طرح درخواست افزايش بودجه از سوي موسسه تحقيقات آب با بيان مطالبي نهچندان درست درباره تامين منابع آب ايران از طريق بارورسازي ابرها صورت گرفته است. رييس موسسه تحقيقات آب عنوان كرده است كه سال گذشته از 10ميليارد تومان اعتباري كه بايد به طرح بارورسازي ابرها اختصاص داده ميشد تنها يكميليارد و 200تومان اعتبار اختصاص داده شده است، درحالي كه همانطور كه در اين گزارش اشاره شد، تجربههاي موفق در دنيا مبالغي چندين ميليون دلاري براي پروژههاي تحقيقاتي در حوزه بارورسازي ابرها، در نظر گرفتهاند. اثرات محيطزيستي چنين پروژههايي، درگيريهاي حقوقي با كشورهاي همسايه و بسياري مسائل ديگر سبب ميشوند اغلب تحقيقات نيز در اين حوزه محافظهكارانه بوده و دست به عصا حركت كنند.
مركز ملي تحقيقات و مطالعات بارورسازي ابرها در وبسايت خود در يك بخش خواننده را به مقالهيي با عنوان «تاثير باروري ابرها بر سلامت محيطزيست» ارجاع ميدهد. مقالهيي 29صفحهيي مربوط به سال 1389 كه بخشهاي زيادي از اين صفحات نيز حاوي عكس و فاقد مطلب هستند و درنهايت در نتيجهگيري آن بيان شده است: «بررسي اثرات بيولوژيكي يديد نقره بهكار رفته در عمليات بارورسازي ابر از سال 1960 شروع شد. با مطالعات انجام شده به اين نتيجه رسيدند كه عوامل هستهساز بهويژه يديد نقره اثرات ناچيز و قابل اغماضي بر محيط دارد و تاثير آن روي حيوانات و گياهان عملا صفر است.» منابع و مراجعي كه براي اين مطالعه عنوان شده اغلب مربوط به سالهاي پيش از 2000ميلادي بوده و هيچ كدام نيز اقليم ايران را در اين زمينه درنظر نداشتهاند. اين درحالي است كه دنيا، پروژههاي بسيار عظيمي براي تحقيق درباره بارورسازي ابرها انجام داده است. به گزارش «تعادل»، وبسايت نيچر در يكي از مطالب خود به يكي از موشكافانهترين اين آزمايشها پرداخته است. 6زمستان بايد سپري ميشد تا پروژه بارورسازي ابرهاي كوههاي ايالت وايومينگ امريكا جهت بارش برف بر اين سرزمين آغاز شود. اين پروژه، يكي از بزرگترين و موشكافانهترين آزمايشهايي است كه تاكنون روي باروري ابرها صورت گرفته است. نتايج آزمايشات تيم مستقل دانشمندان، نشان از نتيجهبخش بودن اين عمليات ميدهد. روي راسموسن هواشناس مركز علمي تحقيقات اتمسفر كه مسوول ارزيابي اين تحقيقات بود، اظهار داشت كه باروري ابرها باعث افزايش 5 تا 15درصدي بارش ميشود. اين آمار اما با ناديده گرفتن خطاهاي اين آزمايش است كه در آن دانشمندان نتوانستند تمام كوههاي مورد آزمون را پوشش دهند.
اين نتايج سبب شد دانشمندان با خاطري آسوده به ايالت وايومينگ، پيشنهاد باروري ابرها را بدهند. باوري ابرها در اين ايالت سبب خواهد شد تا با تشكيل برف زمستاني، منبع آبي غني براي آبرساني به شهرها و مزارع فراهم شود. اين ايالت حدود 14ميليون دلار صرف آزمون اوليه جهت ارزيابي باروري ابرها كرده كه در نوع خود پروژه تحقيقاتي عظيمي در ايالاتمتحده است. راسموسن معتقد است كه مجموع شواهد حاكي از عملياتي بودن اين پروژه است و اين نتيجه دستاورد بزرگي در حوزه هواشناسي است.
چگونه باران ميسازيم؟
مفهوم باروري ابرها، مفهومي ساده است. تنها كافي است ذراتي اضافي روي ابرها قرار گيرند تا هسته آب، محيط اطرافش را متراكم كند. اين ذرات اضافي درنهايت در قالب برف يا باران روي كوهها باريده خواهند شد.
تاريخچه باروري ابرها اما تاريخي طولاني و پرپيچ و خم بوده است. پروژههاي بسياري تلاش كردند تا ريز ذرات آبي معلق در آسمان را به باران و برف تبديل كنند. بسياري از پروژههايي كه از نظر علمي قابليت ارزيابي دارند، تنها روي يك قطعه ابر يا سيستم توفاني مورد آزمون قرار گرفتهاند و تنها قادر به توصيف شرايط و اوضاع ابر مورد آزمون هستند. شايد به همين واسطه است كه تحقيقات صورت گرفته در مورد بارش مصنوعي چندان قابل تعميم به حساب نميآيد و اساسا اكتفا به تحقيقات صورت گرفته در نقاط ديگر كاري نسنجيده محسوب ميشود.
از همين حيث پروژه باروري ابرها در ايالت وايومينگ، پروژهيي منحصر به فرد است كه به مدت 6سال با درنظر گرفتن تمام جزييات تحليل، به همراه تيمي مستقل انجام شده است. نكته قابل توجه ديگر در اين آزمايش، كنترل رندومي است. اين تيم تحقيقاتي، دو كوه نزديك به يكديگر را در جنوب ايالت وايومينگ انتخاب كردند و آزمايشات خود را در شرايط آب و هوايي يكسان بسياري انجام دادند. در هر يك از اين شرايط جوي، ابرهاي يك كوه بارور ميشد، درحالي كه ابرهاي كوه ديگر دست نخورده باقي ميماند.
در هر يك از اين آزمايشات، متخصصان توسط راديومترها ميزان آب موجود در بالاي ابرهاي نزديك به كوهها را اندازهگيري ميكنند؛ شاخصي كه ميتواند نشاندهنده زمان مناسب براي باروري ابرها باشد. پس از آن، در صورت مساعد بودن شرايط، 8ژنراتور روشن خواهد شد كه يديد نقره را به مدت 4ساعت، خلاف جهت باد بر ابرها اسپري ميكنند. اين درحالي است كه ژنراتورهاي كوه دوم خاموش هستند. پس از اتمام فرآيند اسپري شدن، متخصصان به اندازهگيري برف باريده شده در داخل و خارج از منطقه ميپردازند.
مهمترين نتيجهيي كه از ارزيابي تجربيات جهاني در بارورسازي ابرها به دست ميآيد، اين نكته است كه پروژهيي كه نوعي دستكاري در ساختار طبيعت به حساب ميآيد، نيازمند نگاههاي دورانديشانه و خردمندانه است. بوميسازي روشهايي نيز كه دنيا در انجام آن دههها پيشرفتهتر است، شايد رويايي مانند روياي خودكفايي در گندم باشد كه درنهايت منابع آبي ايران را مصرف كرده و دستاورد بهخصوصي نيز بهدنبال نداشت.