در تعریفی ساده داریم: اثربخشی به علاوه کارایی. در حقیقت بهرهوری عبارتست از به دست آوردن حداکثر سود ممکن با بهرهگیری و استفاده بهینه از نیروی کار، توان، استعداد و مهارت نیروی انسانی، زمین، ماشین، پول، تجهیزات، زمان، مکان و غیره به منظور ارتقاء رفاه جامعه.
خلاصه آنکه به نسبت کار انجام شده به کاری که باید انجام میشده، اطلاق میشود.
اولین بار لغت «بهره وری» توسط فردی به نام «کوئیزنی» در سال ۱۷۷۶ استفاده شد. بیش از یک قرن بعد یعنی در سال ۱۸۳۳ فردی به اسم «لیترِ» بهرهوری را «قدرت و توانایی تولید کردن» تعریف کرد. اوایل سالهای ۱۹۰۰، فردریک ونیسلو، تیلور و فرانک و لیلیان گیلبریث به منظور افزایش کارایی کارگران، درباره تقسیم کار، بهبود روشها و تعیین زمان استاندارد، مطالعاتی را انجام دادند.
اما واژهای که به تدریج جنبه عمومیتر و کلیتر پیدا کرد و در ادبیات مدیریت رایج شش «بهره وری» بود که در سال ۱۹۵۰ سازمان همکاری اقتصادی اروپا بطور رسمی بهرهوری را چنین تعریف کرد: بهرهوری حاصل کسری است که از تقسیم مقدار یا ارزش محصول بر مقدار یا ارزش یکی از عوامل تولید به دست میآید. بدین لحاظ میتوان از بهرهوری سرمایه، مواد اولیه و نیروی کار صحبت کرد.از سویی سازمان بینالمللی کار بهرهوری را چنین تعریف کرد است: بهرهوری عبارتست از نسبت ساده به یکی از عوامل تولید سرمایه، نیروی کار و مدیریت.از دید مرکز بهرهوری ژاپن، این پدیده یک اولویت و انتخاب ملی است که منجر به افزایش رفاه اجتماعی و کاهش فقر میشود.
کاربردها
بر خلاف پندار برخی افراد بهرهوری فقط برای صنایع نیست بلکه سطوح مختلفی دارد و همه افراد در همه سطوح نقش دارند. یعنی اینکه افراد میتوانند با تفکر، ابداعات و نوآوریهای خود عملاً در چند سطح گوناگون موثر واقع شوند، سطوح مختلف بهرهوری عبارت است از:
سطح فرد
سطح گروه آموزشی
سطح گروه کاری
سطح سازمانی
سطح رشتههای تجاری، خدماتی، صنعتی و کشاورزی
سطح بخشهای اقتصادی
سطح ملی و کشوری
سطح جهانی
عوامل موثر بر افزایش بهرهوری
به طور کلی عوامل موثر برای افزایش سطح بهرهوری را میتوان چنین برشمرد:
بهبود کیفی عامل کار
بهبود روابط حاکم بین مدیر و کارکنان
بهبود در به کارگیری رهاوردهای فناورانه