ترکیه و قطر بیش از دیگر بازیگران منطقهای از تحولات سوریه خشنود هستند؛ نشانه آن نیز سرعت عمل دو کشور برای بازگشایی سفارتخانههایشان در سوریه پسااسد است. البته جمهوری اسلامی ایران نیز دست روی دست نگذاشته و به دنبال آن است تا جایگاه جدیدی در سوریه بدون اسد برای خود به وجود آورد. در همین رابطه سیدعباس عراقچی وزیر امور خارجه روز پنجشنبه با وزرای خارجه قطر و امارات با محوریت آنچه در سوریه میگذرد گفتوگو کرد.
تماسهای تلفنی که میتواند مقدمه دور جدیدی از کارزار دیپلماتیک ایران برای سوریه پسااسد و احیای کانالهای ارتباطی با نیروهای جدید در دمشق باشد. عراقچی صبح پنجشنبه ۱۲ دسامبر با شیخ محمد بنعبدالرحمن آل ثانی، نخستوزیر و وزیر خارجه قطر، در خصوص تحولات منطقه با تمرکز بر تحولات سوریه و موضوعات مورد علاقه مشترک گفتوگو و تبادل نظر کرد. در این گفتوگو علاوه بر ضرورت تلاش و اقدام جدی برای توقف حملات رژیم صهیونیستی به زیرساختهای سوریه و اشغال سرزمینهای بیشتر، در خصوص تداوم رایزنیهای دو و چندجانبه در ارتباط با تحولات این کشور با هدف کمک به برقراری ثبات و شکلگیری یک نظام سیاسی فراگیر برآمده از اراده مردم سوریه نیز بحث و تبادل نظر شد.
این تماس در شرایطی صورت گرفت که همزمان یک هیات مشترک قطری-ترکی عصر پنجشنبه به دمشق سفر کرد تا با محمد البشیر نخستوزیر دولت موقت و معاون ابومحمد الجولانی سرکرده هیات تحریرالشام دیدار کند. با توجه به اینکه بخش عمده و اصلی از جریان معارضه سوری را اخوان المسلمین تشکیل میدهد، قطر به یکی از بازیگران اصلی در آینده سوریه تبدیل خواهد شد. همزمان عراقچی در تماس با عبدالله بن زاید آل نهیان معاون نخستوزیر و وزیر خارجه امارات متحده عربی هم درباره سوریه گفتوگو داشت. در این گفتوگو در خصوص اهمیت حراست از صلح و ثبات منطقهای و اجتناب از اقدامات تحریکآمیز برای برهم زدن فضای دوستی و همکاری میان کشورهای منطقه در شرایط حساس جاری بحث و تبادل نظر شد. امارات اگرچه در نقطه مقابل قطر برای حمایت از اخوان قرار دارد و آن را خطری در آینده منطقه میبیند، اما یکی از بازیگران اقتصادی مهم در آینده سوریه است که پیشتر نیز نقش مهمی در دور زدن تحریمهای سزار علیه نظام بشار اسد ایفا میکرد.
این رایزنیهای سیاسی ایران با کشورهای منطقه در شرایطی پیگیری میشود که هنوز مشخص نیست که تهران قرار است چه نقشهراهی را برای سوریه جدید در پیش بگیرد. یک راه پیشروی ایران حمایت از روند سیاسی قطعنامه ۲۲۵۴ است؛ در این رابطه عراقچی در گفتوگوی ویژه خبری بعد از سقوط اسد گفت: «از نظر ما برای روند سیاسی، قطعنامه ۲۲۵۴ میتواند روند مناسبی باشد، اینکه همه گروهها نقش خودشان را داشته باشند.» این قطعنامه به ثبات سیاسی، مقابله با تروریسم، گفتوگوهای سوری-سوری و تشکیل دولت وحدت ملی تاکید دارد.
البته عراقچی تاکید کرد که ایران ضمن تقویت این مسیر، باید در یک رویکرد فراگیر منطقهای که نمونه آن را شنبه هفته گذشته در دوحه پایتخت قطر مشاهده کردیم، مشارکت فعالانهتری برای آینده سوریه اتخاذ کند. این نشست که به ۵+۳ معروف شد شامل سه بازیگر روند آستانه یعنی ایران، روسیه و ترکیه به همراه پنج کشور عربی عربستان، قطر، عراق، اردن و مصر بود که همگی مخالف تجزیه سوریه و موافق ثبات سیاسی، گفتوگو و تشکیل دولت وحدت ملی هستند؛ اگرچه درخصوص کم و کیف و چگونگی تحقق این اهداف، با یکدیگر اختلافنظر دارند. همراه شدن با این رویکرد میتواند به مسیریابی ایران در تحولات آینده سوریه کمک کند. شاید اگر ایران با روند منطقهای برای سوریه همراه شود، کار نیز برایش آسانتر باشد؛ اما حمایت از چنین روندی منوط به آن است که دولت آینده سوریه با همه طیفها و جریانات مختلف سیاسی همکاری کند. یعنی همان چیزی که پاشنه آشیل بشار اسد بود. اسد با خودداری از گفتوگو با مخالفانش خود را در مسیری قرار داد که یکشنبه هفته گذشته از راه رسید.
گامهای سریع دوحه و آنکارا در سوریه
در این بین بازیگری مانند ترکیه که نقش مهمی در حمایت از معارضان سوری داشته است، به خوبی از فرصت پیش آمده برای بسط نفوذ خود استفاده کرده است. ترکیه از ۷ سال پیش در حال آموزش «فنون حکمرانی» به مخالفان در ادلب بود و معارضان ساکن در ادلب توانستند با کمک ترکیه پروژههای اقتصادی زیادی را اجرا کنند.
بعد از پیروزی مخالفان بشار در روز یکشنبه هفته گذشته، ترکیه در حال چیدن آنچیزی است که ۷سال پیش اولین بذرهای آن را کاشته بود. سفر روز پنجشنبه وزیر خارجه ترکیه و رئیس سازمان اطلاعات این کشور به همراه رئیس دستگاه امنیت قطر به دمشق در همین راستا قابل ارزیابی است. در بیانیه وزارت اطلاعرسانی سوریه آمده است که نشست این هیات قطری و ترکیهای با هدف تشویق دولت جدید سوریه به ورود به فضای کشورهای عربی، منطقهای و بینالمللی انجام میشود. دفتر امور سیاسی دولت انتقالی سوریه اعلام کرد که مصر، عراق، عربستان، امارات، اردن، بحرین، پادشاهی عمان و ایتالیا انجام ماموریتهای خود را در دمشق از سر گرفتند.
روز چهارشنبه گذشته وزارت خارجه قطر از بازگشایی قریب الوقوع سفارت این کشور در سوریه خبر داد و ترکیه نیز بعد از ۱۲ سال نمایندگی سیاسی خود را در سوریه بازگشایی کرد. آنکارا در سال ۲۰۱۲ در آغاز اعتراضات و ناآرامیها در سوریه سفیر خود را فراخواند و اعلام کرد که به دنبال ایجاد منطقه حائل در سوریه است.
دوحه در زمره بازیگرانی به شمار میرود که علایق نزدیک به اخوان المسلمین دارد و به همین دلیل نیز با بشار اسد که با نیروهای اخوانی ضدیت داشت، روابط خوبی نداشت. در این مسیر قطر از حمایت نسبی ترکیه هم بهره میبرد. بنابراین با توجه به نزدیکی قطر و ترکیه به اخوانالمسلمین و این مساله که ایران نیز با برخی از شاخههای این جریان در سطح خاورمیانه روابط خوبی داشته و دارد، این فرضیه مطرح میشود که اگر آنکارا بخواهند منافع ایران را در سوریه نادیده بگیرد، تهران میتواند با استفاده از مناسباتش با بخشی از جریان اخوان، کانالهای ارتباطی خود را مستقل از این دو بازیگر مورد نظر قرار دهد.
بازیگری در سوریه جدید، چگونه؟
تبیین این صحنه جدید پرسش تازهای را هم مطرح میکند و آن این است بازیگری ایران در سوریه جدید چگونه و از چه مسیری قابلیت تحقق دارد. داود احمدزاده، کارشناس مسائل خاورمیانه درباره شرایط فعلی سوریه به روزنامه «دنیای اقتصاد» گفت: «سوریه بعد از سقوط نظام اسد و حاکمیت گروههای مخالف سوریه و در راس آن تحریر الشام هنوز به یک ثبات سیاسی کامل نرسیده است.» وی در خصوص موضع قطر و ترکیه توضیح داد: «ترکیه از گروههای مخالف اسد بهویژه از گروه ارتش آزاد حمایت میکرد و به صورت پنهانی حامی تحریرالشام بود. قطر هم همیشه بین مخالفان اسد نفوذ سیاسی داشت.»
احمدزاده درباره نقشآفرینی ایران در سوریه تاکید کرد: «قبل از سقوط بشار اسد با وجود تنشها در منطقه و آتشبسی که در لبنان برقرار شد، اما ایران باز هم از سوریه غافل نبود و تلاشی را برای ایجاد گفتمان سیاسی و عدمدرگیری داخل این کشور انجام داد. به نظر میرسد بعد از سقوط بشار اسد روند دیپلماسی منطقهای ایران با رایزنیهای گسترده وزیر امور خارجه با بازیگران مهم و اثرگذار در سوریه مانند ترکیه و قطر ادامه پیدا کرده است.» این کارشناس در پاسخ به این پرسش که آیا ایران میتواند خطمشی جداگانهای در این شرایط سوریه دنبال کند، گفت: «با توجه به دیدگاه مطرح شده از سوی وزارت خارجه و مسوولان ایرانی میتوان با صراحت گفت که تهران به عملکرد گروههای حاکم بر سوریه نگاه خواهد کرد.
اگر گروههای حاکم بر سوریه یک دولت فراگیر تشکیل دهند که حقوق همه اقلیتها و قومیتهای مختلف سوری را در نظر داشته باشد و روابط مثبتی با کشورهای همسایه برقرار کند، ایران نیز از روند سیاسی در این کشور، صلحسازی و ایجاد ثبات دفاع خواهد کرد.» وی افزود: «اما اگر گروههای حاکم با دخالت بازیگران خارجی بهویژه بازیگران خارج از منطقه، به سمت روابط نزدیکتر با اسرائیل پیش بروند موضع ایران نسبت به حکومت آینده و این گروهها متفاوتتر خواهد بود. با توجه به روابط تاریخی ایران با سوریه، همچنان جمهوری اسلامی در گام نخست منتظر تشکیل دولت در سوریه و مساعدت برای صلح و ثبات در این کشور است و در گام بعدی جلوگیری از گسترش تروریسم و ظهور داعش را دنبال میکند.»
در همین چارچوب محمد باقر قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی روز پنجشنبه تاکید کرد: ما به عنوان جمهوری اسلامی منتظر عمل مخالفان مسلح و پشتیبانان آنان در نسبت با رفتارهای داعشی و میزان همراهی با رژیم صهیونی خواهیم بود و به تناسب آن تصمیم لازم را خواهیم گرفت. قالیباف تاکید کرد: منطقه در یک تحول پرشتاب برای شکلدهی به نظمی جدید است. اگر منفعل باشیم با چالشهای بزرگی روبه رو میشویم اما اگر هوشمند باشیم از دل این چالشها، فرصتهای بزرگی در مقابل ملت ما قرار میگیرد.
نقطه مقابل این دولت وحدت ملی در سوریه، سناریوی جنگ داخلی و حتی تجزیه سوریه است که داوود احمدزاده درخصوص آن معتقد است: در یک سناریوی بدبینانه در صورت عدمتوافق برای ایجاد یک حکومت مرکزی مقتدر بین گروههای دخیل و بازیگران اصلی سوریه یعنی کردهای دموکرات و گروه تحریر الشام و دیگر گروههایی که به نوعی در سقوط نظام اسد دخیل بودند، امکان تشدید تنشها در این کشور و تجزیه آن وجود دارد.» احمدزاده معتقد است که تحرکات دیپلماتیک ایران بعد از سقوط اسد نخست برای حفظ منافع ملیاش در سوریه و جلوگیری از هرگونه بیثباتی سیاسی بیشتر در این کشور است و بحث دیگری که برای ایران اهمیت راهبردی دارد، الزامات بینالمللی مبنی بر خروج اسرائیل از مناطق اشغالی سوریه مانند جولان است. بنابراین در همین ابتدای کار ایران وارد رایزنی شده تا بتواند مواضع خود را برای بازیگران تبیین کند./ دنیای اقتصاد