آرمان امروز: در سالهای اخیر، سیاست فشار حداکثری دولت ترامپ بر اقتصاد ایران تاثیرات عمیقی گذاشته است. این سیاست با هدف فلج کردن اقتصاد ایران و وادار کردن آن به مذاکره برای تغییر سیاستهای منطقهای و هستهای خود اجرا شد. تحریمهای اقتصادی وسیعی اعمال شد که شامل محدودیتهای شدید بر صادرات نفت و دسترسی ایران به نظام مالی جهانی بود.
با اعمال تحریمهای نفتی، صادرات نفت ایران که ستون فقرات درآمدهای دولتی بود، به شدت کاهش یافت. در زمانی صادر کردن نفت ایران به کشورهای مختلف به سختی انجام میشد، بسیاری از درآمدهای ارزی قطع شد. این کاهش درآمد به افزایش کسری بودجه دولتی و در نتیجه کاهش قدرت مالی برای سرمایهگذاری در زیرساختهای حیاتی منجر شد.
افزایش نرخ ارز و تورم
تحریمها سبب کاهش ارزش ریال در برابر ارزهای خارجی شدند. این کاهش ارزش پول ملی به افزایش قیمت کالاهای وارداتی و نهایتاً افزایش تورم انجامید. تورم بالا باعث کاهش قدرت خرید مردم و ایجاد فشار بر طبقات کمدرآمد شد. نتیجه این روند، افزایش نارضایتی عمومی و مشکلات معیشتی در سطح جامعه بود. کاهش ارزش پول ملی به معنای گرانتر شدن واردات است. به دلیل وابستگی بخش زیادی از مصرف داخلی به واردات، از مواد اولیه گرفته تا کالاهای مصرفی، قیمتها در بازار داخلی افزایش یافت. تورم وارداتی یکی از عوامل مهم افزایش سطح عمومی قیمتها در کشور شد.
افزایش قیمت کالاها و خدمات به کاهش قدرت خرید مردم انجامید. افراد برای تهیه اقلام ضروری ناچار به پرداخت هزینههای بیشتری شدند که این امر فشار اقتصادی زیادی را بر خانوارها وارد کرد. تورم بالای روانه شده باعث شد تا بسیاری از مردم قدرت خرید خود را از دست بدهند و تخریب گستردهتری در قدرت اقتصادی جامعه ایجاد شود. انتظارات تورمی یکی دیگر از عواملی بود که به افزایش تورم دامن زد. با کاهش ارزش ریال و پیشبینی افزایش قیمتها، مردم تمایل بیشتری به انبار کردن کالاها یا تبدیل داراییهای خود به ارزهای خارجی پیدا کردند، که این رفتار فشار بیشتری بر بازار ارز وارد کرد و تورم را تشدید نمود.
به دنبال اقدامات ایالات متحده، بسیاری از شرکتهای بینالمللی که قصد سرمایهگذاری در ایران را داشتند، از ترس مواجهشدن با جریمههای آمریکا از سرمایهگذاری صرف نظر کردند. این امر به کاهش تکنولوژی و سرمایهگذاری خارجی در بخشهای مختلف اقتصادی ایران منجر شد و روند رشد اقتصادی را کند کرد.
الزامات اقتصادی ایران برای مقابله
یکی از الزامات بنیادی برای مقابله با تحریمها، تنوعسازی در اقتصاد است. اقتصادی که به شدت به نفت وابسته است، در مقابل تحریمهای نفتی بسیار آسیبپذیر است. توسعه صنایع غیرنفتی و تقویت بخشهای کشاورزی، خدمات و تولیدات داخلی میتواند به کاهش وابستگی به نفت کمک کند و اقتصاد را در برابر شوکهای خارجی مقاومتر کند.
یکی از راههای کاهش وابستگی اقتصادی به صادرات نفت، تقویت بخش خصوصی و افزایش سهم آن در GDP است. ایران باید سیاستهایی را اعمال کند که تسهیلگر فعالیت بخش خصوصی باشد، از جمله کاهش بوروکراسی اداری، ارائه تسهیلات مالیاتی و فراهم کردن محیطی امن برای کسبوکار.
افزایش تجارت با کشورهای همسایه و منطقهای میتواند به عنوان راهحلی برای مقابله با محدودیتهای بینالمللی موثر باشد. گسترش همکاریها و شراکتهای اقتصادی با کشورهای همسایه، میتواند به کاهش تأثیر تحریمهای یکجانبه کمک کند. اصلاحات ساختاری در اقتصاد و بهخصوص نظام مالی و بانکی، برای افزایش شفافیت و جذب سرمایههای داخلی و خارجی ضروری است. بهبود نظام بانکی و پیادهسازی استانداردهای بینالمللی میتواند به تسهیل تبادلات مالی کمک کند و اعتماد سرمایهگذاران را جلب نماید.
حمایت چین و روسیه بر عبور از فشار حداکثری
سیاست فشار حداکثری که دولت ترامپ علیه ایران اعمال کرد، با هدف تضعیف اقتصاد ایران و وادار کردن آن به پذیرش شرایط جدید در مذاکرات هستهای بود. در مقابل این فشارها، ایران با اتکا به حمایتهایی که از سوی کشورهای مانند چین و روسیه دریافت میکرد، توانست تا حدودی بر این فشارها غلبه کند. در این پاسخ، به بررسی دقیقتر تاثیر حمایت چین و روسیه بر عبور ایران از فشار حداکثری خواهیم پرداخت.
خرید نفت: چین و روسیه به عنوان دو مشتری بزرگ نفت ایران، با ادامه خرید نفت از این کشور، به اقتصاد ایران کمک شایانی کردند. این امر به ایران اجازه داد تا درآمدهای ارزی خود را حفظ کرده و از فشارهای اقتصادی ناشی از تحریمها بکاهد.
سرمایهگذاری: این دو کشور در بخشهای مختلف اقتصادی ایران مانند انرژی، زیرساخت و فناوری سرمایهگذاری کردند. این سرمایهگذاریها به ایران کمک کرد تا وابستگی خود به غرب را کاهش داده و اقتصاد خود را متنوعتر کند.
مخالفت با تحریمها: چین و روسیه در مجامع بینالمللی به شدت با تحریمهای آمریکا علیه ایران مخالفت کردند و از این کشور در برابر فشارهای بینالمللی حمایت کردند. همکاری نظامی: این دو کشور با فروش تسلیحات و انتقال فناوری نظامی به ایران، به تقویت توان دفاعی این کشور کمک کردند. همکاری در سازمانهای بینالمللی: چین و روسیه با همکاری با ایران در سازمانهای بینالمللی مانند سازمان همکاری شانگهای، به افزایش نفوذ ایران در منطقه کمک کردند.
کاهش اثربخشی تحریمها: حمایت اقتصادی و سیاسی چین و روسیه باعث شد تا اثربخشی تحریمهای آمریکا علیه ایران کاهش یابد. ایران توانست با اتکا به این حمایتها، اقتصاد خود را سرپا نگه داشته و از فروپاشی جلوگیری کند. افزایش قدرت چانهزنی ایران: حمایت چین و روسیه به ایران قدرت چانهزنی بیشتری در مذاکرات هستهای داد. ایران توانست با اتکا به این حمایتها، خواستههای خود را با قاطعیت بیشتری مطرح کند.
تضعیف موقعیت آمریکا در منطقه: حمایت چین و روسیه از ایران، موقعیت آمریکا در منطقه را تضعیف کرد و به افزایش نفوذ این دو کشور در منطقه کمک کرد. همچنین حمایت چین و روسیه از ایران، موازنه قدرت در منطقه را تغییر داد و به ایجاد یک نظم چندقطبی در منطقه کمک کرد.