آيا تقليل مناسبات اختلافي ديرپاي ايران و امريكا به بحث پيروزي ترامپ در انتخابات امريكا معقول است؟ آيا مجموعه مشكلات كشورمان پس از حل اختلافات با امريكا حل ميشود يا اينكه ايران بايد اصلاحات لازم را در داخل هم انجام دهد؟ دولت چگونه ميتواند از فرصتهاي ديپلماسي ايجاد شده در راستاي تامين منافع حداكثرياش بهرهبرداري كند؟
اين پرسشها و پرسشهاي ديگري از اين دست اين روزها به كرات در محافل سياسي و شبكههاي اجتماعي تكرار ميشوند. مطابق معمول ديدگاههاي متفاوتي هم درباره آن مطرح ميشود. گروهي از فعالان سياسي معتقدند، رابطه با امريكا شاهكليد حل و فصل بسياري از مشكلات ايران است. اين دسته از تحليلگران با اشاره به مشكلات 45سال گذشته و نقش امريكا در بروز اين مشكلات ميگويند عبور از موارد اختلافي با امريكا ايران را در برابر فصل نويني از پيشرفت و رشد همهجانبه قرار ميدهد. در برابر اين دسته اما هستند افراد و گروههايي كه به گونهاي متفاوت ميانديشند. اين گروهها هرچند بحث رابطه با امريكا و پايان دادن به تحريمهاي اقتصادي را امري لازم ميدانند اما آن را كافي ندانسته و معتقدند ايران جدا از بهبود شاخصهاي سياست خارجي و حل تعارضات با امريكا به اصلاح در نظام تصميمسازيهاي داخلي نيز نيازمند است.
عدم توجه به اين گزاره داخلي و صرف همه توجهها و تمركزها به بحث رابطه با امريكا ممكن است ايران را وارد چرخهاي از رفتارهاي كليشهاي كند كه قبلا بارها آزموده شده و نتايج تلخي به بار آوردهاند. جدا از اين طيف، طيفهاي راديكال جناح راست، موضوع گفتوگو، رابطه و تعامل با غرب را از اساس منتفي دانسته و معتقدند، امريكا شر مطلق است و ايران به هيچوجه نبايد با اين شر مطلق رابطه، گفتوگو و تعاملي داشته باشد! «اعتماد» طي روزهاي اخير تلاش كرده باب گفتوگوهاي تخصصي را براي يافتن راهي نزديك به صواب و عقل باز كند. در اين نوبت 2تن از فعالان سياسي كشورمان از دو جناح اصولگرا و اصلاحطلب، مخاطب پرسشهاي «اعتماد» قرار گرفتند تا درباره جوانب بحث رابطه با غرب و چگونگي حل معادلات ارتباطي ميان ايران و امريكا بحث و تبادل نظر شود.
محمد صادق جوادي حصار: نبايد فرصت پايان دادن به تحريمها را از دست داد
محمد صادق جواديحصار فعال سياسي اصلاحطلب در گفتوگو با اعتماد در پاسخ به اين پرسش كه ايران با چه دورنمايي بايد روند تامين منافع ملي خود را از دل مذاكره و رابطه با امريكا دنبال كند؟ ميگويد: «استدعا ميكنم هر فردي كه وارد دايره تحليلگري در حوزه مناسبات ارتباطي ايران و امريكا ميشود به مقوله رابطه ايران و امريكا فارغ از اينكه چه شخصي رييسجمهور امريكاست، نگاه كنند. ترامپ مانند باقي رياست جمهوران امريكا، درصدي از اثرگذاريهاي شخصي را دارد و درصد بالاتري هم اثراتي است كه جايگاه اين فرد و الگوي تصميمسازيهاي نظام امريكا شكل ميدهند. در تاثيرات شخصيتي ممكن است رييسجمهوري تندتر و ديگري ملايمتر، يكي آرامتر و ديگري خشنتر و... باشد، ولي موضوع رابطه ايران با امريكا در مناسبات جهاني و منطقهاي فراتر از وابستگيها به شخصيت رييسجمهور امريكاست.»
جواديحصار در ادامه يادآور ميشود: « برخي از سختگيريهايي كه در دوره باراك اوباما عليه ايران به كار گرفته شد، حتي در دوره ترامپ هم اعمال نشدند. در واقع زنجيره فشارها و سختگيريهايي كه اوباما عليه ايران انجام داد به رغم اينكه اوباما خود را ملايم و سهلگير نشان ميداد، بسيار مستحكمتر از ساير روساي جمهور امريكا بود. بنابراين فكر ميكنم تقليل دادن يك مساله ديرپا به شخصيت و شمايل رفتاري يك رييسجمهور، نوعي انحراف در مسير ارزيابيها است. معتقدم حتما بايد به موضوع رابطه با امريكا در پكيج مناسبات ايران با ساير قدرتهاي جهاني نگاه شود. ايران از اين فرصت بايد در راستاي بالانس مناسبات ايران- چين، ايران- روسيه و در كل تعادل بخشيدن به ايده نگاه به شرق (در عين موازنه با غرب) استفاده كند. ميشود و حتما بايد از اين فرصت استفاده كرد و با برداشتن گامهاي جدي براي حل مناقشات ايران و اروپا، ايران و امريكا و... سكوي نگاه به شرق را ارتفاع داد و از افقي بلندتر و دست بالاتر با شرق تعامل كرد.»
اين فعال سياسي اصلاحطلب با اشاره به اين نكته كه اين فرصتها هميشه فراهم نميشوند، يادآور ميشود: «اينكه ترامپ به عنوان رييسجمهور امريكا بيايد و رسما اعلام كند من آمدهام تا تحريمهاي ايران و روسيه را بردارم (با هر استراتژي كه مد نظر دارد) براي ايران مغتنم است. ما نبايد به تاكتيك و استراتژي ترامپ كار داشته باشيم، بايد به نتيجه آن در راستاي تحقق منافع مليمان نگاه كنيم. اگر بتوان در دوره ترامپ، تحريمهاي ايران را كاهش داد، براي ايران يك فرصت است. اينكه ايران نفس بكشد، دريچهها را باز كند و از زير بار فشار تحريمها خارج شود يا تحريمها كاهش يابد و سپس با قدي برافراشتهتر، گردني ستبرتر، سينهاي فراختر و بازواني تواناتر به حل مناقشات منطقهاي و بينالمللي خود بپردازد، ضرورتي است كه وزن ايران را در عرصه مناسبات داخلي و جهاني ارتقا ميدهد.»
جوادي حصار با اشاره با شكلگيري تابوي رابطه ايران و امريكا ميگويد: «ايران كشور ناتواني نيست، اما بايد قبول كنيم به اندازهاي غل و زنجير به دست و پاي ايران بسته شده كه آخرين انتظاري كه از ايران ميتوان داشت، آن است كه راه رود و نايستد. از ايران در شرايط تحريمي انتظار دويدن و چابكي و بادپايي را نميتوان داشت. بايد كاري كنيم كه ايران به عنوان مفهومي توانا، تناور، توانمند و تيزپا كه همواره در مناسبات جهاني يادآور شير و ببر بوده است، به يك غزال دست و پا بسته تبديل نشود. بايد از اين فرصتها نهايت استفاده را برد و دست و پاي ايران عزيز را از بندهاي ناخواسته و ديگرخواسته و بعضا از سر جهالتي كه بر پيكره ايران بسته شده، رها كرده و در عرصه جهاني فضايي ايجاد شود تا ايران و ايراني آنگونه كه شايسته است حاضر شوند.»
او خاطرنشان ميكند: « ايران بايد نقش واقعي خود را در عرصههاي منطقهاي و جهاني ايفا كند، اين كشور نبايد نقش واسطهاي و پشت صحنه داشته باشد. ايران در متن رخدادها بايد حضور جدي داشته باشد و نبايد اجازه داد به جز ايران و نمايندگان قانوني ايران كه وزارت امور خارجه است، ساير كشورها با كارت ايران بازي كنند. هيچ كشوري نبايد تصور كند در مذاكرات خود با قدرت جهاني ميتواند با كارت ايران روبه روي امريكا بايستد و منافع خود را تامين كند.»
جوادي حصار در پايان يادآور ميشود: «معتقدم اگر به اين ضرورتها توجه شده و به اين بايدها توجه شود، به مرحله گرهگشايي ميرسيم. پس از گرهگشاييها هم ايران ميتواند رفاه عمومي مردمش را مد نظر قرار داده و در مناسبات جهاني به اندازه وزن و جايگاه خود عمل كند. بنابراين در بحث مذاكره و رابطه با امريكا موضوع مهم و كليدي استيفاي منافع ملي ايرانيان است، اينكه چه كسي با چه ويژگيهايي در راس هرم اجرايي دولت امريكا قرار گرفته، موضوعات ثانويه هستند.»
منصور حقيقتپور: بناي اول حل اختلافات با امريكا مذاكره مستقيم است
در شرايطي كه جواديحصار از حركت گام به گام براي حل تعارضات و اختلافات با امريكا صحبت ميكند، منصور حقيقتپور فعال سياسي اصولگرا و يكي از چهرههاي نزديك به علي لاريجاني در گفتوگو با اعتماد از منظر متفاوتي به بحث ورود كرده و ميگويد: « معتقدم اصل و بناي حل مسائل سياسي و بينالمللي كشور بايد مبتني بر ديپلماسي باشد. اگر ديپلماسي جواب نداد و پاسخ مناسبي از اين رهگذر نصيب ايران نشد، ميتوان راههاي ديگر را امتحان كرد. تا وقتي ديپلماسي پاسخ ميدهد و افراد و طرفهايي وجود دارند كه به ايران به عنوان يك قدرت و يك كشور اثرگذار احترام ميگذارند و تعهدات فيمابين را پاره نكرده و زير پا نميگذارند، ايران هم بايد اهداف خود را از طريق ديپلماسي، گفتوگو و مدارا پيش ببرد. »
حقيقتپور با اشاره به اينكه جمهوري اسلامي نكته پنهاني ندارد و سياستها، برنامهها و چشماندازهاي مورد نظر خود را شفاف اعلام كرده، يادآور ميشود: «از آنجا كه ايران به منطق قوي و اثرگذار خود متكي است، بناي اول حل معضلات و مشكلات موجود با امريكا را بر مذاكره مستقيم ميگذارد. (اگر نياز به مذاكرات غير مستقيم هم بود ميتوان از آن بهره برد) در اين رابطه هم ايران اجازه نميدهد، امريكا ملت ايران را تحقير كند. ادبيات تحقير در سطح جهان دورهاش به سر آمده است. امريكا 45 سال است، سياست فشار حداكثري را در مورد ايران امتحان كرده و نتيجهاي نگرفته است. به نظرم بايد هيات حاكمه امريكا تصميمات خود را با چاشني عقل همراه كنند. ايران هيچ درخواستي جز استيفاي حق و منافع ملي خود را ندارد. امريكا هر حوزه تحريمي ممكن كه وجود داشته را امتحان كرده است اما ايران راه خود را رفته و اهداف خود را دنبال كرده است.»
او ادامه ميدهد: «امروز شرايط جهاني حتي با دهه قبل تفاوت دارد؛ ايران ميتواند شركاي اقتصادي متنوعي براي خود تدارك ببيند و مشكلات تحريمياش را حل كند. بنابراين اصل ابتدايي كه دولت و كليت كشور دنبال ميكند انسجام اجتماعي و افزايش مشاركت عمومي در داخل و مذاكره و گفتوگو در خارج است. اگر از مذاكره و گفتوگو و تعامل نتيجه مورد نظر حاصل نشد، ايران راهبردهاي جايگزين و پلن BوCو...خود را عملي ميكند.»
حقيقتپور در پاسخ به اين پرسش اعتماد كه نظر شما درباره اظهارنظر برخي تحليلگران كه معتقدند شايد بهتر بود مذاكره، ديدار و گفتوگو با ايلان ماسك تكذيب نميشد چيست؟ ميگويد: « به نظرم اصل مذاكره با ايلان ماسك يا هر فرد ديگري اشكالي ندارد. اتفاقا اين پالس را به جهان ارسال ميكند كه ايران براي استيفاي منافع ملي مردم خود با امريكا و هر قدرت مشروع ديگري مذاكره ميكند. اما اگر ملاقاتي صورت بگيرد و بعد تكذيب شود، كار درستي نيست، بازخورد مناسبي هم در داخل نداشته است.»
اين نماينده ادوار مجلس خاطرنشان ميكند: « بدون ترديد هر فردي كه با ماسك ملاقات كرده، از مقامات بالا مجوز داشته است. مگر كسي بدون مجوز ميتواند در يك چنين سطحي ديدار داشته باشد؟اتفاقا (اگر اين ديدار انجام شده بود) ما بايد سينهمان را ستبر كرده و ميگفتيم (با ماسك) ملاقات كرده، منافع ملي و اهدافمان را تشريح كرديم. نهايتا به امريكا اعلام كرديم اگر امريكا برخورد تندي داشته باشد، جواب آن را دريافت خواهد كرد. عين اين اظهارات را ايران در ديدار با گروسي هم مطرح كرد. ايران خطاب به گروسي اعلام كرد اگر آژانس در نشست شوراي حكام عليه ايران قطعنامه صادر كند، ايران فلان پاسخها و فلان عكسالعملها را خواهد داشت. ما امر پنهاني نداريم. از منافع ملي مان حفاظت كرده و نهايتا هم به اهدافمان دست پيدا ميكنيم.»
حقيقتپور در پايان ميگويد: « اگر ديداري با ماسك بوده، نبايد پنهان ميشد. تكذيب وزارت خارجه به نظرم ميتوانست متفاوت باشد. ايران مدتهاست از طريق عمان، مذاكراتي با امريكا دارد و اين مذاكرات ادامه هم خواهد داشت.ايران با امريكا در راستاي تامين منافع ملياش مذاكره ميكند و اتفاقا افتخار هم ميكنيم كه ايران با وجود ديپلماتهاي شجاع و قوي با دشمن تا دندان مسلح نيز گفتوگو، مذاكره و در صورت لزوم رابطه پيدا ميكند.»