هرسال عدهای از معترضان، بعد از آتشبازی چهارم ژوئیه (روز استقلال آمریکا) سر و کلهشان پیدا میشود و میگویند: «چرا باید برای چنین روزی خوشحال بود؟» غالب این معترضان درباره همدستی ایالاتمتحده در نسلکشی، سیاستهای نژادپرستانه، ظلم و استعمار اعتراض میکنند. بر این باور است که استثناگرایی آمریکایی به پایان رسیدهاست، با این حال اندی کسلر، محقق و ستون نویس والاستریتژورنال در یادداشتی به نقد این دیدگاهها پرداخته است.
معترضان میگویند چین مواد اصلی آنتیبیوتیکها و پنیسیلین ما را کنترل میکند درحالیکه دلارهای آمریکا را میگیرد و طلا میخرد. روسیه در حال بازسازی جایگاه شوروی برای خود است. در همین حال، ۵۱میلیون نفر مناظره بین دو پیرمرد بداخلاق را بهعنوان نامزد ریاستجمهوری تماشا کردند که بر سر شیوه گلفبازی یکدیگر با هم بحث میکردند. در این میان نیویورکتایمز در هر اشاره ترامپ به «پایان دموکراسی» در آمریکا گریزی میزند، با این حال باید یادآوری کرد به رغم،-یا شاید به دلیل-ناکارآمدی سیاسی این کشور، ایالاتمتحده همچنان بهعنوان ابرقدرت بر جهان حاکم است.
چرا آمریکا پیشرفت و اروپا جا ماند؟
فناوری محرک اصلی رشد جهانی است. ارزش ۶شرکت فناوری مستقر در ایالاتمتحده بیش از یکتریلیون دلار است؛ در واقع سهام ایالاتمتحده تقریبا ۷۰درصد از شاخص جهانی MSCI را که بازار سرمایه را در کشورهای توسعهیافته میسنجد تشکیل میدهد. این وضعیت تصادفی نیست، این ایالاتمتحده بوده که نوآوری را امکانپذیر کردهاست. کشورهای توسعهیافته دیگر، بهاستثنای شرکتهای معدودی مانند TSMC، ASML و Novo Nordisk، شرکتهای بزرگی را ندارند. آنها در دولت گرایی غرق شدهاند. ژاپن یک استثنا بود که تا زمانیکه سیاست صنعتی اقتصادش را به اشتباه هدایت کرد.
با وجود شعبدهبازیهای چین، دلار همچنان ارز ذخیره جهانی است و در این جایگاه خواهد ماند. چین کارخانه ما است، اگرچه اکنون در حال تضعیف است. متقاعد شدهام زمانیکه آشفتگی سوسیالیستی را که بریتانیا برایشان ایجادکردهبود حل شود، کارخانهها در نهایت به هند منتقل میشوند. همچنین آمریکا به لطف نفت شیل، مستقل از نفت است. با لغو ممنوعیت گاز طبیعی مایع توسط دولت بایدن، این کشور میتواند LNG به حد کافی به اروپا و ژاپن صادر کند تا آنها را از روسیه و خاورمیانه نیز مستقل کند. آمریکا در داروسازی پیشرو است و بهترین سلاحها و تولیدات نظامی را دارد. فیلمها و برنامههای تلویزیونی آمریکایی محبوبیت جهانی دارند. از سال۲۰۱۰ تا ۲۰۲۳، رشد اقتصادی تجمعی در ایالاتمتحده ۳۴درصد بودهاست؛ این رقم در اتحادیه اروپابرابر ۲۱درصد است.
اما چرا این وضعیت رخدادهاست؟ به یک دلیل ساده: سرمایه بهجایی میرود که با آن بهترین رفتار انجام شدهاست. سرمایه مانند کارآفرین بهدنبال فرصت، شایستگی و پیشرفت میرود. دموکراسیسیستم سیاسی منتخب است زیرا سرمایهداری را به بهترین نحو ممکن میسازد. ایجاد هوشمصنوعی مولد و مدلهای تحلیل زبان، در کنار بهکارگیری این فناوریها در صنعت، به سرمایه زیادی نیاز دارد و بازارهای ضعیف کشورهای دیگر از پس تامین مالی این فعالیتها بر نمیآیند.
مهد آزادی اقتصادی
آمریکا مقررات بیش از حد اروپایی دارد، اما سیستم اقتصادی آن سکوی پیشرفت این کشور است. در این ساختار هرکسی با استعداد خود میتواند وارد شود و بازی کند، سرمایه جمع کند و کسبوکار خود را بسازد. در جاهای دیگر، بهاصطلاح نخبگان، اقتصاد را اغلب به انحصار خود درمیآورند. در این ساختارها آقازاده یکی از سران حزب بهجای یک کارآفرین شایسته سرمایه را دریافت میکند و طبعا به اندازه یک سرمایهدار، موفق نیست. در آمریکا اما، هانتر بایدن استثناست، نه قاعده. مطمئنا، ایالاتمتحده یک سیستم سرمایهداری خالص و بازار کاملا آزاد نیست. چنین سیستمی هرگز وجود نخواهد داشت.
آمریکا چطور باید پیروز شود؟
برای پیروزی آمریکا، باید اجازه داد سکوی پیشرفت کار خود را انجام دهد. برنده و بازنده در بازی اقتصاد نباید توسط سیاست و افرادی مانند جیک سالیوان (احزاب سبز و اتحادیهها) یا پیتر ناوارو (تجارت و تعرفه) تعیین شود. برخلاف سایر نظامهای سیاسی، دموکراسی و سرمایهداری آهنربایی برای سرمایه هستند. رژیمهای سلطنتی شکست خوردند. ناسیونال، سوسیالیسم، فاشیسم، کمونیسم، حتی اشکال سبکتر مارکسیسم همگی شکستخوردهاند. سوسیالیسم در هند و بیشتر اروپا در آستانه پایان است و هر چیزی که میخواهید سیستم سیاسی چین را بنامید- شاید سرمایهداری اقتدارگرای دوست- در حال تغییر است. در سال۲۰۲۲، برابری قدرت خرید چین در تولید ناخالص داخلی سرانه با ۲۱هزار و ۴۷۶ دلار در رتبه ۷۲ جهان قرار داشت، درست پس از مکزیک. ایالاتمتحده با ۷۶هزار و ۳۹۹ دلار در رده هشتم قرارگرفت. بهنظر میرسد ایالاتمتحده قویتر از همیشه است. این با وجود اینکه از زمان رونالد ریگان و شاید از زمان جورج اچ دبلیو. بوش از قول مشهور روسایجمهورش درباره عدمتعیین مالیات جدید سرپیچی کند. نوآوران اگر به حال خود رها شوند بهترین هستند./ دنیای اقتصاد