هزینه سالانه هر خانوار ایرانی طبق آخرین آمارهای رسمی 137 میلیون و 146 هزار تومان بوده است. از این عدد چیزی حدود چهار میلیون و ۹۳۷ هزار تومان به خرید پوشاک اختصاص داده شده و چون پارسال متوسط تعداد اعضای خانوار ایرانی ۳.۵ نفر بوده، میتوانیم عدد یک میلیون و ۴۱۰ هزار تومان را میانگین هزینه سالانه هر ایرانی برای خرید پوشاک درنظر بگیریم.
به گزارش ایران جیب از فرارو؛ سال ۱۳۷۲ هر ایرانی برای خرید پوشاک در کل سال نزدیک ۱۱ هزار تومان هزینه پرداخت میکرده است. الان که حدود سه دهه از آن روزها میگذرد، خرید کفش ساده مردانه از برندهای گمنام، زیر ۲۰۰، ۳۰۰ هزار تومان تمام نمیشود و تا دلتان بخواهد گزینههای چند میلیونی در بازار وجود دارد.
هزینه خرید لباس در سال ۷۲
هزینه سالانه خانوار ایرانی ۳۰ سال قبل بهطور متوسط کمتر از ۶۰۰ هزار تومان بوده است. بانک مرکزی میگوید سال ۷۲ هر خانواده ایرانی در مناطق شهری بهشکل میانگین ۵۹۹ هزار و ۷۳۰ تومان بابت خوراک، پوشاک، مسکن، حملونقل، ارتباطات، تفریح، درمان و ... هزینه کرده است که اگر این هزینهها را در عدد ۱۲ تقسیم کنیم، به ۴۹ هزار و ۹۷۷ تومان در ماه میرسیم.
گزارشی که تحتعنوان نتایج بررسی بودجه خانوار در مناطق شهری در آرشیو بانک مرکزی وجود دارد، مشخص میکند تعداد اعضای خانوار ایرانی آن سال بهطور متوسط ۴.۹۳ نفر یعنی تقریبا پنج نفر بوده است. از یک طرف دیگر طبق همین گزارش متوجه میشویم آن سال هر خانوار ایرانی بهطور متوسط ۵۵ هزار و ۲۷۰ تومان برای پوشاک هزینه کرده است. با این اوصاف میتوانیم بگوییم ۳۰ سال قبل هزینه پوشاک هر ایرانی در کل ۱۲ ماه سال بهشکل متوسط ۱۱ هزار و ۵۴ تومان بوده است.
آمارها بهجز حوزه پوشاک، در بخشهای دیگر هم قابل توجه است و مثلا نشان میدهند ۳۰ سال قبل چیزی حدود ۳۵ درصد هزینه خانوار ایرانی، صرف خورد و خوراک شده و آن سال هر خانواده بهطور میانگین ۲۱۴ هزار و ۷۰۵ تومان برای خوراکیها و آشامیدنیها کنار گذاشته است. اعداد و ارقامی که ثابت میکنند آن سال هزینه خورد و خوراک هر ایرانی بهشکل متوسط به سالی ۴۲ هزار و ۹۴۱ تومان رسیده است.
۳۰ سال قبل هر خانوار ایرانی بهشکل متوسط سالی ۱۵ هزار و ۷۳۰ تومان برای تفریح هزینه کرده و این عدد بابت بهداشت و درمان حولوحوش ۳۲ هزار تومان محاسبه شده است. نکته جالب هم این است که آن سال مجموع درآمد پولی و غیر پولی هر خانوار قریب ۵۰۰ هزار تومان یعنی ۱۶ درصد کمتر از کل هزینهها بوده.
هزینه خرید لباس در سال ۱۴۰۲
مجموع هزینه سالانه هر ایرانی برای خرید پوشاک ۳۰ سال قبل حدود ۱۱ هزار تومان بوده است، اما الان خرید یک کفش ساده مردانه از برندهای گمنام ایرانی کمتر از ۲۰۰، ۳۰۰ هزار تومان تمام نمیشود و تا دلتان بخواهد گزینههای چند میلیونی در بازار وجود دارد.
قیمت کفش مردانه درحالی توسط برندهای قدیمی و مطرح داخلی از حدود ۲۰۰ هزار تومان شروع میشود که در بازار کفش ایرانی با قیمت هفت تا هشت میلیون کوجود است و اغلب خریداران سراغ گزینههای ۷۰۰، ۸۰۰ هزار تومانی میروند.
قیمت بوت مردانه با نزدیک شدن به فصل سرما در یکسری از برندهای گرانقیمت ایرانی دستکم چهار میلیون تومان است و گزینههای زیادی را با برچسبهای هفت، هشت میلیونی برای فروش میگذارند.
شلوار جین مردانه الان دستکم ۷۰۰، ۸۰۰ هزار تومان فروخته میشود، اما محض اطلاع لازم است بدانید قیمت شلوار جین مردانه در بازار تا هشت میلیون هم بالا رفته است.
خرید کاپشن مردانه ساده حداقل ۵۰۰ هزار تومان آب میخورد، اما در بازار مدلهایی که بهاسم چرم اصلی عرضه میشوند، خریدشان میتواند ۲۰ میلیون هزینه داشته باشد.
مانتو زنانه در ارزانترین حالت دستکم ۳۰۰ هزار تومان فروخته میشود. حالا اگر سراغ مانتوهایی برویم که با الیاف خاصی طراحی شده باشند، ممکن است اتیکت قیمتها به مرز ۱۰ میلیون نزدیک شود. قیمت شال ساده زنانه تا حدود دو میلیون تومان و قیمت دامن زنانه در یکسری از فروشگاههای پوشاک تا سقف پنج ملیون بالا رفته است.
مقایسه هزینه خانوار ایرانی در سه دهه گذشته را میتوانیم بهجز بازار پوشاک، بهشکل خلاصه در بازار خوراکی و مسکن هم بررسی کنیم. قیمت گوشت گوسفندی براساس آخرین آمارهای رسمی که به مهرماه امسال تعلق دارد، به طور متوسط کیلویی ۴۶۸ هزار تومان به ثبت رسیده است. یعنی تقریبا دو برابر کل هزینهای که یک خانواده ایرانی ۳۰ قبل بابت خوراکیها کنار گذاشته است. براساس آماروارقام رسمی الان میتوانیم ادعا کنیم با کل بودجهای که هر خانوار ایرانی سال ۷۰ بهخاطر خوراکیها هزینه کرده، میشود نهایتا دو کیلو برنج ایرانی خرید.
سه دهه قبل به هر خانواده ایرانی بهشکل متوسط سالی ۱۷۷ هزار تومان بابت هزینههای مسکن تحمیل شده است، ولی درحال حاضر در شهری مثل تهران اجاره یک واحد دوخوابه و کاملا معمولی در مرکز شهر میتواند ماهی ۱۵ میلیون هزینهتراشی کند و به این عدد هزینه مورد نیاز برای فراهم کردن رقم ودیعه یا همان پول پیش را هم باید اضافه کرد. یا مثلا قیمت مسکن که ظرف سه دهه از متری ۵۱ هزار تومان به متری ۷۶ میلیون تومان رسیده است.