سیدمهدی حسینی در گفتوگو با ایلنا، در ارزیابی ریشه نفتی جنگ غزه و رژیم صهیونیستی اظهار داشت: اعتقاد بنده بر این است که نقش و جایگاه خاورمیانه به مفهوم اینکه مرکز انرژی دنیاست با وجود تولید بالای امریکا و روسیه، گازی که در استرالیا اکتشاف شده و آسیای شرقی را تغذیه میکند، ذخایر دریای شمال، خلیج مکزیک، سیبری و همچنین سرمایهگذاریهای هنگفتی که روی انرژیهای تجدیدپذیر میشود، کمرنگ شده است.
صحنه جدید انرژی و نقش خاورمیانه
وی افزود: اکنون کشور انگلستان در حوزه تجدیدپذیرها هدف تعیین و اعلام کرده که از ۲۰۳۰ به بعد تنها اتومبیلهای برقی کار میکنند، بنابراین کشورها اهدافی تعیین و زمانبندی کردهاند که خودروهای با سوختهای فسیلی از دور خارج شوند، به عبارت دیگر دنیا به خاطر مسائل زیست محیطی روی حذف سوختهای فسیلی تمرکز کرده و سرمایهگذاریهای سنگینی روی انرژیهای نو انجام داده است. نتیجه اینکه مجموعا اهمیت منابع انرژی خاورمیانه مانند قبل نخواهد بود و سرمایهگذاریها در انرژیهای نو بیشترین سهم را از زغالسنگ میگیرد زیرا بسیار آلاینده است و بعد از آن بخشی از سهم نفت را میگیرد البته گاز همچنان در دهههای آینده نقش اساسی خواهد داشت و این صحنه جدید انرژی دنیا است.
جنگ در غزه و سودای نفت!
این کارشناس ارشد حوزه انرژی تاکید کرد: در دهههای آینده نفت و گاز در خاورمیانه چندان مسئله دنیا نیست که بخواهند به خاطر آنها جنگ براه بیندازند بنابراین معتقد نیستم موضوع جنگ در غزه مرتبط با نفت است، نظر بنده این است که ساکنین غزه مردمی هستند که دههها تحت محاصره کامل قرار گرفتهاند و حتی آب و برق این منطقه هم توسط اسرائیلی تامین میشود که همواره در پی از بین بردن این سرزمین و مردمانش است. این منطقه اکنون هم از دریا و هم از خشکی تحت محاصره است و در واقع برای این مردم یک زندان بزرگ ساختهاند و نگرانی و خشم ملی را برانگیختهاند و اکنون تنها ارگانی که بعنوان مدافع عمل کرده جز حماس نبوده که خود را تجهیز کرده و تونل حفر کردند و اقدامات زیرزمینی داشتند و عملیاتی را هم پیش بردند که در نوع خودش اولین باری است که اسرائیل با چنین چیزی مواجه شده است.
وی ادامه داد: در جنگ ۶ روزه ۱۹۶۷ که خیلی سنگین بود اسرائیل توانست دو برابر سرزمینهای خود یعنی صحرای سینای مصر، بلندیهای جولان سوریه، ساحل شرقی اردن و بخش شرقی اورشلیم را از ۴ کشور عربی بگیرد، در جنگ رمضان ۱۹۷۳ سوریه و مصر پیروزیهای اولیه داشتند و مصر توانست صحرای سینا را آزاد کند، بعبارت دیگر در تمام دوران جنگ از سال ۱۹۴۸ تاکنون اولین بار است که اسرائیل مدعی است خبر از این حمله نداشته و غافلگیر شده است.
اسرائیل از کجا نفت میخرد؟
وی درباره تامین انرژی سرزمینهای تحت اشغال خاطرنشان کرد: عموما کشورهای عربی ذخایر انرژی دارند و از این بابت مشکلی ندارند، اسرائیل اخیرا اکتشافاتی در دریای مدیترانه داشته در ذخایر آن با لبنان شریک است اما از قبل نفت را وارد میکرد و اکنون هم وارد میکند، یک خط لوله بنام ایلات- اشکلون که در ۵۰ درصد آن نیز ایران شریک است، زمان شاه برای دور زدن کانال سوئز ساخته شد و بنا بود که نفت ایران از دریای سرخ به مدیترانه و یا شهرهای مختلف رژیم اشغالگر ارسال شود، بعبارت دیگر زیرساخت لازم در این منطقه وجود دارد و نفت را وارد میکنند، بنابراین اسرائیل برای نفت با غزه نمیجنگد زیرا اکنون نفت را از امریکا، نروژ و انگلیس که همپیمانان اسرائیل هستند دریافت میکند.
اسرائیلیها نه نگرانی سیاسی دارند و نه پول
این کارشناس ارشد حوزه انرژی درباره جذب سرمایهگذاری در میادین گازی تازه کشف شده باتوجه به جنگ اخیر تاکید کرد: به طور عادی و بر اساس یک قاعده و استانداردهای معمولِ بیزینس؛ سرمایه جایی میرود که دردسر نباشد و امنیت جود داشته باشد اما موضوع اسرائیل سیاسی است، صرفنظر از این که این رژیم هیچگاه بیپول نبوده همه مسائل این رژیم سیاسی بوده و اگر به جایی برسند که بنا باشد خیلی سریع از این میدان گازی برداشت داشته باشند و یا کار اکتشافی بیشتری انجام دهند معطل سرمایه نخواهند ماند و این سرمایه از طریق متحدینش از جمله امریکا و اتحادیه اروپا حتما تامین میشود، بنابراین هیچگاه نگران تامین سرمایه نیست و ضمن اینکه بابت اقداماتی هم که انجام میدهد نگرانی سیاسی نداشته و خواهد داشت، در هر حال اگرچه سرمایه جایی میرود که امن باشد اما سرمایههایی هم هستند که برای اهداف سیاسی سرمایهگذاری میشوند ولو اینکه حتی از بین بروند چون هم سرمایهگذار و هم سرمایهپذیر به هدف سیاسی که دنبال آن هستند، دست مییایند.