آرمان ملی: اوایل سال 88 بود که قرارداد صادرات گاز ایران به پاکستان میان روسای جمهور دو کشور امضا و در نهایت مقرر شد 1100 کیلومتر از این خط لوله در ایران و 1000 کیلومتر در پاکستان احداث و روزانه 60 میلیون مترمکعب گاز از طریق این خط لوله 56 اینچی به پاکستان صادر شود که پایه احداث خط لوله صلح این بود که به درگیریهای چندین ساله پاکستان و هند خاتمه دهد و از طرفی گاز ایران به کشورهای شرق آسیا برسد، اما با خروج هند از خط لوله صلح، این خط لوله دیگر نام و نشانی از صلح نداشت از سوی دیگر با شروع احداث این خط لوله در خاک ایران، بارها هند به دلیل نیاز به گاز، درخواست پیوستن به این خط لوله را به ایران داد و بارها نیز به دلیل فشارهای آمریکا از درخواستش صرف نظر کرده و پاکستان را در اندیشه جایگزینی انتقال گاز ایران و غلبه بر بحران انرژی موجود در کشور خود از طریق کشور ترکمنستان بوده است در حالی که به گفته کارشناسان این کشور ملزم به پرداخت جریمه در صورت تخلف از مفاد موجود در قرارداد مذکور بود دراین میان اما کارشناسان دیگری بر این باورند که ضعف در دیپلماسی اقتصادی به ویژه در حوزه انرژی باعث از دست دادن فرصتهایی میشوند که چشم انداز توسعه و رشد اقتصادی مطلوبی را به ویژه در شرایط موجود به ارمغان خواهد آورد.
مطالبه جریمه عدم پایبندی پاکستان به قرارداد
جهانبخش امینی، کارشناس انرژی در این باره به «آرمان ملی» گفت: پیشنهاد احداث خط لوله صلح در سال 1990 ارائه شد و بر مبنای آن مقرر شد تا این خط لوله گاز ایران را به پاکستان و هندوستان انتقال دهد و پیامآور صلح و دوستی در شبه قاره باشد با توجه به اینکه توافق شده بود هند و پاکستان برای تامین امنیت این خط لوله اختلافات خود را نیز کاهش دهند و در این میان از منافع حاصل از آن نیز بهرهمند شوند، اما در میانه راه هند به دلیل اختلاف با پاکستان از این قرارداد کنار کشید و مقرر شد تا این قرارداد با حضور ایران و پاکستان نهایی شود.
امینی ادامه داد: با وجود پیشرفتهای صورت گرفته در انتقال گاز ایران از طریق خط لوله صلح در پاکستان، پاکستان به دلیل فشارهای جهانی قصد تغییر سیاست و برنامهریزی خود از طریق خط لوله گاز تاپی با محوریت کشور ترکمنستان را برگزیده است و به این نتیجه رسیده که خرید گاز از ایران با توجه به شرایط حاکم اقدامی پر ریسک محسوب میشود. هرچند طبق بندهای اشاره شده در این قرارداد طرفین ملزم شدند در صورت عدم پایبندی به مفاد قرارداد متعهد به پرداخت جریمه شدند اما با وجود عدم پایبندی پاکستان به قرارداد تاکنون ایران، اقدامی جدی در خصوص طلب جریمه نکرده است. او افزود: پیش از این پاکستان بارها تاکید کرده بود که با وجود تحریمهای آمریکا این کشور به اجرای تعهد خود برای اجرای پروژه خط لوله گاز ایران – پاکستان پایبند است، هرچند به نظر میرسد پاکستان دراین تغییر رویه منافع بیشتری را جستوجو میکند با وجود اینکه در بسیاری از مواقع پاکستان در حمایت از منافع در بسیاری از مجامع بینالمللی گام برداشته است.
جای خالی دیپلماسی اقتصادی در قراردادها
امینی اضافه کرد: فرصتی دیگر در حوزه انرژی از دست ایران دور ماند در حالی که ایران میتوانست از این موقعیت به ویژه در شرایط بحران جهانی انرژی به نحو بهینه استفاده کند و به نظر میرسد که نیاز بهکارگیری دیپلماسی مطلوبتری در این زمینه وجود دارد. پاکستان که به بهانه تحریمها و فشارهای خارجی، تاکنون به تعهدهای خود در قبال قرارداد خاتمهیافتهاش با ایران برای تکمیل خط لوله آی- پی در خاک خود عمل نکرده است، در دوره فعالیتهای دولتهای مختلف در این کشور در سالهای گذشته بارها و بارها وعده داده که متعهد به عمل کردن به تعهدهای خود برای اجرای این طرح خط لوله گاز است، اما تاکنون در عمل هیچ اتفاقی رخ نداده و هر بار این وعدهها در حد حرف رها شدهاند.
این کارشناس دیپلماسی قوی ایران را در این بخش ضروری دانست و گفت: پاکستان در شرایطی به تعهدات خود پایبند نماند که بسیاری از کشورهای دیگر نیز در تعهدات خود در مقابل ایران باقی نماندند به عنوان نمونه قرارداد خط لوله انتقال گاز از ترکمنستان به افغانستان، پاکستان و هند نیز به دلیل مشکلات مختلف همچنان بلاتکلیف باقی مانده است. امینی توضیح داد: پاکستان علت عدم مشارکت در این پروژه را بالا بودن قیمت تعیینشده برای گاز صادراتی اعلام کرد و گفت که تا زمانی که قیمت بهطور مشخص تعیین نشود، اقدام به ساخت خط لوله نخواهد کرد به رغم موضعگیریهای پاکستان طی این سالها، ایران ۹۰۰ کیلومتر از این خط لوله را تکمیل کرده و در انتظار ۷۰۰ کیلومتری است که قرار بود در داخل خاک پاکستان ساخته شود که طی این زمان ایران، خط لولههای سراسری نهم و ششم انتقال گاز را تکمیل کرد تا علاوه بر تأمین گاز مورد نیاز غرب و شمال غرب کشور، شرایط صادرات گاز خود را نیز مستحکمتر کند، زیرا عراق و ترکیه مشتریان اصلی گاز ایران هستند.
توسعه تعاملات ایران و پاکستان در گذر زمان
محمد سلمانیان، کارشناس انرژی بر این باور است که کشورهای آسیای مرکزی و افغانستان از کریدورهای جنوبی خود برای دسترسی به دریاهای آزاد استفاده میکنند که برای این کار باید از ایران و پاکستان عبور کنند و پروژههای توسعهای در گوادر و چابهار برای آغاز همکاری بین دو بندر در حال پیگیری است که این زیرساخت توسط چین سرمایهگذاری شده و در گوادر تحت پروژه کریدور اقتصادی چین و پاکستان (CPEC) در حال ساخت است، همچنین با اجرای برنامه ۲۵ ساله ایران و چین برای توسعه چابهار، این امر میتواند زمینه را برای همکاری دو کشور در زمینه ترانزیتی و سایر پروژههای مرتبط فراهم کند.
او افزود: ایران که از سیاست خارجی دوسوگرایانه پاکستان ناراحت است به دنبال رابطه نزدیکتر با هند است که ثابت کرده شریکی نسبتا قابل اعتمادتر است و در رقابت مستقیم با بندر گوادر پاکستان، هند به ایران کمک کرد تا چابهار را به عنوان یک بندر بزرگ اقیانوسی در منطقه مطرح کند که در مجموع، عدم علاقه اسلامآباد به روابط معنادار با ایران، نفوذ کلی آن را تضعیف کرده و فضایی را ایجاد کرده که پاکستان بهطور فزایندهای در گوشه و کنار قرار میدهد با این حال، موانعی که زمانی میخواستند مانع روابط ایران و پاکستان شوند که اکنون در حال از بین رفتن هستند و راه را برای یک اتحاد بزرگ بالقوه هموار میکنند با این حال، پس از جنگ در اوکراین، نظر آمریکا تغییر کرده و با تهدید یک بحران شدید انرژی که بهطور اجتناب ناپذیری به جهان توسعه یافته و در حال توسعه ضربه میزند، آمریکا به دنبال تعامل مجدد با کشورهایی مانند ایران و ونزوئلا است.
خط لولهای فراتر از صلح
سلمانیان توضیح داد: سنگ بنای اصلی روابط پاکستان و ایران، طرح خط لوله گاز پاکستان- ایران (IP) بوده که میتواند بهطور همزمان به نفع هر دو طرف باشد. این خط لوله ۱۹۰۰ کیلومتری که از پارس جنوبی تا پنجاب امتداد دارد، ارزشی غیرقابل ارزیابی برای پاکستان و ایران فراهم میکند با این حال، همانطور که در حال حاضر وجود دارد، خط لوله گاز IP یک فرصت در حال محو شدن است علی رغم آغاز این پروژه نزدیک به یک دهه پیش، خط لوله به جایی نرسید. این کارشناس معتقد است: دلایل عدم ابتکار پاکستان به دلیل فشار خارجی ذکر شده همراه با بیاعتمادی داخلی است که منجر به رها شدن زودهنگام این پروژه شده است با این حال، همه مولفهها میتواند تغییر کند. همانطور که قبلا گفته شد، تغییر سریع وجهه ژئوپلیتیک ایران و همچنین کاهش چالشهای پاکستان در قبال سیاست خارجی میتواند موج جدیدی از شور و شوق را ایجاد کند و خط لوله گاز IP در نهایت میتواند دوباره راهاندازی شود که به نفع دو کشور باشد.
او بیان کرد: پاکستان که با کمبود شدید انرژی، منابع بومی رو به زوال و صنایع جدید دست و پنجه نرم میکند، در آستانه قحطی انرژی قرار دارد. تاکنون، وامها و واردات گران، بخش انرژی را سرپا نگه داشته است، اما اینها راه حلهای کوتاه مدت و در بلندمدت ناپایدار هستند که در نهایت، پاکستان باید انرژی وارداتی خود را، ترجیحا با نرخ ارزان و یارانهای افزایش دهد با این حال، پس از احیا، خط لوله گاز IP میتواند اکثر این مشکلات را حل کند. این خط لوله با تامین ۲۲ میلیون متر مکعب گاز در روز و تولید برق معادل نزدیک به ۴۵۰۰ مگاوات، میتواند تقریبا تمام کمبود برق فعلی پاکستان را تامین کند علاوه بر این، در مقایسه با واردات فعلی آن از کشورهایی مانند قطر، LNG ایران به مراتب مقرون به صرفهتر است.
راه تقویت تعاملات فرامنطقهای ایران و پاکستان
سلمانیان ادامه داد: از منظر ژئوپلیتیکی، خط لوله گاز IP میتواند روابط پاکستان و ایران را تقویت و بهطور مؤثر نفوذ هند در حال گسترش در منطقه را خنثی کند. جالبتر این است که در سال ۲۰۱۶، چین تمایل خود را برای سرمایهگذاری در خط لوله و گسترش آن در مرزهای خود ابراز کرد همچنین ایران از منافع چین استقبال و با ابراز علاقه برای پیوستن به کریدور اقتصادی چین و پاکستان (CPEC) این توافق را پررنگتر کرد و اگر ایران به آن بپیوندد، یک سهگانه بینظیر در منطقه میتواند ظهور کند و از این رو توسعه، صلح و ثبات را ارتقا دهد. او اضافه کرد: برای ایران، خط لوله گاز IP میتواند تسکین بسیار مورد نیاز را برای اقتصاد آن فراهم کند.
ایران که سالها تحت تاثیر تحریمهای بیرحمانه بوده، نتوانسته بهطور مؤثری از منابع نفت و گاز فراوان خود درآمدزایی کند و در نتیجه، از ارقام تولید ناخالص داخلی بسیار پایین رنج برده است. ایران که در بازارهای LNG و نفت غایب است، فرصت را از دست میدهد و مشتاق است تا خود را به عنوان یک نیروی بزرگ در دنیای اقتصاد تثبیت کند. علاوه بر این ایران فاقد یک اتحاد آهنین با هیچ یک از همسایگان خود برای کمک به کاهش بحرانهایش است. این کارشناس توضیح داد: با رفع موانع همکاری، پاکستان و ایران میتوانند راه را برای یک اتحاد بزرگ هموار کنند. این اتحاد میتواند دو شکل داشته باشد، یکی بعد اقتصادی و دیگری غیراقتصادی. با این حال، منافع اتحاد پاکستان و ایران نه در چشمانداز تجاری آن و نه در پیوندهای فرهنگی، بلکه در این واقعیت است که برای دوجانبه سودمند است. در داخل، ایران و پاکستان هر دو با مسائل مبرمی از انواع مشکلات مختلف مواجه هستند، اما هر دو طرف میتوانند به یکدیگر کمک کنند تا مشکلات مربوطه خود را حل کنند.