عصرایران: چندی پیش روزنامه جوان در پاسخ به این سوال که « چرا رفتار حکومت با زنانی که آنان را بدحجاب میخواند در زمان انتخابات یا راهپیماییهای حکومتی فرق دارد؟» نوشت: «آن خانمی که در راهپیمایی ملی شرکت میکند و با رأی خود در انتخابات علاقهاش را به میهنش نشان میدهد، در واقع نشان میدهد به هنجارها و ارزشهای عمومی این جامعه علاقهمند است و حتی اگر در عمل با برخی از آنها موافق نباشد، به دنبال برهم زدن آنها و مبارزه با این هنجارها نیست.»
به زبان ساده این روزنامه به مردم گفته است « بدحجاب طرفدار نظام که در راهپمایی میآید، با بقیه بدحجابها فرق دارد».
بعد از این استدلال شاذ ما با پدیدهای دیگری به نام صداوسیما روبرو هستیم که برای رسیدن به اهداف خبری خود، تصویر زن ایرانی را که در اعتراضات خارج از کشور برهنه شده بود، نشان میدهد!
تصاویری که مخاطبان را به دهه 70 برد و آنها را به یاد کنفرانس برلین و نشان دادن مرد برهنه و رقص در صداوسیما انداخت. زمانی که سید محمد خاتمی رئیس جمهوری بود.
این دو رفتار نشان میدهد نزد برخی اصولگرایان هدف وسیله را توجیه میکند. این اصل آموزه ماکیاولی دولتمرد و نظریهپرداز عصر رنسانس است که توسط برخی از رسانههای داخلی به خوبی اجرا میشود.
صداوسیما در حالی تصویر برهنه این زن را نشان میدهد که سینه های گرگ لوگوی باشگاه رُم ایتالیا را در یکی از برنامههای ورزشی خود سانسور کرده بود یا با قدرت تمام توسط ساترا به جان شبکه نمایش خانگی افتاده است و با سانسور جلوی پخش سکانس فیلمها را میگیرد.
احتمالا همه شما بیلبوردهای سطح شهرتان را دیدهاید که چگونه بازیگران فیلمهای سینمایی یا سریالهای شبکه نمایش خانگی با حجاب شدهاند.
بالاخره مردم کدام را باور کنند؛ دم خروس یا قسم حضرت عباس را؟
در یادداشتی به خاطرهای از شهید بهشتی اشاره کردم و دوست دارم دوباره در این نوشتار آن را یادآوری و اشاره کنم که تفاوت بین برخی تفکرها از کجا تا کجاست.
برخی انقلابیها به سراغ آیتالله بهشتی آمدند و گفتند: «حالا که «مرگ بر شاه» همهگیر شده؛ شعار جدید بدیم. «شاه زنازاده است، خمینی آزاده است.» (بهشتی) آشفته شده بود. گفت: رضاخان ازدواج کرده، این شعار حرام است. از پلکان حرام که نمیشود به بام سعادت حلال رسید.»
امر ناپسند همیشه ناپسند است. اگر نشان دادن زنان برهنه یا کم حجاب نزد صداوسیما یا دیگران امری قبیح است، نمیشود در برههای خاص مرام اخلاقی و دینی خود را کنار زد و تصاویری را نشان داد که شاخ روی سرمخاطب سبز میکند.
حتی صداوسیما به مخاطبش هشدار نمیدهد ممکن است این تصاویر زمینه ساز آزار آنها شود.
فکر میکنم دیگر این سوال که چرا بداخلاقی در جامعه ایران نهادینه شده است؟ بیمعنی باشد. هرکه این تصاویر را در تلویزیون دید یا آن مقاله را خواند، میتواند این برداشت را داشته باشد که هر وقت به دنبال رسیدن به هدفی بود، میتواند اخلاق را زیرپا بگذارد و به آنچه میخواهد برسد.
با این همه سعی کنیم مثل صداوسیما نباشیم و برای رسیدن به آنچه میخواهیم، اخلاق را به مسلخ نبریم و اجازه ندهیم بیاخلاقی رواج پیدا کند.