صمت- ایران ظرفیتها و موقعیتهای زیادی برای جذب سرمایهگذاری دارد و برای سرمایهگذاران خارجی جذابیت خاصی دارد اما متاسفانه با وجود تمام فرصتهای جذب سرمایهگذاری خارجی در کشور هنوز ریسک سرمایهگذاری خارجی بالاست.
ورود سرمایهگذار خارجی میتواند به رونق بخشهای زیادی در اقتصاد کشور کمک کند. در این زمینه میتوان به افزایش صادرات، تولید، بهبود تراز بازرگانی، درآمد ارزی، رونق کسبوکار و ایجاد اشتغال اشاره کرد. وقتی سرمایهگذار خارجی وارد کشور میشود به این معنی است که میتواند ارز و دانش فنی را منتقل کند. در ادامه با توجه به اینکه سرمایهگذار یک کارخانه و بنگاه اقتصادی را در کشور ایجاد میکند در نتیجه نیروی کار را با خود همراه میکند و بدیهی است که اشتغال کشور را افزایش میدهد. وقتی در جایی اشتغال ایجاد میشود طبیعی است که تولید هم افزایش مییابد و در کل به رشد و توسعه آن کشور کمک میشود. درباره اینکه سرمایهگذاری خارجی چه نقشی در تحول اقتصادی کشور و تقویت بخش خصوصی دارد و اینکه در این زمینه چه اقداماتی را میتوان انجام داد با سیدجعفر سبحانی، مشاور رئیس سازمان خصوصیسازی به گفتوگو نشستیم.
ورود و حضور سرمایهگذاری خارجی چه نقشی در تقویت بخش خصوصی و تحول اقتصادی کشور دارد؟
افزایش سرمایهگذاری خارجی و حضور سرمایهگذاران خارجی در کشور میتواند در صحنههای مختلف اقتصادی از جمله افزایش صادرات، تولید، بهبود تراز بازرگانی، درآمد ارزی، رونق کسبوکار و ایجاد اشتغال موثر باشد. وقتی سرمایهگذار خارجی وارد کشور میشود به این معنی است که میتواند درآمدهای ارزی را متحول، دانش فنی مربوط را به دنبال خود وارد و رشد و توسعه را در کشور ایجاد کند. وقتی سرمایهگذار خارجی با خود ارز به کشور میآورد، بدیهی است که تجهیزات فنی هم درپی آن وارد کشور میشوند و این مهم میتواند چرخ تولید را به حرکت در آورد. در نتیجه این روند ما میتوانیم درآمد ارزی خود را افزایش دهیم و در صادرات قویتر عمل کنیم. از آنجا که سرمایهگذار خارجی اغلب به نیروی کار نیاز دارد و سعی میکند این مهم را از داخل همان کشور تامین کند درنتیجه در ایجاد اشتغال هم تاثیرگذار میشود و جاذبهای ایجاد میکند که به تولید کمکرسان است. وقتی سرمایهگذار خارجی ۱۰ میلیون دلار در کشوری سرمایهگذاری میکند ممکن است یا در قالب یک شرکت و بنگاهی که ما در فهرست واگذاریها داریم وارد شود یا خود مایل باشد در جایی سرمایهگذاری و کمک کند که کارخانه یا بنگاهی ساخته شود. به این ترتیب با توجه به اینکه یک کارخانه و بنگاه اقتصادی در کشور ایجاد میکند، نیروی کار را با خود به همراه میآورد و بدیهی است که اشتغال کشور را بهتر میکند. در ادامه وقتی در جایی اشتغال ایجاد میشود طبیعی است که تولید هم افزایش مییابد.
بعد از برجام حضور سرمایهگذاران خارجی چقدر توانست به رشد اقتصادی در کشور کمک کند؟
از آنجا که یکی از مسیرهای پیشرفت کشور از مسیر سرمایهگذاری خارجی میگذرد باید شرایط را به گونهای فراهم کنیم که این مهم بتواند در اقتصاد ما ورود پیدا کند. وقتی سرمایهگذار خارجی به کشور وارد میشود ممکن است ابتدا با موانع و مشکلاتی روبهرو شود که باید بتوانیم آنها را برطرف و امنیت و آرامش را برای سرمایهگذاران خارجی فراهم کنیم. اگر آنها احساس کنند در کشوری سرمایه ۱۰ میلیون دلاری وارد کنند ولی آن منطقه بلاتکلیف و نابسامان باشد و امنیت کاری نداشته باشد، طبیعی است که وارد آن نمیشوند. در گذشته یکی از مشکلاتی که ما داشتیم آن بود که ارتباط و تعاملمان با دنیای خارج بسیار ضعیف شده بود. خوشبختانه تعاملی که ما توانستهایم بعد از برجام با سرمایهگذاران خارجی در ۳ سال اخیر داشته باشیم، باعث شده که ما در صحنههای اقتصادی حضور بهتری داشته باشیم. بدیهی است آثار آن را در همه حوزههای اقتصاد میبینیم از جمله آنها رشد اقتصادی ۷ درصدی و رشد ۴ درصدی در بخش غیرنفتی است. این در حالی بود که در زمان دولت قبل رشد اقتصادی سیر نزولی داشت و حتی به منفی ۵ درصد هم رسید. هرچند در این رشد افزایشی و پرشی عوامل گوناگونی موثر بودهاند اما یکی از آن پازلها ورود سرمایهگذاری خارجی به کشور بوده است. ۸ سال قبل ما چقدر برای سرمایهگذاری خارجی مذاکره میکردیم و امروز این مهم چه میزان است؟! البته هنوز متاسفانه آگاهیها زیاد نیست به طور مثال یکی از نامزدها در مناظرات انتخاباتی ریاستجمهوری اعلام کرد که فقط مذاکره شده ولی پولی وارد کشور نشده است درحالیکه ۵/ ۴میلیارد دلار سرمایه در ۳ماه پس از برجام در کشور جذب شد.
چقدر قوانین برای ورود سرمایهگذاران مهیاست؟
خوشبختانه در این بخش خیلی با مشکل روبهرو نیستیم یعنی مجموعه قوانین و مقررات خیلی دستوپاگیر نیستند. البته نه به این معنا که همین قوانین مناسب است و هرگز به بازنگری نیاز نداریم. باور دارم که در این مسیر مجلس شورای اسلامی، سازمان سرمایهگذاری و وزارت دارایی همه باید به نحوی با یکدیگر همکاری کنند و قوانین و مقررات را سمت و سو بدهند و طوری پیش برویم که کاستیها جبران شود و به حضور سرمایهگذار خارجی کمک شود. جالب است هنوز بعضی این ذهنیت را دارند که سرمایهگذار خارجی تا ۵۰ درصد میتواند در بنگاه یا شرکتی سرمایهگذاری کند اما این فکر اشتباه است. طبق قوانین سرمایهگذار خارجی میتواند صددرصد یک بنگاه را خودش بسازد و دست به تولید بزند. تنها محدودیت در بخش صنعت است که مشخص شده بیش از ۲۵ درصد سهم بازار در آن صنعت و حرفه را نباید سرمایهگذار خارجی داشته باشد که به طور مثال شامل صنعت هتلداری، خدمات ریلی، خدمات هوایی و فولاد است.
اتفاق افتاده که گاهی یک سرمایهگذار دو سال در داخل کشور در حال مذاکره بوده اما هیچ کاری را نتوانسته پیش ببرد. برای حل این مشکل چقدر ما ضمانتهای لازم را فراهم کردهایم؟
وقتی یک سرمایهگذار خارجی وارد کشور میشود به دنبال گارانتی و ضمانتهای لازم برای سرمایهگذاری است اما وقتی مشاهده میکند که ما سازوکار مشخصی نداریم و سرمایهگذاری یک فرآیند طولانی و زمان بر است، پا پس میکشد. متاسفانه وقتی سرمایهگذار خارجی به کشور میآید، ما با او برخورد خشن و تندی میکنیم و این محل آسیب است. درحالیکه باید برای حضور سرمایهگذاران خارجی یک اجماع و وفاق ملی شکل بگیرد یعنی اینطور نباشد که دولت تلاش کند صدها هیات کارشناسی بلندپایه اقتصادی از کشورهای صاحب صنعت وارد شوند و مذاکره کنند ولی از طرفی عدهای دست به تخریب بزنند. این مهم نیازمند یک اجماع و فهم ملی است و امیدوارم به این نقطه برسیم که اگر میخواهیم کشورمان پیشرفت کند باید مسیرهای متفاوتی را برود که یکی از آنها ورود سرمایهگذار خارجی است. نباید از اینکه سرمایهگذار خارجی وارد کشور میشود و تنها به دنبال سود است، نگران باشیم. این یک خواسته طبیعی است؛ مگر سرمایهگذار داخلی دنبال سود نیست؟
باید بدانیم که این یک رابطه متقابل است، ما هم سود و هم فرهنگ خود را به کشور آن سرمایهگذار میبریم و درمقابل همانها را بهدست میآوریم. بدین ترتیب باید تابوی حضور سرمایهگذار خارجی در کشور شکسته شود. ما باید برای سرمایهگذار خارجی شرایطی را به وجود آوریم که علاوه بر اینکه احساس امنیت کند به این اطمینان برسد که سود منطقی را باید در کنار سرمایهگذاری خود تامین کند. این ذهنیت در کشور ما باید جا بیفتد که سرمایهگذار هم در کشور حقوقی دارد. متاسفانه ما فکر میکنیم که سرمایهگذار وظیفهاش است که بیاید سرمایهگذاری کند و همین که ما اجازه دادیم وارد کشور شود خودش کلی امتیاز است درصورتی که باید یک سود منطقی برای او در نظر بگیریم.