ملاقات با یک مرسدس بنز یا ب ام و شاید هیجان انگیز باشد ، اما هیچ زمان با حس و حال دیدن یک خودروی سوپر اسپرت قرمز رنگ ایتالیایی قابل قیاس نیست.فراری کالیفرنیا که بر پایه مدل مارانلو طراحی شده و شباهت عجیبی با فراری کلاسیک ، دینو دارد در سال 2008 در پاریس رونمایی شد. هدف تولید این اتومبیل ، راضی نگاه داشتن آن دسته از عاشقان سینه چاک فراری بود که بصورت روزمره در شهر تردد داشتند و برای آن ها رم کردن اسب های سرکشی چون مدل F430 اسطوره ای در ترافیک های سنگین شهری خسته کننده بود.
در یک عصر زیبا روز جمعه ، بعد از هماهنگی با مالک خودروی کالیفرنیا که آخرین روز قبل از خروج ایشان از کشور بود هماهنگ کرده و به طرف منزل شخصی مالک به راه می افتیم. باید اعتراف کنم قبل از رسیدن به کالیفرنیا ، هیجان خاصی را داشتم که با فقط با مشاهده این اتومبیل زیبای قرمز رنگ ترشح آدرنالین در خون دوبرابر شد. در حین پیاده شدن از خودروی ۲۰۶ شخصی خودم مدام این فکر به ذهنم خطور می کرد ؛ قرار است چقدر هیجان انگیز باشد؟
در نمای روبرو شاید جذاب ترین نکته همان رنگ قرمز باشد. وروردی هوای جلو به شکل لبخند مضحک و به همراه چراغ های لوبیا فرم آن کمی طراحی اتومبیل را قدیمی جلوه می دهد. که به محض دیدن آرم فراری براق ،به میزان خشونت طراحی افزوده می شود. قطعا ، کالیفرنیا یعنی پایین ترین مدل تولیدی فراری ابهت برادران بزرگتر خود ، ۴۵۸ و یا انزو و لافراری را ندارد اما مسله اینجاست . این خودرو توسط یک شرکت بسیار معتبر به نام پینین فارینا طراحی شده است که نسبت به سایر اتومبیل های لوکس بسیار جذاب تر است.
قبول دارم شاید نمای آن کمی قدیمی شده باشد اما این نکته را باید در نظر گرفت که ورود این خودرو در سال ۲۰۰۸ کولاکی به پا کرد و با عرضه قیمت مناسب و حتی کمتر از یک ساعت لوکس فراری ، بسیاری از ۹۱۱ سواران را به سمت کمپانی درخشنده فراری کشاند.
کمی به چراغ های جلو این اتومبیل در عکس ها دقت کنید.فرم قالب شاید ساده به نظر برسد اما در داخل ، دنیایی از هنر موج می زند.علاوه بر نماد اسب نقره ای رنگ، بر روی بالای سپر جلونیز از برند تجاری مستعطیل شکل زرد رنگ نیز استفاده شده است.تعدد بکار گیری برند در همه جا دیده می شود. بر روی گلگیر ها ، عقب خودرو ؛ بالای سیستم مدیا ،زیر رکابی های درب خودرو ، پشت سری ها و حتی در وسط دریچه تهویه مطبوع لوگو فراری را مشاهده خواهید کرد. امکان ندارد عکسی باشد که در یک گوشه ، آرم فراری یا نوشته کالیفرنیا را نبینید. بر روی درب موتور ورودی هوا قرار دارد که به مثل این است که خودرو از آنجا تنفس می کند. در قسمت کناری سپر جلو دو مسله توجه من را به خود جلب کرد. یکی شبرنگ نارنجی رنگ و دیگری پلاک جذاب آن مربوط به دبی ، که با حرف F که اولین حرف فراری است شروع می شد که خود پلاک که رند نیز هست در دبی ارزش بالایی را دارا می باشد.
در نمای جانبی اولین نکته که چشم را خیره می کرد ، طراحی رینگ بسیار زیبای آلیاژی و پنج پر دوبل آن با سایز ۲۰ اینچ و نسبت ۳۵ و پهنا لاستیک ۲۴۵ در جلو و ۲۸۵ در عقب بود که در وسط آن لوگو زرد رنگ فراری و در درون آن دیسک های سوراخ دار و کالیبر ترمز قرمز رنگ برمبو خودنمایی می کرد.این ترکیب رنگ ؛ بسیار حرفه ای به نظر می رسید. بر روی گلیگیر ، آبشش ها ،به همراه رکاب زیر که هر چه به قسمت عقب نزدیک تر می شد پهنتر بود ؛ نمای جنگده ای را به خودرو بخشیده بود که با ترکیب خطوط سیال طراحی بدنه همخوانی بی بدیلی را ایجاد کرده است.
از آبشش ها دو خط از بالا و پایین کشیده شده که دقیقا بالای دستگیره زیبا به هم می رسیدند و این خطوط نرم اما پرحجم نمای بالای گلگیر عقب را شکل می دادند.
یکی از قابلیت های بسیار خوب سقف جمع شونده فلزی است که می توان از هوای آزاد به همراه صدای زیبا اتومبیل لذت برد.این سقف فلزی در کوتاه ترین زمان ممکن که تا به حال دیده اید باز و بسته می شود. قسمت عقب خودرو کمی پرحجم است. گلگیر های ورم کرده ظاهر را عضلانی تر جلوه می دهند. شاید عضلانی بودن به منزله اسم کالیفرنیا و آمریکاایی بودن هم باشد.
طراحی چراغ عقب بسیار زیباست. این چراغ گرد فراری در همه مدل ها با سبک های متفاوت دیده می شود. البته در کالیفرنیا متفاوت تر است. قسمت فوقانی چراغ عقب بیست سانتی متر بر روی خودرو طراحی شده است. داخل چراغ نیز از LED های متعدد استفاده شده که با ۱۶ پره شبرنگ انعکاس می یابند.چراغ ترمز وسط به صورت یک خط بزرگ و کشیده در زیر قوس انتهایی قرار گرفته است. در طراحی بدنه این اتومبیل توجه ویژه ای به مسایل آیرودینامیکی شده است تا جایی که با کمی دقت ریزه کاری ها را در خواهید یافت.دیفیوز بزرگ از دیگر نکات سپر عقب است که به همراهی دو سر اگزوز دوبل که بالای هم کار گذاشته شده اند تا زیبایی را به حد اعلا برسانند.
درب خودرو را باز می کنم. تنها جمله ای که می توانم بگویم ، فوق العاده است! چرم طبیعی کرم رنگ و بوی آن شما را مست می کند. تمام قطعات با چرم پوشانده شده اند ، به جرات می توانم بگویم فراری در طراحی کابین هیچ چیز را کم نگذاشته است.سلیقه های مردم متفاوت است و اصولا همین اختلاف سلیقه و طرز فکر مردم را از هم متمایز می کند.وقتی شما بتوانید کالایی و یا ترکیب چینش را جوری انجام دهید که همه مردم با دیدن آن شگفت زده شوند یعنی کار را عالی انجام داده اید. در مورد کابین فراری همین صدق می کند ،یک کابین فوق العاده زیبا که علاوه بر بکار بردن مواد لوکس و با کیفیت ،حس بی نظیر اسپرت سوار بودن را فراهم کرده است.صندلی های کرم رنگ با دور دوزی قرمز رنگ که با رنگ بدنه همخوانی دارد، اسفاده از قطعات کروم بر روی کنسول و دور دریچه های تهویه هوا که بصورت گرد طراحی شده اند و آرم فراری که در هرجا به چشم می خورد ، همه و همه عالی است. به خصوص وقتی سقف را باز می کنید تا نور خورشید به کابین خودروی شما جلوه ای بی نظیر ببخشد. این خودرو ۲+۲ است اما عملا ردیف عقب جز برای صندلی بچه کاربرد چندانی ندارد.یک نکته خاص توجهم را جلب کرد.
کپسول متوسط آتش نشانی قرمز رنگ در قسمت زیر پای صندلی شاگرد قرار داشت؛ در همان لحظه یاد آتش گرفتن های مکرر ۴۵۸ افتادم. در ادامه سعی کردم زیاد به این موضوع فکر نکنم! فرمان زیبا و خوش دست آنرا در دست می گیرم. دو اهرم تعویض دنده کرومی در طرفین قرار دارد. دکمه استارت موتور در گوشه چپ فرمان قرار دارد. هنوز برای دست زدن به این دکمه قرمز هیجان انگیز کمی زود است.در سمت دیگر فرمان هیجان بیشتری را یافت کردم ، یک کلید متغییر که مفهوم واضحی داشت. یک حالت کامفورت و شهری برای رانندگی ،یک حالت اسپرت برای تعویض دنده ها و کمک های خشک بی حد مرز به همراه آزاد کردن صدای نهفته در موتور و حالت آخر که اصلا جرات گذاشتن را نداشتیم ، CTS خاموش بود که همان سیستم کنترل پایداری خاموش است . در این حالت اتومبیل تمامی سیستم های تراکنش را خاموش کرده و برای نابود کردن لاستیک های خود آماده می شود. پیاده می شوم و درب موتور را بالا می دهم .
موتور بصورت قلب با دو مجرای تنفسی سر جای خود به بهترین نحو طراحی شده بود. این اتومبیل را دیفرانسیل عقب و با موتور جلو-وسط می نامند. یک موتور هشت سیلندر خورجینی ۴٫۳ لیتری با توان تولیدی ۴۵۳ اسب بخار تنفس طبیعی در دور ۷۷۵۰! قرمز رنگ که به ازای هر لیتر ۱۰۶ اسب بخار نیرو تولید می کند.این حجم از تولید نیرو در یک موتور تنفس طبیعی جز بالاترین درصد های بازدهی محسوب می شود که اکثر موتور ها این مقدار را با کمک گرفتن از سوپر شارژ ها و توربو شارژها فراهم می کنند. اتاق این فراری با کد F149 شناخته می شود.در اتاق بعدی F149 M که از سال ۲۰۱۴ به بعد تولید شد موتور به ۳٫۹ لیتر کاهش یافت و از دو توربو شارژر استفاده شد که قدرت را به ۵۵۲ اسب بخار رساند.اتومبیل مورد بررسی ما شتاب صفر تا صد زیر ۴ ثانیه را دارا است و به حداکثر سرعت ۳۱۰ کیلومتر در ساعت دست پیدا می کند. دو نوشته فراری بر طبق معمول روی موتور قرار دارد و کمی پایین تر شماره شاسی آن که عدد ۱۸۴۹۱۸ را نمایش می داد در یک کادر نقره ای رنگ جا خوش کرده بود.
بگذارید کمی هم در مورد نحوه ورود این خودرو برای شما بگوییم. مالک کالیفرنیا یک ایرانی بوده که در دبی زندگی می کند و خودرو متعلق به خود ایشان است. برای تجارت و دیدن اقوام به ایران سفر می کند. خودرو از بندر شارجه بارگیری شده و با کشتی والفجر که ایرانی است تحویل گمرک بندرعباس داده شده است. حمل خودرو دو روز و هماهنگی ها با گمرک ۲ روز دیگر نیز طول کشید.هزینه کشتی و هزینه گمرک و شماره گذاری ۸ میلیون تومان بوده که به آن سه میلیون تومان دیگر بابت بیمه اضافه شد.حق مدت تردد یک ماه، که می توان یک ماه دیگر آن را تمدید کرد. مبلغ یکصد میلیون تومان وثیقه نیز گذاشته شد که پس بازگشت؛ پس داده شد. مدت اقامت این خودرو در کشور ۱۸ روز بود که یک مسافرت چند روزه با آن به خطه شمالی کشور انجام شد. مالک در گذشته نیز یک خودروی فراری اسکودریا F430 مدل ۲۰۰۹ وارد کرده بود. مالک از به صرفه نبودن این عمل به ما می گوید و اینکه همه این ماجرا های وارد کردن گذرموقت دردسری بیش نیست و فقط کسانی این کار را انجام می دهند که شیفته ماشین باشند. بنزین ناسازگار از دیگر عواملی است که کار ورود سوپر اسپرت ها را با مشکل مواجه می کند. در وهله اول که همه جایگاه های سوخت ،بنزین سوپر ندارند و دوم آنکه خود بنزین سوپر جایگاه های مختلف از لحاظ کیفیتی با یکدیگر فرق می کند. بارها موقع تست اتومبیل های گذر به چشم مشاهده شده که کیفیت نامرغوب بنزین در حرکت و شتاب گیری و لرزش های ناخواسته موتور تاثیر بسزایی دارد .
مالک کمی هم از برخورد ماموران زحمت کش راهنمایی و رانندگی نیز شاکی بود که هربار به بهانه دیدن خودرو تابلو ایست را تکان داده و محض خالی نبودن عریضه مدارک را چک می کردند. هرچند این عمل قانونی و حق هر پلیسی است اما مطمنا کار کاملا درستی نیست. تا کنون چند مالک اتومبیل های خاص دیگر نیز این موضوع را به من گفته بودند و شنیدن آن برای من دور از انتظار نبود.
در زمانی که با فراری رانندگی می کردیم از گوشه و کنار متوجه نگاه های هیجان زده عابرین و سواره ها می شدم . به مکانی خلوت پناه برده تا برای عکس برداری با مشکل مواجه نشویم . اغلب جوانتر ها مدل خودرو را از روی برند تشخیص می دادند اما گاهی از طرف عابرین سوال می شد ، این چه ماشینی است و بعد شنیدن پاسخ فراری برقی در چشمان آنها مشاهده می شد. گویا این نام را بارها شنیده بودند اما از نزدیک مشاهده نکرده اند. در حال عکاسی ، خودروی پژویی کنار ما توقف کرد که یک فرد میانسال با خانواده بود و از روی برند اسب کروم رنگ جلو تشخیص فرانسوی بودن این خودرو را داد و با گفتن جمله ، عجب پژویی ! برای چند لحظه خنده را به لب های افراد حاضر در جمع آورد که پس از توضیحات ما فرق اسب سرکش ایتالیایی را با شیر رقاص فرانسوی که روی فرمان اتومبیل خود نقش بسته بود را متوجه شد.
مالک ریموت خودرو را به من تحویل می دهد . درب را باز می کنم و بر روی صندلی های لوکس قرار می گیرم .
دکمه قرمز رنگ را فشار داده و موتور با صدایی بلند اعلام آمادگی می کند. سه دکمه در سمت راست من قرار دارد. دکمه سمت راست برای لانچ کردن و سمت چپ برای بردن گیربکس به حالت اتومات که پس از آن باید با استفاده از دنده پشت فرمان اقدام به تعویض کنید. دکمه وسط نیز R انگلیسی را نمایش می داد که مخفف Rear یا دنده عقب است.کلید بالابر شیشه های جلو به همراه اهرم باز و بست سقف فلزی در همانجا قرار دارند. روی حالت اتوماتیک گذاشته و به راه می افتم . یکی از اشکالات فراری! همین منبع اگزوز و صدای تحریک کننده آن است. در حال حرکت عادی و با سرعت ده کیلومتر برساعت نیز تن صدا به نحوی است که دوست دارید پا را بر روی پدال گاز گذاشته و سمفونی زیبای آن را بشنوید. مشکل اینجاست که این تن صدا پیوسته ذهن شما را به گاز دادن بیشتر تحریک می کند. به شخصه نمی توانم در مقابل این صدا اراده کنم و بجای در نظر گرفتن پدال چپ ذهن خودرا کاملا روی پدال گاز گذاشته و صدای زیبای کالیفرنیا خیابان را به لرزه در می آورد.
قطعا این صدا ؛ صدای تخت گاز رفتن یک ماشین اسپرت نیست بنابرین در خیابان ، سرها به صورت ناخودآگاه به سمت صدا بر میگردد، چند پنجره باز شده و چند کاسب از محل کسب خود بیرون می آیند تا گرد و خاک ایجاد شده را مشاهده کنند. فرمان بسیار دقیق و مطیع آن تحت تسلط راننده است. داخل اتومبیل بخشی از برجستگی های عضلانی درب موتور را مشاهده خواهید کرد. دید آینه ها عالی بود اما به آنها واقعا نیاز نبود. شتاب این خودرو در حدی هست که به هنگام به رقص آوردن کالیفرنیا در اتوبان ها به دلیل نبود رقیب و فشار کمر به صندلی اصلا به آینه های جانبی فکر نکنید! نکته بسیار عالی در تعویض دنده ها بود. کوچیک ترین نقصی مشاهده نشد. گیربکس هفت دنده با کوچکترین اشاره به اهرم مثبت یا منفی پشت فرمان واکنش سریعی از خود نشان می داد و بدون اتلاف زمان شیفت می کرد.تقسیم وزن مناسب در این سوپراسپرت ۱٫۶ تنی به همراه ابعاد عالی و کشش و شتاب خوب موتور همگی باعث شده تا کالیفرنیا ، یعنی کم قیمت ترین مدل کمپانی نام آوازه فراری در نوع خود جز بهترین ها محسوب شود و شما با پرداخت قیمت مناسب ، از یک هندلینگ عالی و کابین لوکس بهرمند شوید.
سید سبحان سیدی - Car Test