اشباع نفت، بيجاني اوپك و ضعف تقاضاي جهاني دست به دست هم داد تا سال 2015 سال خرد كردن قيمتهاي نفت بشود. هزينه نفت خام به پايينترين سطحي كه از 11 سال پيش تاكنون ديده نشده رسيده و اين احتمال هم ميرود كه پايينتر هم برود.
در چهار دهه گذشته – سالهاي 1973، 1979، 1990 و 2008 - چهار افزايش تند قيمت نفت وجود داشت كه هر كدام از آنها منجر به احياي اقتصاد شد. كاهش فعلي قيمت نفت در مقايسه با آن دورهها را ميبايست براي اقتصاد جهاني مثبت در نظر گرفت زيرا ممكن است سبب پايينتر آمدن هزينه سوخت براي مصرفكنندهها و تجارت در آن كشورهايي كه نفت خام را وارد ميكنند بشود و زيان آن را بر دوش ملتهاي توليدكننده بيندازد.
اما از زماني كه قيمت نفت شروع به پايين آمدن از اوجش كه 115 دلار در هر بشكه در آگوست سال 2014 بود، اين تز را ثابت نكرده يا هنوز نكرده است. توليدكنندگان نفت يقينا اثر قيمتهاي پايين نفت را بر نرخ رشد، آمارهاي تجاري و منابع عموميشان احساس كردهاند اما فيالواقع در هزينهها يا سرمايهگذاريهاي كشورهاي مصرفكننده نفت هم هيچ تحركي رخ نداده است. اقتصاددانان هنوز بر روي اين موضوع حساب باز ميكنند كه در واكنش به كاهش قيمت نفت رونق اقتصادي نيز در پي خواهد بود، به ويژه اگر هزينههاي پايين نفت خام همينطور پايدار بماند.
هاوال جوشي، اقتصاددان «بيسيا»، يك بنگاه تحقيقاتي مستقر در لندن، ميگويد: «حباب كالايي سه بار در 100سال گذشته تركيده: بار اول پس از جنگ جهاني اول، بار دوم پس از شوك نفتي دهه 1980 و بار سوم هم همين حالا در حال رخ دادن است. براي كشورهاي بزرگ توليدكننده، اين يك دردسر حسابي است كه اكنون ميشود اثرات آن را حس كرد. قدرتهاي نفتي، هزينه طرحهايشان را روي قيمتهاي فرضي نفت قرار ميدهند. جدول زير نشان ميدهد كه تا چه اندازه كشورهاي توليدكننده نفت دچار كمبود هستند.
جوشي ميگويد كه قيمتهاي نفت خام در ميان مدت 35درصد ديگر هم كاهش خواهد يافت. اين به اين معني است كه قيمت نفت به 25 دلار در هر بشكه ميرسد و نيز اين به معناي آن است كه بحرانهاي مالي هم در برخي از حياتيترين اقتصاد دنيا بروز خواهد يافت.
عربستان سعودي
قيمتهاي پايين نفت تنها بودجه داخلي عربستان سعودي را تحت فشار قرار نداده بلكه باعث شده كه بر اين پادشاهي هم رياضتي را كه به آن عادت نداشته تحميل كند. همچنين اين قيمتها، بر حمايت سعوديها از پروژههاي خارجي هم خسارت وارد كرده است. دولت عربستان سعودي در هفته جاري [هفته گذشته] از كاهش بودجه سال 2016 خبر داد و نيز اين هشدار را هم داد كه كسري بودجه دولت براي سال 2015 معادل 15درصد توليد ناخالص داخلي شده است. به احتمال خيلي زياد يارانه آب، برق و فرآوردههاي نفتي در اين كشور، كاهش خواهد يافت و پروژههاي دولتي هم متوقف خواهد شد.
اما ذينفعها هم با سختي و رياضت روبهرو خواهند شد. سالهاي سال، عربستان سعودي از ثروت نفتياش براي حمايت از دوستان و متحدان خود در سراسر جهان از جمله سازمانهاي رسانهاي، اتاقهاي فكر، نهادهاي علمي، مدارس مذهبي و خيريهها، استفاده كرده بود. كشورهايي مثل اردن، لبنان، بحرين، فلسطين و مصر هم بهطور سنتي از بذل و بخششهاي سعوديها بهره ميبردند. اما اكنون صندوق بينالمللي پول دورنمايي را براي عربستان سعودي به تصوير كشيده كه نشان ميدهد اين كشور اگر سياست اقتصادياش را تغيير ندهد طي 5سال ورشكست ميشود از اين رو كاهش حمايتها از متحدان خارجي بديهي به نظر ميآيد.
چاه ويل اقتصاد مصر بهطور بالقوه پرخرجترين تعهد سياست خارجي پادشاهي است. در سالهاي اخير، عربستان سعودي ميلياردها دلار به شكل نقدي و فرآوردههاي نفتي كمك بلاعوض كرده است اما با وجود همه اين كمكها اقتصاد مصر زخم خورده از جنگ؛ تروريسم و بيثباتي سياسي است و بهشدت با كمبود ارز خارجي هم روبهرو است.علائمي هم از تنش ديده شده است. در ماه جولاي، وزير نفت مصر گفت او با وارد كردن نفت از ايران هيچ مخالفتي ندارد، حركتي كه بدون شك سعوديها را بر آشفته ميسازد. در ماه سپتامبر هم جمال خاشوجي، روزنامهنگار سعودي كه به خاطر نزديكياش به دولت سعودي مشهور است، وقتي كه گفت: حيلم النعمنام به دليل سكولار بودن و علاقهمند نبودن به اسلام وهابي نبايد به سمت وزير جديد فرهنگ مصر منصوب شود، تعجب خيليها را برانگيخت.
تاكنون مقامات سعودي نسبت به اينكه چه برنامهيي براي بحران قيمت نفت دارند خيلي واضح حرف نزدهاند چه برسد به اينكه برنامه دراز مدتي براي عربستان سعودي پس از نفت ريخته باشند. گزينههايي كه به نظر ميرسد تحت بررسي دارند شامل كم كردن پروژههاي ساخت و ساز، يارانههاي انرژي و دستمزد بخش عمومي و معرفي مالياتهاي جديد و خصوصيسازي و انتشار اوراق بدهي است.احتمال ديگري كه ناظران خارجي ميدهند اين است كه سعوديها مجبور خواهند شد تا ريال سعودي را از دلار رها سازند، با آنكه اين كار اثرات غير قابل كنترلي را بر روي اقتصاد ميگذارد اما به نظر ميآيد كه اين آخرين راه چاره باشد.تاثير كاهش [يارانه و دستمزد] بر مردم عادي سعودي چيزي است كه حكومت خيلي تمايلي به انجام آن ندارد چون ثبات سياسي را به هم ميزند به همين خاطر به احتمال زياد صنعت، بخش عمومي و متحدان خارجي، از جمله بخشهايي هستند كه اينبار اقتصادي را بر دوش خواهند كشيد.
نيجريه
كاهش قيمت نفت مانع از آن نشده كه حكومت تازه نيجريه از طرحهاي بزرگ مخارج پردهبرداري نكند، اما تحليلگران اين هشدار را دادهاند كه حد اين گشاده دستي هم تا زماني است كه قيمتهاي نفت به زير 40 دلار در هر بشكه سقوط نكند.
نيجريه، بزرگترين توليدكننده نفت در آفريقا است و بانك جهاني تخمين زده است كه فروش نفت خام نزديك به 75درصد بودجه كشور را تامين ميكند.
حكومت در طرح 19.8ميليارد پوندي بودجه خود در نظر دارد تا مخارج را تا يك چهارم بودجه سال گذشته افزايش دهد و اين كار را ميخواهد با بهبود جمعآوري ماليات و كاهش هزينههاي دولت انجام دهد. بودجه شامل پرداخت 1.65ميليارد پوند نقد به نيجريهييهاي فقير است. اين بخشي از وعدههايي است كه محمد بوهاري كه در ماه مارس با برنامه كاهش فساد و رها كردن اقتصاد نيجريه از وابستگي به درآمدهاي نفتي به رياستجمهوري انتحاب شد، در زمان تبليغات نامزدي خود داده بود.
اما برخي از تحليلگران فكر ميكنند كه بودجه طراحي شده در زماني كه قيمت نفت 40 دلار است غيرواقعي است. بيسمارك ريوانه، مدير اجرايي بنگاه مشتقات مالي، ميگويد، «اين كاهش مقداري واقعيت را به مردمي كه انتظارات به غايت بالايي دارند، تزريق ميكند.» او برآورد ميكند كه حكومت مجبور ميشود از برخي وعدههاي خود عقب بكشد.
نيجريه بزرگترين اقتصاد آفريقا است اما بر اساس برنامه توسعه سازمان ملل متحد اكثر پول در دستان اليت ثروتمند متمركز است و نزديك به دو سوم مردم نيجريه در فقر زندگي ميكنند.
همچنين بر اساس مركز آمار ملي نيجريه، بيكاري در آن كشور بهشدت بالا رفته و نرخ آن در سه ماهه سوم به 9.9درصد رسيده است.
چوبا ازك وسيلي، تحليلگر محقق در گروه سران اقتصادي نيجريه، ميگويد كه با وجود كاهش قيمت نفت، كشور قادر است تا از تورم بجهد اما در صورتي كه در دسترسي به ارز خارجي محدوديتهايي را اعمال كند. در حالي كه كشورهاي اصلي توليدكننده نفت اجازه دادهاند تا ارزش پول رايجشان همراه با قيمتهاي نفت كاهش يابد، نيجريه از ذخاير خودش براي متناسب كردن ارزش «نايره» خود خرج كرده است. اما ازك وسيلي ميگويد كه آنها ميتوانند آن را فقط براي مدت كوتاهي انجام دهند.
او ميگويد، «آنها بدون شك براي به تاخير انداختن آن اين كار را كردهاند. من احساس ميكنم در نهايت به راه خودش خواهد آمد و در زماني كه اين اتفاق بيفتد من احساس ميكنم اقتصاد صدمه خواهد خورد چون بخش عمدهيي از اقتصاد نميتواند تحت آن شرايط كار كنند.» ازك وسيلي همچنين از توانايي دولت در ايجاد درآمد ضروري براي پرداخت به برنامههايي از قبيل انتقال به فقرا در شك و ترديد بود. او ترديد داشت كه حكومت بتواند اهداف ساده كردن هزينههايش را تكميل كند و تا سال آينده هم درآمد بيشتري را به وجود آورد. او گفت، «يك چيزي كه من درباره سياست در نيجريه ياد گرفتم اين است كه دوست داريم خيلي خوشبين باشيم اما به هيچوجه كارها آن طور كه ما دقيقا ميخواهيم پيش نميرود.»
روسيه
ولاديمير پوتين با نرخ تثبيت شده وارد سال 2016 ميشود اما از زماني كه او مسووليت را بر عهده گرفته دورنماي اقتصادي كشور شكنندهترين دورنما را دارد. در طول 15سالي كه او سكان را در دست گرفته، سال 2015 نخستين سالي بود كه دستمزدهاي واقعي كاهش يافتند چيزي كه حتي در طول بحرانهاي مالي 2009-2008 رخ نداده بود.
صادرات نفت و گاز تقريبا نيمي از بودجه روسيه را تشكيل ميدهد و نرخ روبل هم بهشدت به قيمت نفت مرتبط است.
تحريمهايي كه عليه روسيه وضع شده به ويژه تحريمها بر بانكهاي روسي كه بهدنبال اعتبار غرب هستند همراه با كاهش قيمت نفت در اواخر سال 2014 توفان كاملي را به وجود آورد كه روبل را داغان كرد بهطوري كه اين ارز نيمي از ارزشش را در برابر دلار از دست داد كه خاطرات خرد شدن گذشته را زنده كرد. روبل دوباره در بهار مقداري از ارزشش را به دست آورد اما كاهش قيمت نفت در پاييز باعث شد كه به سطح پاييني كه در اواخر سال 2014 تجربه كرده بود باز گردد.
سقوط قيمت نفت يكي از دلايل اصلي فروپاشي اقتصاد شوروي بود و برخي از اقتصاددانان هشدار ميدهند كه تاريخ خودش را تكرار ميكند. رييسجمهوري روسيه سوار بر موج افزايش قيمتهاي نفت كه در اكثر دوره رياستجمهورياش رخ داده بود انتظار چنين عقب گرد تندي را نداشت. در ماه اكتبر گذشته، پوتين گفته بود كه اگر قيمت نفت به زير 80 دلار در هر بشكه بيفتد اقتصاد جهاني داغان خواهد شد. يك سري از مقامات بلند پايه روسيه همچنين بيانات مشابهي را ايراد ميكردند و در واقع هر گونه احتمالي را كه نفت به زير 70 دلار بيفتد را رد ميكردند.
برخي از تحليلگران ميگويند كه ارزش روبل هنوز بيش از حد است و از لحاظ تئوري با توجه به قيمت فعلي نفت ارزش روبل بايد بيشتر از اين كاهش يابد. اين براي تراز بودجه لازم است: روسيه هر چقدر براي نفتي كه ميفروشد دلار كمتري را دريافت ميكند و براي آنكه بودجه مقدار روبل لازم را دريافت كند به نرخ برابري بالاتر نيازمند است. تحقيقات اخير بانك مريل لينچ امريكا نشان ميدهد كه براي آنكه بودجه در نرخ 65 روبل به ازاي هر دلار تراز شود، نرخ فعلي، قيمت نفت بايد 70 دلار باشد.
براي مردم عادي روسيه، سال پيش رو يك سال سختي بايد باشد. آنهايي كه عادت داشتند براي سفر به دور دنيا بروند تقريبا بايد دوباره سفر خود را ارزيابي كنند زيرا روبل هزينه ديدار از شهرهاي خارجي را تقريبا منع كرده است، و بالا رفتن قيمت مواد غذايي براي بسياري از خانوارها تراز دخل و خرج را سختتر كرده است. در بودجه سال 2016 كه در ماه اكتبر تنظيم شده، الزام شده كه نفت در 50 دلار به ازاي هر بشكه به فروش رود تا در يك محدوده نرخ روبل «قابل قبول» يك كسري 3درصدي ايجاد شود اين به آن معني است كه اگر قيمت به اين زوديها افزايش نيابد، بايد يا هزينهها را كاهش داد يا آنكه ذخاير را خرج كرد. جنگ در سوريه هم يك هزينه اضافي است و هزينههاي نظامي هم محتملا ذخيره نخواهد شد.
ايالات متحده
از زمان ركود به اينطرف پر كردن باك بنزين در جايگاههاي بنزين به اين ارزاني نبوده است. قيمت متوسط يك گالن بنزين معمولي در سراسر كشور حدود 2.02 دلار است كه 58 سنت نسبت به دوره مشابه سال گذشته پايينتر است و انتظار ميرود كه پايينتر هم بيايد.
اوپك از ترس اينكه رونق نفتي امريكاي شمالي بازار را از چنگش در آورد، توليد را تشديد كرد و يك جنگ قيمتي را شروع كرد كه قيمتهاي نفت را به زير 35 دلار در هر بشكه رساند. بنا به گزارش دولت ايالات متحده مصرفكنندگان امريكايي از قيمتهاي پايين بنزين نزديك به 700 دلار در سال نفع ميبرند و اين پول مصرفكننده در جايي ديگر تامين ميشود. بنا بر گزارشي از جي پي مورگان، 80درصد اين پس انداز در كالاها و خدمات هزينه ميشود.
اما فروپاشي قيمت نفت بر صنعت انرژي ايالات متحده – كه پيش از اين سريعترين رشد را در استخدام داشت - سايهيي انداخته است. با كاهش قيمت نفت، استخراج – فرايند بحث برانگيز استخراج نفت و گاز از صخرههاي شيل – براي سرمايهگذاران جذابيت كمتري يافته و صدها هزار شغل هم در نتيجه آن از دست رفته است. آژانس بينالمللي انرژي ميگويد كه سال جاري ميلادي، قيمتهاي پايين نفت ترمز صنعت شيل ايالات متحده را كشيده و اثر آن را تقريبا ميشود در نواحي توليد نفت سراسر كشور احساس كرد.
در سال 2015 بخش انرژي ايالات متحده بيش از 90هزار شغل را كاهش داده، اين گزارشي است كه بنگاه چالنجر، گري و كريسمس داده است. همچنين بنا بر گزارش دفتر آمار كار، در حالي كه نرخ بيكاري ايالات متحده رو به كاهش است در ايالت تگزاس از ماه آگوست رو به افزايش بوده است. در سال 2014 و در داكوتاي شمالي، موطن ميدان نفتي شيل باكان، بيش از 17درصد از شغل معدنكاري – كه شامل نفت و گاز طبيعي هم ميشود - از بين رفته است. به نظر ميآيد كه شغلهاي بيشتري هم در ماههاي پيش رو از دست برود. در بخشهاي شمالي مرز با كانادا، وضعيت حتي بدتر است. در آلبرتا كه به «تگزاس شمالي» معروف است، 30درصد از افزايش خودكشي در ماههاي ژانويه تا ژوئن – نسبت به سال 2014 - را به اخراج از شغل و بدتر شدن اقتصاد نسبت ميدهند. در ساسكاتچوان، كه منطقه ديگري است كه به انرژي وابسته است، نرخ افزايش خودكشي در 2015، 19درصد بيشتر از سال 2014 بوده است.
دانيل پاويلونيز، كاگزار ارشد كالا كه با «فيوچر آر جي او» كار ميكند، ميگويد كه وضعيت فقط براي آنهايي بدتر شده است كه در بخش انرژي ايالات متحده كار ميكردند. او ميگويد، «در ساحل تانكرهاي نفتي منتظر هستند فقط به اين خاطر كه ما نيازي به عرضه بيشتر نداريم. ما خيلي زياد داريم. در بازار عرضه مازاد است و اينكه كسي سعي نميكند كه توليد را كاهش دهد چون نميخواهند سهم بازار را از دست بدهند.»
او در نتيجه برآورد ميكند كه قيمتهاي نفت پايينتر بيايد و همراه با آن شغلهاي بيشتري هم از دست برود. اما براي اكثر مصرفكنندهها اين يك برد است. بر خلاف ديگر روند اقتصاد جهاني، كاهش قيمت نفت به نفع متوسط امريكاييها است، اين را پاويلونيزمي گويد. او ميگويد، «اين پول ما است. براي اكثر مردم اين يك چيز خوب است.»
ونزوئلا
در اكثر دنيا، كاهش قيمتهاي نفت باعث كاهش عمدهيي در قيمتهاي بنزين شده اما در كشوري كه بزرگترين دخاير نفتي را دارا است اشباع نفتي توانسته است قيمت را بالا ببرد.
پدرو مندز، مسافركش در كاراكاس، پايتخت ونزوئلا، در حالي كه باك بنزين خودرويش را پر ميكند، ميگويد، «شايد اينجا تنها نقطه دنيا باشد كه در حالي كه قيمتهاي نفت همچنان پايين ميآيد قيمت بنزين بالا برود.»اما هر چقدر قيمت نفت پايينتر برود، كشتي اقتصاد ونزوئلا هم بيشتر غرق ميشود. وابستگي كامل اين اقتصاد به صادرات نفت خام باعث شده كه نيكولاس مادرو، رييسجمهوري آن كشور، تلاش زيادي كند كه اقتصاد را سرپا نگه دارد.
اثرات سياسي تقريبا حس ميشود. رايدهندههاي ونزوئلايي كه درگير مارپيچ تورم، كمبود كالاهاي اساسي و كاهش سريع ارزش پول رايجشان، شدهاند در ماه دسامبر در انتخابات مجلس جديد به مخالفان دولت راي اكثريت را دادند. بنا بر تحليلها، نتيجه كاهش هر يك دلار نفت از دست دادن 685ميليون دلار درآمد نفتي براي «پيديويسيآ»، شركت نفت دولتي ونزوئلاست. هر سنت كاهش در قيمت نفت به معناي منابع كمتري براي بهداشت و آموزش است.در حالي كه درآمدهاي نفتي به برنامههاي اجتماعي ونزوئلا آسيب ميزند، آنتونيو آزپورا، مشاور مالي گروه «سي اف اس» ميگويد كه اين ميتواند براي اين كشور هم مفيد باشد چون فرصتي است تا خود را از وابستگي به نفت برهاند. او ميگويد، «ونزوئلا نياز دارد تا از فرصت كاهش قيمت نفت براي ساختن زيرساخت صنعتياش استفاده ببرد.»
مخالفان دولت با اكثر آرايي كه در مجلس ملي به دست آوردهاند ميتوانند اقدامات پوپوليستي مادرو را كه به بحران اقتصادي كمك كرده است، معكوس كنند. آنها همچنين ميتوانند براي بالا بردن قيمت بنزين انتخابي داشته باشند.
ايران
با آنكه اقتصاد ايران به فروش نفت وابستگي كمتري دارد اما كاهش قيمت نفت بر انتظارات هم فشار وارد كرده است. تهران اكنون 1.1ميليون بشكه نفت در روز صادر ميكند اما بيژن زنگنه، وزير نفت ايران، اظهار داشته است كه با برداشته شدن تحريمها ميزان صادرات طي شش ماه دو برابر ميشود و اظهار اميدواري كرده است كه به 2.2ميليون بشكه پيش از تحريمها برسد. ايران در تلاش براي جذب سرمايهگذاران خارجي پروژههاي نفتي و گازي به ارزش 30ميليارد دلار را رونمايي كرد. اما همه اين تلاشها در زماني رخ داد كه قيمت جهاني نفت به خاطر مازاد نفتي بيش از 2ميليون بشكه در روز رو به كاهش رفت، پديدهيي كه تهران انگشت اتهام را به سمت سعوديها گرفت.
امير هنديجاني، مدير خدمات كالايي بينالمللي پي جي و عضو هياتمديره نفت آرآكي، ميگويد، «كاهش قيمت نفت نه فقط به ايران بلكه به تمام توليدكنندگان آسيب ميزند.»
او ميگويد، «عربستان سعودي ميداند كه ايران قادر است با رفع تحريمها نفت خامش را در بازارهاي بينالمللي بفروشد و از اين رو آن كشور از تمام ابزارهاي خود استفاده ميكند تا مطمئن شود كه ايران نميتواند سهم بازار خود را كه چهار سال گذشته از دست داده دوباره به دست بياورد.»
هنديجاني ميگويد، «اساسا پيام رياض به تهران ساده است: ما ميتوانيم قيمت پايين نفت را براي مدتي تحمل كنيم، آيا شما ميتوانيد ؟»
اما بنا به گفته هنديجاني، تجربه سالها تحريم اقتصاد ايران را «بهطور باور نكردني منعطف» ساخته است. در سالهاي اخير اقتصاد ايران به خاطر تحريم با مشكلات به غايت بزرگي روبهرو بوده است. كاهش قيمت نفت به كشوري كه چهارمين دارنده ذخيره نفت است فقط مشكلاتي را اضافه كرده است.
هنديجاني به گاردين ميگويد، «مطمئنا، كاهش قيمت نفت تهران را از درآمدهاي مورد لزوم منع ميكند اما بر خلاف سعوديها، اقتصاد ايران تنها به صادرات نفت وابسته نيست. سهم درآمد نفتي در توليد ناخالص داخلي ايران نزديك به 15درصد است.» او ميگويد كه تحريمها ايران را مجبور كرد كه اقتصادش را متنوع كند. ايران زير ساختهاي بزرگ توليدي، بخش آي تي و صنايع قوي كشاورزي دارد كه در كل اقتصاد را «متوازنتر» از عربستان سعودي كرده است.
به گفته هنديجاني، «اقتصاد ايران طي 36سال گذشته، از جنگ گرفته تا تحريم، شوكهاي بسيار زيادي را متحمل شده است كه رنج كاهش قيمت نفت در مقايسه با آنها ناچيز است.» بنا به گزارش اوپك، در ماه نوامبر متوسط قيمت فروش نفت ايران 38.92 دلار در هر بشكه بوده كه نسبت به متوسط فروش آن در ماه اكتبر 5.63 دلار كاهش داشته است كه در ميان اعضا پايينترين كاهش را داشته است.
ليبي
كاهش قيمت نفت در ليبي، كشوري كه جنگ داخلي مردمش را به درآمدهاي نفتي وابسته كرده تا زنده بمانند، يعني تهديد به بلا.
ليبي بزرگترين ذخاير نفتي را در آفريقا دارد و در زمانهاي عادي نزديك به 95درصد درآمد صادراتي را تامين ميكرد و همين باعث شده بود تا اقتصاد كشور سرپا بماند. اما جنگ داخلي ميان قبايل رقيب در هر گوشه اين كشور اقتصاد را درهم شكسته است و مردم را تقريبا به درآمدهايي كه از آن طرف آب ميآيد وابسته كامل كرد. داغان شدن قيمتهاي نفتي درآمدها را نصف كرد و از الان كمبود مواد غذايي و دارويي – حتي بنزين – احساس ميشود.
كاهش پول نقد، نبرد سه جانبهيي را براي كنترل آنچه كه باقي مانده ثروت نفتي كشور ميدانند تحريك كرده است. بخش عمدهيي از بزرگترين ميدانهاي نفتي، چاه سيرته، هماكنون در دست داعش است كه خودش را ميان نيروهاي قبايل رقيب قرار داده است. اكثر آنچه كه در شرق ليبي باقي مانده در اختيار پارلمان منتخب كه در توبروك قرار دارد، است.
توبروك از موقعيت خودش كه به عنوان حكومتي كه از لحاظ بينالمللي به رسميت شناخته شده است، در مبارزه در دادگاههاي خارجي استفاده ميكند تا حق كسب درآمد از ديگر ميادين در حال توليد را به دست آورد و در مخالفت با شركت دولتي ملي نفت كه دفتر مركزياش در تريپولي باقي مانده و توسط پارلمان رقيب كنترل ميشود قرار دارد.
توبروك يك شركت ملي نفت دوم درست كرده است كه در شرق ليبي است و ماه گذشته از شركتهاي بينالمللي نفتي درخواست كرد تا پول نفت را كه به تريپولي ميرود به آنها بدهند.
در مقابل با اين كار، رييس شركت ملي نفت ترپيولي، مصطفي سنالا، كنفرانسي را در ماه اكتبر در لندن ترتيب داد و از خريداران نفت خواست تا با او باقي بمانند. دو شركت از بزرگترين خريداران نفتي ليبي، گلنكور و ويتول، قبول كردند اما حكومت شرقي اقامه دعوي كرد. دادگاههاي لندن به احتمال زياد در اوايل سال 2016 براي اين دعاوي وارد عمل ميشوند تا كدام يك از دو حكومت ميتوانند كنترل صندوق سرمايه ليبي كه 65ميليارد پوند ثروت دارد در اختيار بگيرند. اما هر كس كه كنترل صنعت باقي مانده نفت را ببرد شايد آن را يك پيروزي شكست آميز بيابد. جان هاميلتون، مدير اطلاعات فرامرزي لندن ميگويد كه اشباع نفت در بازارهاي دنيا و آشوبي كه اطراف بنادر باقي مانده نفتي را گرفته به معناي آن است كه نفت ليبي تقريبا توسط بسياري از خريداران «خارج از قيمت» است.
* تعادل